خاطرهگویی علی رهبری از موسیقی «دلیران تنگستان»/ با تشویق احمد پژمان به آهنگسازی برگشتم

احمد پژمان موسیقیدان و آهنگساز برجسته و یکی از آهنگسازان سرشناس موسیقی کلاسیک در ایران، هفتم شهریورماه بعد از یک دوره بیماری در ۹۰ سالگی در لسآنجلس آمریکا دار فانی را وداع گفت.
بنابر تصمیم خانواده زندهیاد پژمان، پیکر این هنرمند قرار بود در آمریکا به خاک سپرده شود که پیکر وی با همکاری خانواده و جمعی از هنرمندان برای خاکسپاری در ایران، سوم مهر از واشنگتن به تهران بازگردانده شد. آیین بدرقه پیکر زندهیاد پژمان چهارم مهرماه در پهنه رودکی، مقابل تالار وحدت تهران برگزار شد و و پیکر این هنرمند پنجم مهرماه در قطعه هنرمندان و نامآوران دارالرحمه شهر لار استان فارس، به خاک سپرده شد.
به مناسبت چهلمین روز درگذشت احمد پژمان با علی رهبری آهنگساز، رهبر بینالمللی ارکستر، رهبر میهمان دائم ارکستر سمفونیک مارینسکی سنتپترزبورگ روسیه و از دوستان و همکاران زندهنام پژمان درباره جایگاه این هنرمند، چگونگی آشنایی با پژمان، ویژگیها و سبک هنری او گفت و گو کردهایم که در ادامه میآید.
انتقاد از بیتوجهی نهادهای فرهنگی به بزرگان هنر
علی رهبری با ابراز تاسف از درگذشت احمد پژمان به خبرنگار ایرنا اظهارداشت: ایران یک شخصیت بزرگ فرهنگی گمنام دیگری را از دست داد، سخن گفتن درباره احمد پژمان برایم آسان نیست، مرگ او از سویی مرا اندوهگین کرد و از سویی دیگر استادان بزرگ و گمنام که تعدادشان هم زیاد نیست، یک به یک ما را ترک میکنند، این موضوع برای همه کسانی که در موسیقی و فرهنگ فعالیت میکنند خجالتآور است، به این دلیل که به این اساتید توجهی نمیشود.
وی با اشاره به بیتوجهی به سایر چهرههای شاخص موسیقی گفت: هوشنگ استوار یک از اساتید و بزرگان موسیقی در سطح جهانی بود، زمانی که از دنیا رفت، مسئولان حتی یک پیام تسلیت هم برای او ننوشتند، استوار، مافیایی و رفیقباز نبود، فقط هنرمندی در بالاترین سطح بود، مسئولان یا استوار را نمیشناختند یا به او علاقهای نداشتند. نمونه دیگری از این هنرمندان لطفی منصوری (لطفالله منصوری مشهور به لطفی منصوری) یکی از بزرگترین کارگردانان اُپرا و تئاتر جهان بود که پس از درگذشتش، هیچ اشارهای از سوی خانه موسیقی یا وزارت فرهنگ و ارشاد به وجود چنین شخصی نشد.
علی رهبری آهنگساز و رهبر بینالمللی ارکستر
رهبری افزود: اکنون هم درگذشت احمد پژمان برایم همراه با عصبانیت و ناراحتی است؛ احساس میکنم پژمان را باید همه مردم ایران مانند موتسارت، بتهوون و برامس میشناختند اما متاسفانه اینگونه نبود و به این هنرمند توجهی نشد، اکنون فقط به موسیقی سطحی و بازاری توجه میشود، در حالی که کارهای فرهنگی جدی، بنیانگذاران و موسسات فرهنگی داریم که به آنها بیتوجهی میشود، نتیجه این رویکرد این است که میلیونها ایرانی حتی نامهایی همچون هوشنگ استوار، لطفی منصوری، حسین دهلوی و احمد پژمان را نمیدانند.
این آهنگساز بیان کرد: خانه موسیقی باید از این بزرگان و اساتید حمایت کند اما نمیکند. وزیر یا معاون وزیر هم در این زمینه تقصیری ندارند؛ کار آنان موزیسین بودن نیست اما آنقدر تحت تاثیر گروههای دیگر قرار میگیرند که حتی بنیاد رودکی و دیگر نهادهای فرهنگی، به کارهای جدی و فاخر افرادی مثل پژمان بیتوجهی میکنند و این هنرمندان برای مردم شناختهشده نیستند، در نتیجه یک گمنام دیگر از دنیا رفت و این شرمساری برای همه ما باقی خواهد ماند.
خاطرات نخستین همکاریها با احمد پژمان
رهبری درباره آشنایی خود با احمد پژمان گفت: در ۱۳ سالگی که در هنرستان موسیقی تحصیل میکردم، اجازه داشتم در ارکستر «صبا» به رهبری حسین دهلوی، نوازنده ویولن باشم، روزی در هنرستان، قطعهای را مینواختم که همکلاسیهایم پرسیدند قطعه از کیست؟ گفتم این قطعه برای یک جوان ۲۵ ساله به نام احمد پژمان است که با لباس سربازی در ارکستر حضور داشت و قطعه را نواخت. آن قطعه چنان زیبا بود که دائم برای دوستانم مینواختم، نخستین آشنایی من با احمد پژمان، اجرای اثری از او بود.
وی افزود: چند سال بعد، زمانی که ۱۹ یا ۲۰ ساله و دانشجوی آهنگسازی در وین بودم، پژمان هم در همان رشته تحصیل میکرد. به صورت مداوم به خانهاش میرفتم؛ پژمان آن روزها مشغول نوشتن اُپرایی برای ایران بود. این اثر برایم که دانشجوی آهنگسازی بودم، بسیار جالب بود، در آن دوران بسیار باهم د ارتباط بودیم، با صمیمیت همصحبت میشدیم و او قورمهسبزی درست میکرد تا مطمئن شود من به خانه او میروم. این دوستی در وین، پایه روابط نزدیک ما شد.
علی رهبری و احمد پژمان سال ۱۹۹۸ در اتریش
این رهبر ارکستر بیان کرد: بعدها وقتی ۲۴ یا ۲۵ ساله بودم، به ایران دعوت شدم تا ارکستر تشکیل دهم و ریاست کنسرواتور و هنرستان عالی موسیقی ملی را به عهده بگیرم. آنجا همکاری من و پژمان بیشتر شد. دو خاطره مهم دارم؛ یکی پیشنهاد پژمان برای ساخت موسیقی سریال «دلیران تنگستان» و همکاری با او بود که به مدت یک سال، روزهای پنجشنبه و جمعه در استودیو با همکاری یکدیگر موسیقی این سریال را ساختیم و پس از پخش سریال، مردم موسیقی آن را بسیار دوست داشتند.
رهبری اظهارداشت: خاطره دیگرم با پژمان، تماس تلفنی او درباره برگزاری کنفرانس بزرگ سازمان ملل در ایران است، قرار بود طی فراخوان و مسابقه آهنگسازی، آثاری ساخته شود و آنها به نفع گرسنگان آفریقا به فروش گذاشته شوند، در ابتدا این پیشنهاد را نپذیرفتم و فکر میکردم کسانی که ارتباطاتی دارند در این مسابقه برگزیده میشوند.
وی افزود: پژمان گفت که داوران این مسابقه حسین دهلوی، مرتضی حنانه و تعدادی از اساتید بینالمللی هستند، در نهایت پذیرفتم تا در این مسابقه شرکت کنم، اثری ساختم و برگزیده شد و اثر را با ارکستر سمفونیک رادیو وین ضبط و در ایران اجرا کردیم، با وجود چنین آثاری توانستم اعتماد برخی از هنرمندان را جلب کنم و آثاری را با همکاری نوازندگان ایرانی در نورنبرگ آلمان اجرا و ضبط کنم که همچنان در بازار جهانی موسیقی جزو بهترین قطعات هستند.
این رهبر ارکستر اظهارداشت: همچنین حدود ۲۵ سال پیش از آقای دهلوی و پسرشان دعوت کردم تا برای اجرای قطعهای به وین بیایند و با همکاری ارکستر فیلامونیک اسلواکی قطعه را ضبط کنیم، حدود ۱۰ روزی که مشغول ضبط اثر آقای دهلوی بودیم هر روز از وین به براتیسلاوا در رفت و آمد بودیم، پژمان هم با ما همکاری داشت.
علاقه پژمان به ایران و موسیقی ایرانی
رهبری درباره ویژگی هنری پژمان گفت: یکی از ویژگیهای احمد پژمان مانند برخی از هنرمندان بزرگ ایرانی این بود که ایران را بسیار دوست داشت، موسیقی ایرانی را هم دوست داشت، پایه آثارش همواره بر ریتمهای ایرانی استوار بود. هر وقت که موسیقی مینوشت با من تماس میگرفت و درباره ویژگیهای آن و تمهای محلی که در آن به کار برده بود، صحبت میکرد، با وجود علاقهای که به ایران و موسیقی ایرانی داشت، قطعاتی که مینوشت در سطح جهانی بود.
وی گفت: آثار پژمان از نظر تکنیکی مدرن بودند اما مردم هم میتوانستند آنها را درک کنند و حتی به خاطر بسپارند. با این حال بسیاری از مردم او را نمیشناسند. باید تعارفها را کنار بگذاریم و حقایق را بگوییم، اگر پژمان هنرمند کرهای یا چینی بود، تمام مردم ایران او را میشناختند، امکانات قابل توجهی در وین برای تدریس و زندگی داشتم و وقتی به پژمان پیشنهاد کردم که به وین بیاید، زندگی و تدریس کند، نمیپذیرفت و میگفت که دوست دارد در دانشگاه تهران تدریس کند. چنین افرادی ایرانی هستند اما متاسفانه تعداد افرادی که ایرانی نیستند و فقط دم از ایرانی بودن میزنند بسیار زیاد است.
این آهنگساز افزود: متاسفانه محیط موسیقی ایران، در دست افراد سطح پایین و ضعیفترین شاگردهای هوشنگ استوار، حسین دهلوی و به خصوص احمد پژمان است و این افراد سطح موسیقی ایران را پایین نگه داشتند و مسئولان را با ترفندهایی فریب میدهند تا استادانی مانند پژمان به صورت گمنام فعالیت کنند و از دنیا بروند، آثار چنین هنرمندانی به دست مردم نمیرسد و آنان نیز شناختی از هنرمندان ندارند.
تداوم آهنگسازی با حمایت پژمان
رهبری با اشاره به تجربه شخصی و تاثیر پژمان بر تداوم حرفه آهنگسازی او اظهارداشت: بیش از ۱۰ سال پیش، آهنگسازی را کنار گذاشته بودم. پژمان آنقدر پای تلفن مصرّانه گفت که «علی جان، تو باید آهنگ بنویسی! اگر ننویسی… فلان میشود ....» که دوباره به کار آهنگسازی برگشتم. این اصرار و تشویق او باعث شد قطعاتی همچون «مادرم ایران» و آثار مهم دیگری که امروز در کشورهای مختلف اجرا میشوند، ساخته شوند؛ قطعاتی که ارزشمند هستند، همه به برکت تشویق احمد پژمان بوده است.
این آهنگساز تاکید کرد: برخلاف بسیاری از افراد در سطوح پایینتر، پژمان حسود نبود. او به من علاقه داشت، اما فقط من نبودم؛ به هر کسی توانست محبت و خدمت کرد. حیف که او را از دست دادیم.
به گزارش ایرنا، احمد پژمان سال ۱۳۱۴ در لار استان فارس متولد شد و از همان دوران کودکی با موسیقی آشنا شد. در دوران دبیرستان در تهران ویولن را نزد حشمت سنجری و تئوری موسیقی را نزد حسین ناصحی فراگرفت. وی پس از چندی به عنوان نوازنده ویولن به ارکستر سمفونیک تهران راه یافت. سپس برای ادامه تحصیل با بورس تحصیلی در مراکز آموزشی همچون آکادمی موسیقی وین و دانشگاه کلمبیا نزد آهنگسازانی همچون توماس کریستیان داوید، فردریش چرها، ولادیمیر اوساچوفسکی، هانس یلینک و آلفرد اوهل بر دانش خود در زمینه موسیقی کلاسیک و الکترونیک افزود.
پژمان در بسیاری از سبکهای مهم غربی همچون سمفونی، اُپرا و رپسودی برای ارکستر سمفونیک، ارکستر مجلسی، پیانو، گروه کُر، آواز و موسیقی فیلم آهنگسازی کرد که بعضی از این آثار با همراهی ارکستر سمفونیک تهران و بسیاری دیگر توسط ارکسترهای معتبر خارجی اجرا شدهاند.
سبک موسیقی این آهنگساز را تلفیقی از موسیقی محلی، موسیقی ردیف، سازهای ایرانی، همراه با هارمونی، کنترپوان، ارکستراسیون و سایر تکنیکهای موسیقی غرب میدانند. پژمان نخستین اُپرایش به نام «جشن دهقان» را سال ۱۳۴۶ ساخت که پس از اجرا با استقبال گستردهای رو به رو شد، بنابراین تصمیم گرفت اپراهای بیشتری بسازد. او برای ۲۷ فیلم و ۳۰ ترانه پاپ، موسیقی نوشت و ۱۵ آلبوم از آثار ارکسترال، آوازی و موسیقی فیلم را منتشر کرد. پژمان با کارگردانانی همچون بهمن فرمانآرا و مجید مجیدی همکاری داشته و موفق به دریافت ۲ سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر و چهار تندیس زرین از جشن بزرگ سینمای ایران شده است.
پوئم سمفونیک «نوروز» به سفارش انجمن موسیقی و موسیقی برای گروه کُر به نام «آینه» بر روی اشعار هوشنگ ابتهاج، کارهایی برای آنسامبلهای Jazz، موسیقی برای آزادی خرمشهر، «تک سوار عشق»، «هفت خان رستم»، اوراتوریو «ناگهان رستاخیز» بر روی اشعار شاعران بزرگ ایران و موسیقی فیلمهای «هنرپیشه»، «روسری آبی»، «بوی کافور»، «عطر یاس»، «باران»، «بید مجنون»، سریالهای «دلیران تنگستان» و «سرزمین کهن» (سرزمین مادری) از آثار زندهیاد پژمان است.