نقد فیلم مجنون (مهدی شامحمدی) | تجربهای جدید در سینمای جنگی ایران

اختصاصی سلام سینما - فاطمه فریدن: فیلم مجنون تجربهای جدید در سینمای جنگی ایران است. فیلمی که میکوشد بدون اغراق در داستان و شخصیتپردازی روایتی نو از دوران جنگ هشت ساله میان ایران و عراق ارائه دهد.
خلاصه داستان فیلم مجنون
داستان فیلم بر آزادسازی جزیره مجنون در عملیات خیبر متکی است. شهید مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ علیابن ابیطالب و سایر رزمندگان حاضر در این عملیات باید برای نجات جزیره و آزاد شدن بخشی از خاک ایران و بازپسگیری آن تلاش کنند. در این میان زینالدین بر جایگاه یک فرمانده باید از طرفی میان رزمندهها وحدت و همدلی ایجاد کند و از طرف دیگر بار سنگین مسئولیت خانواده و همسر را به دوش بکشد. همسری که گاهی از وضعیت موجود شکایت میکند و فرزند کوچکی که چشمانتطار پدری قهرمان است.
نقد فیلم مجنون
شخصیتپردازیِ متفاوت یکی از امتیازات فیلم «مجنون» است. از این جهت که پس از سالها با کاراکتری (فرمانده) ساکت و متفکر در سینمای جنگی ایران مواجه میشویم که اهل شلوغکاری و غلو کردن در رفتار نیست. او در سکوت قدم برمیدارد، به وقت لزوم پرخاش دارد و دیگران را به فکر کردن پیش از عمل کردن و کوشش بیشتر برای غلبه بر رخوت ترغیب میکند. مدل کاراکتری که به طوری کلی قادریم آن را «انسان» خطاب کنیم. انسانی که گاهی دلتنگ خانوادهاش میشود و گاهی برای حفظ سرزمینش باید جدیت مضاعفی در برخورد با رزمندگان به خرج دهد. طبق چنین دیدگاهی، انسانی بودن و انسانی نگریستن در این فیلم ملاک اثرگذاری بر مخاطبان در لایههای روایت بوده است. انسانهایی علاوه بر فرمانده که گاهی دلشان برای غذاهای خانگی و خواب راحت در خانهشان تنگ میشود و گاه دلشوره از دست دادن تماشای بازی فوتبال بین تیمهای استقلال و پرسپولیس را دارند. نوعی جزئینگری در پرداختِ کردار و کنشهای شخصیتها که آنان را از کاراکترهای کلیشهایِ بارها دیده شده در اغلب سکانسهای جنگیِ ملتهب متمایز میکند.
در این روایت خطی و سرراست که صرفا مقطعی از روزهای جنگ را نمایش میدهد، طبیعتا ملغمه همه چیز را درهم ترکیبشده نشان دادن، شعارگونه بودن دیالوگها و از هر دری سخن بگوییم تا بیننده جذب شود حذف میشود. در مقابل طی شکلگیری این وضعیت ناخودآگاه با بستری مشخص روبرو میشویم که قصد تشدید احساساتگرایی در مخاطبان را ندارد و به الگوی شکلگیری انسانیِ شخصیتها متصل است. این که چگونه یک انسان در موقعیتی بحرانی ابراز وجود میکند و به چه طریقی بر مشکلات متعدد پیش رو چیره میشود. رویارویی انسان در چنین موقعیتهایی میتواند گزینه مناسبی برای طراحی کاراکترها در وادی جنگ شود. رزمندگانی که شهادت را چندان از خودشان دور نمیبینند اما اساسِ روایت صرفا بر موضوع شهادت آنان بنا نشده است.
شهید زینالدین (سجاد بابایی) که ورود برادرش مجید به کارزار جنگ را منوط به اجازه نامه مادر میداند، اساسا کاراکتری از نوع متعهد است. او مادر را رکن اصلی تمام اتفاقات میپندارد و احساسات یک زنِ منتظر را به واسطه این نوع نگرش به خوبی نشان میدهد. این حس نسبت به همسرش (شبنم قربانی) که عواطف بسیاری را نثارش میکند و از حساسیت بالاتری نسبت به شوهرش برخوردار است نیز وجود دارد. زینالدین به واسطه ویژگی متعهد بودن که درحقیقت از شخصیت حقیقیِ شهید اخذ شده است، شخصیتی راسخ در عمل و بهلحاظ حسی دوستداشتنی است. مردی که صحنه نبرد و زندگی را توأمان با یکدیگر میبیند و استقامت در جنگ را بخشی دیگر از زندگی عمومی تلقی میکند. صحنه انفجار موشک در مدرسه، پریشانی دانشآموزان و معلمها و مواجهه زینالدین با چنین صحنهای در سکوت و اشک، یکی از مصداقهای بارز شخصیتیِ این کاراکتر در فیلم است. کاراکتری که خیلی از اتفاقات را میبیند و در خودش پنهان میکند که مانع از تضعیف روحیه بقیه شود. شکلی از مجنون بودن در شرایط حاد و دل زدن به دریایی که پایانی ندارد اما انگار باید در آن شناور شویم تا به نتیجه دست یابیم.
در حالتی کلی فیلم «مجنون» خط داستانی سادهای دارد و مدل شخصیتی در آن مهمترین اصل برای جذب مخاطبانِ حداکثری است؛ مخاطبانی که قطعا با شخصیتهای کمتراغراقشده در سینمای جنگ بهندرت رویارو شده بودند.