ادعای یک روزنامه درباره توقیف سریال «سووشون» : این یک کمپین تبلیغاتی مشکوک است
.png?w=1200&q=75)
در روزهای اخیر، توقیف سریال «سووشون» ساخته نرگس آبیار، با واکنشهای گستردهای در فضای رسانهای کشور همراه شده است. روزنامه فرهیختگان نیز در واکنش به این موضوع یادداشتی تحت عنوان «کمپین تبلیغاتی مشکوک» منتشر کرده است.
متن یادداشت به شرح زیر است :
ساعت حدود چهار بعدازظهر جمعه 9 خرداد است که نماوا مسدود و «سووشون» توقیف میشود. عقربه ساعتشمار یک عدد جلوتر میرود و مرکز رسانه قوه قضائیه بیانیه صادر میکند: «به دلیل عدم دریافت مجوزهای قانونی توقیف شد.» سه ساعت بعد نماوا نقطه آخر متنش را میگذارد و میگوید: «ما بیست دقیقه از سریال را حذف کردیم. گیر ساترا سر 1 دقیقه و 2 ثانیه بود.» ساترا منتظر است صبح شود. صبح شنبه ساترا هم بیانیه میدهد: «از همان اول هم مجوز نداشتید.» سه ساعت میگذرد و بعد از ناهار و نماز، انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدئوی آنلاین هم وارد جریان بیانیهنویسی میشود: «پلتفرمهای نمایش خانگی مرغ عروسی و عزایی شدهاند که همواره مسئولیت به دوش میکشند اما در بزنگاه، حذف میشوند.» ماجرا تمام شده؟ خیر! بازگشتیم به دوره بیانیهنویسی. حالا نوبت نرگس آبیار است که متن منتشر کند: «سووشون نه یک سریال معمولی، بلکه روایت یک تاریخ بود.» و در ادامه میگوید: «ساترا که مدعی نظمبخشی به فضای نمایش خانگی است، چرا به جای حمایت، تبدیل به ابزاری برای انسداد و محدودسازی هنر شده است؟ آیا قرار است هر هنرمندی که صدای متفاوت دارد، با تهدید و توقیف حذف شود؟»
1- برخی در فضای مجازی نوشته بودند، سریالی ضدانگلیسی (با توجه به محتوای کتاب سووشون سیمین دانشور) ساخته شده و ببینید چطور جلوی آثار ضداستعماری را میگیرند! از طرفی دیگر برخی به محتوای سریال حمله کرده و نوشتند: «بوی فیلمفارسی میآید!» سؤال اصلی اینجاست؛ خیلی زود سراغ نقد کردن نرفتید؟ آیا تجربه «تاسیان» و باقی سریالهای نمایش خانگی نشان نداد برای نوشتن نقد، قلم باید سرد شود؟ واقعیت این است؛ برای زدن پنبه یک سریال یا فدایت شومنویسی نیاز به صبر داریم. صبری که حداقل سه یا چهار قسمت از یک اثر را ببیند و فرایند دندان روی جگر گذاشتن را طی کند و تیمهای واکنش سریعِ جوهر و تایپ را روانه کاغذ و اینستاگرام نکند.
بیشتر بخوانید : توقیف سریال سووشون تیتر روزنامههای صبح امروز
2- «بماند که آنچه در قسمت اول بهنمایش درآمد بهدلیل ممیزی آشکار، آنچیزی نبود که ما با تمام وجود ساخته بودیم. بخشهایی از روایت، از صداقت افتاد. صحنههایی که باید دیده میشد، حذف شد، محو شد و بیصدا شد.» این حرفهای نرگس آبیار است که روز گذشته منتشر شد. جمعه بعد از توقیف سریال هم نماوا در بیانیهای که منتشر کرد، نوشت: «سریال سووشون، بهخاطر طولانی شدن روند اصلاحات ساترا گرفتار تعلیق عرضه شده بود و حالا که عرضه شده چنین گرفتار محدودیت میشود. درحالیکه به تمام تعهدات عمل شده و علیرغم حذف حدود ۲۰ دقیقه از سریال(!) گرفتار اختلاف سلیقهای تنها بر سر ۶۲ ثانیه شده...» این حرفها را کنار هم بگذاریم، میرسیم به اینکه این صحنهها ساخته شده و طبیعتاً نمیشود از آن 62 ثانیه هم خیلی دفاع کرد. اما نفع این کشمکشها را چه کسی میبرد؟ دوباره برگردم به همان بخش اول و کسانی که از همان دقایق اولیه انتشار این سریال و یا حتی با پخش تیزرهای آن، شروع به تخریبش کردند. باز هم باید تکرار کنم که این صحنهها و ساخت آن حتماً قابل دفاع نیست و نخواهد بود و تنها کسانی از آن نفع میبرند که میخواهند فضای فرهنگی کشور را تنگ کرده و در همان دایره خودشان این فضا را تعریف کنند. همانها که برخی کنشهایشان را در فضای مجازی دیدیم که از محدودیت و حذف و توقیف میگفتند!
3- زمان برگزاری نمایشگاه کتاب بود که نام سریال سووشون به خاطر جشن امضایی که انتشارات خوارزمی برگزار کرد، بسیار شنیده شد و آن را نقد کردند. همان زمان پلتفرم اعلام کرد سریال قرار است 9 خرداد منتشر شود. چند روز بعد تیزری منتشر شد و دوباره زمان انتشار سریال اعلام شد. در کنار این تبلیغات شهری را هم اضافه کنید که زمان انتشار سریال را هم درج کردهاند. سریال منتشر میشود و سریع توقیف شده و میگویند: «مجوز نداشته!» اگر این مجوز صادر نشده و پلتفرم این انتشار را انجام داده است، طبیعتاً باید مسئولیت حقوقیاش را بپذیرد و در برابر قانون پاسخگو باشد. اما دوگانههایی که در ابتدای متن گفته شد، همچنان برای مخاطبان ادامه دارد که چطور میشود این همه تبلیغ کرد و بعد از انتشار، تازه از سوی نهاد تنظیمگر گفته شود: «با توجه به اسناد متعدد موجود، مجموعه سووشون هرگز تأییدیه فیلمنامه و مجوز تولید را دریافت نکرده است. روند بررسی مجموعه سووشون با وجود بیاعتنایی مکرر سازندگان اثر به اصلاحات، در کمترین زمان ممکن انجام شد.» این درحالی است که شش ماهی میشود، تصاویر ساخت این اثر منتشر شده و اولین تیزر رسمی سووشون مربوط به یک ماه قبل است.
4- رسم بر این بود که در مجالس خواستگاری خانواده عروس شروطی را برای خانواده داماد میگذاشتند. اگر داماد تمام آن شروط را میپذیرفت، هردو طرف برای عروسی آماده میشدند، عروس را روی کرسی نشانده و در آبادی و محلهها میچرخاندند. این بر کرسی نشستن عروس نشان از آن بود که آنها توانستهاند خواسته و حرفشان را به خانواده داماد بقبولانند. برای همین است، وقتی کسی با حرف زدن در رسیدن به خواستههایش پیروز میشود، میگویند حرفش را بالاخره به کرسی نشاند. از این ضربالمثل حرف به کرسی نشاندن شروع کردم تا برسم به ماجرای اتفاق اخیر ساترا و سووشون. طبیعتاً اولین نکته برای یک سازمان تنظیمگر، قانونی بودن آن و پذیرفتن حرفش از سوی دیگران است. 4 آذر ۱۴۰۲ سخنگوی شورای نگهبان طی یک نشست خبری، نظرات شورای نگهبان درخصوص لایحه «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» را مطرح و در دو بند آن ایرادی به ساترا وارد کرد و در بخشی از آن گفته شد: «با توجه به روشن نبودن وضعیت اساسنامه سازمان مزبور، پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.» در همان زمان محمدصادق افراسیابی، معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا در این باره اظهارنظر کرد و گفت: «سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی درحقیقت معاونت تخصصی سازمان صداوسیما برای انجام تکالیف قانونی صداوسیما در حوزه حمایت و نظارت بر صوت و تصویر فراگیر و نمایش خانگی است و از صداوسیما استقلال سازمانی ندارد، به همین دلیل در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر قوانین ازجمله قانون بودجه سال 1402 و قوانین بودجه سالهای قبل برای تنظیمگری صوت و تصویر فراگیر نام سازمان صداوسیما قید شده بود، لذا ابهام وارد شده از سوی شورای نگهبان به دلیل اصرار مجلس شورای اسلامی بر ذکر نام ساترا بوده است که با درج نام سازمان صداوسیما به جای نام ساترا این مشکل حل خواهد شد.» بعد از گذشت یک سال و 6 ماه از ایرادهای قانونی به ساترا همچنان این موضوع حل نشده. بیاید فرض کنیم این مجموعه را به عنوان محفلی قانونی پذیرفتیم اما برای اینکه حرفش هم قانونی باشد، چه تلاشهایی شده است؟ استدلال این سازمان برای اینکه ایرادی که به سریال یا برنامهای در شبکه نمایش خانگی میگیرد، درست و اصولی و مطابق با قانون باشد، چه چیزی است که بعد از گذشت چندین سال از شکلگیری ساترا همچنان انقلت به آن وارد است و فرایند نظارتش همچنان میلنگد؟
5- دوستی میگفت اگر میخواهی محصولی را تبلیغ کنی، یک کمپین برعکس برای محصولت بگذار. همان حتماً جواب میدهد. این را بگذاریم کنار اتفاقی که برای تاسیان افتاد و این بار برای سووشون تکرار شد. توقیف و بیانیهسازی و بعد هم مطمئناً دوباره مجوز گرفتن برای ادامه پخش سریال. انگار همه با هم هماهنگ میکنند تا کمپینی را برای یک سریال برپا کنند. کمپینی رایگان که طبیعتاً تنها نفعش برای سازندگان سریال است و درنهایت منجر میشود به بینندههایی که تا الان اسمی هم از این سریال نشنیدهاند و اصلاً نمیدانند پخشکننده آن چه کسی است، اما دنبال دیدن سریال میافتند. باور ندارید؟ به 10 خبر آخر خبرگزاریها نگاهی بیندازید.