جستجو در سایت

1404/06/22 17:32
نقد فیلم پیرپسر

نقد فیلم پیرپسر | چگونه پرفروش‌ترین فیلم سال شد؟

نقد فیلم پیرپسر | چگونه پرفروش‌ترین فیلم سال شد؟
موفقیت فیلم «پیر پسر» نشان‌دهنده ظرفیت بالقوه سینمای ایران در فراتر رفتن از فرمول‌های تکراری برای جذب تماشاگر است.

اختصاصی سلام سینما – تهمینه منصوری روشن: در شرایطی که سال‌هاست گیشه سینمای ایران به‌طور عمده در تسخیر آثار کمدی قرار دارد، موفقیت فیلم «پیر پسر» به‌عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۴۰۴ پدیده‌ای قابل توجهی است که میتواند نوید روزهای بهتری را در روند رشد سینمای ایران بدهد. استقبال گسترده تماشاگران از اثری که روایت آن نه بر موقعیت‌های کمیک، بلکه بر درامی جدی و بحث برانگیز تکیه دارد، نشان می‌دهد که ذائقه مخاطب ایرانی همچنان آماده پذیرش گونه‌های متنوع سینمایی است و با به روی پرده آمدن آثار اجتماعی خوش ساخت امکان پیشرفت و دیده شدن برای آنها وجود خواهد داشت. این موفقیت را می‌توان نشانه‌ای دانست از ظرفیت‌های بالقوه سینمای ایران در فراتر رفتن از فرمول‌های تکراری و جذب تماشاگر با ویژگی‌های مثبت دیگری همچون قصه‌گویی قوی، بازی‌های تأثیرگذار و پرداخت دقیق به مسائل انسانی و اجتماعی که «پیر پسر» به طور قطع دارای بسیاری از این ویژگی‌ها بوده است.


بیشتر بخوانید:

نقد فیلم پیرپسر: چرا فیلم مهمی برای ایران امروز است؟


از حرمت تا واقعیت: جسارت در روایت تابوها

یکی از جسورانه‌ترین انتخاب‌های اکتای براهنی بدون شک پرداختن به موضوعی است که در جامعه ما اغلب در پرده‌ای از حرمت و شرم نگه داشته می‌شود: مواجهه‌ی پدر با پسرانش نه صرفاً به عنوان یک اختلاف خانوادگی، که آینه‌ای از جدال سنت و میل. جایی که امیال فروخورده و خودخواهی‌های کهنه، بر سرنوشت نسل جوان سایه می‌اندازد. پدر، در حصار تفکری پوسیده و خودمحور، در پی آن است که فرزندانش را به امتداد خواسته‌های شخصی خود بدل کند، بی‌آنکه به حق انتخاب و فردیت آنان اعتنایی داشته باشد. در مقابل، پسران با اعتراض و دعوا در پی یافتن هویتی مستقل‌اند؛ هویتی که هم از حیث مالی بتوانند روی پا خود بایستند و هم به جهت تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی متکی به خود باشند. این جدال، که ریشه در تابوهای دیرینه‌ی جامعه دارد، در فیلم نه به صورت شعاری، بلکه به‌مثابه تراژدی پدر و فرزندان روایت می‌شود؛ تراژدی‌ای که شکاف نسلی را به عریان‌ترین شکل ممکن به تصویر می‌کشد. ورود شخصیت رعنا به کشمکش مردانه‌ی غلام با دو پسرش علی و رضا ابعاد جدیدی مانند رقابت برای به دست آوردن زن و تصاحب او به عنوان نشانه‌ای از پیروزی ابعاد تازه‌ای به قصه اضافه می‌کند که پیش از این در سینمای ایران سابقه‌ی چندانی ندارد، اما در واقعیت و اجتماع امروز به وفور دیده می‌شود و به همین خاطر پیگیری این موضوع از سوی کارگردان شایسته‌ی تحسین است. 

نقطه قوت دیگر «پیر پسر»، شیوه‌ی انتقال اطلاعات درباره‌ی گذشته‌ی شخصیت‌هاست که با ظرافتی روایی همراه است که نه تنها از بار مستقیم‌گویی می‌کاهد، بلکه همچون لایه‌لایه برداشتن پرده‌ای پنهان، مخاطب را آرام‌آرام به اعماق زندگی آنان می‌برد. گذشته‌ی پدر و پسرانش به‌تدریج و در لحظات حساب‌شده ( مانند سکانس شام در خانه رعنا) آشکار می‌شود؛ گاه از خلال یک نگاه فروخورده ( به خصوص در مورد شخصیت علی)، گاه در پس سکوتی طولانی یا تصویری بهت‌برانگیز (مانند لحظه‌ی کندن قبر قدیمی داخل حیاط). همین تعلیق سنجیده است که تماشاگر را تا لحظه‌ی آخر درگیر می‌کند، زیرا هر گره تازه از گذشته، نه تنها به فهم بهتر انگیزه‌ها و زخم‌های شخصیت‌ها یاری می‌رساند، بلکه اشتیاق او را برای رسیدن به نتیجه‌ی نهایی دوچندان می‌سازد. بدین ترتیب، روایت گذشته به ابزاری برای کشش درام بدل می‌شود و فیلم را تا پایان، زنده و پویا نگه می‌دارد.

نور، سایه و قاب؛ بازتاب خفقان خانوادگی

از آنجا که سینما هنری چندگانه است می‌بایست برای خلق اثر موفق وجوه مختلفی را در نظر گرفت به همین خاطر یک روایت خوب برای تکمیل شدن نیاز به زبان بصری متناسب با خودش دارد. «پیر پسر» در سطح بصری واجد کیفیتی متمایز است؛ تصاویری که نه صرفاً کارکرد تزئینی دارند، بلکه همچون زبان دوم فیلم عمل می‌کنند و به کمک روایت می‌آیند. اینکه عمده فیلم در دو فضای بسته (خانه غلام، زیرزمین مغازه دوستش) می‌گذرد ممکن است در نگاه اول محدودیت به چشم بیاید، اما با جلو رفتن داستان مخاطب به خوبی متوجه کارکرد دراماتیک فضا می‌شود. قاب‌بندی‌های دقیق و استفاده‌ی هوشمندانه از نور و سایه، فضای خفقان‌آور و پرتنش خانواده را به‌خوبی بازتاب می‌دهد؛ خانه‌ای که در ظاهر مأمن است، اما در عمق، همچون زندانی تاریک و بسته عمل می‌کند. رنگ‌های سرد و بافت‌های خاموش صحنه، شکاف عاطفی میان پدر و پسران را برجسته می‌سازد، درحالی‌که حرکت‌های حساب‌شده‌ی دوربین، گاه همچون چشم ناظری بی‌طرف، و گاه همانند شاهدی نزدیک، مخاطب را به دل بحران‌ها می‌کشاند. این پیوند میان تصویر و مضمون، سبب شده فضای بصری فیلم نه فقط پس‌زمینه‌ای برای روایت، بلکه بخشی جدایی‌ناپذیر از تجربه‌ی احساسی تماشاگر باشد. 

فراتر از نقش؛ حضور ماندگار حسن پورشیرازی

در زمینه بازی‌های فیلم با وجود آنکه همه شخصیت‌ها استاندارد معقولی را دارا هستند، اما نمی‌توان نقش‌آفرینی متفاوت و فراتر از انتظار حسن پورشیرازی را نادیده گرفت. بازی او به حضوری بیش از یک ایفای نقش ساده، به تجسمی زنده از استبداد، ناکامی و زخم‌های پنهان بدل می‌شود. او با جزئی‌ترین حرکت‌ها ــ لرزش نگاه، مکث‌های سنگین، یا لحن صدایی که میان اقتدار و فرسودگی در نوسان است ــ جهانی از تضادهای درونی شخصیت را عیان می‌کند. پورشیرازی نه‌تنها چهره‌ی پدری متعصب و خودمحور را مجسم می‌سازد، بلکه لایه‌های انسانی و آسیب‌دیده‌ی او را نیز پیش چشم مخاطب می‌گذارد؛ به‌گونه‌ای که بیننده در لحظاتی چنان از او بیزار می‌شود که حتی مرگش هم دردناک به نظر نمی‌رسد و در عین حال برای او دل می‌سوزاند. بدون تردید این نقش از نقاط اوج کارنامه‌ی پورشیرازی و یکی از ستون‌های اصلی فیلم است.

جسارت روایی؛ رمز ماندگاری 

با وجود کاستی‌هایی که گاه در روایت «پیر پسر» به چشم می‌آید ــ از جمله لحظاتی که منطق داستانی از انسجام فاصله می‌گیرد یا برخی گره‌ها کمتر از حد انتظار پرورانده می‌شوند ــ فیلم همچنان جایگاهی ویژه و قابل احترام دارد. دلیل این احترام نه در بی‌نقص بودن ساختار، بلکه در جسارت آن در عبور از خط قرمزها و طرح موضوعاتی است که سال‌ها در سینمای ایران در حاشیه مانده بودند. همین تابوشکنی و شهامت روایی، «پیر پسر» را از بسیاری آثار هم‌دوره‌اش متمایز کرده و باعث شده، با وجود ضعف‌های پراکنده، تماشاگران گسترده‌ای را به خود جلب کند. شاید راز پرفروش‌ترین شدن این فیلم در سال ۱۴۰۴ نیز همین باشد: ترکیب جسارت در محتوا با جذابیت در روایت، که در نهایت تجربه‌ای تازه و متفاوت برای مخاطب رقم می‌زند.

همین انتخاب سوژه و نحوه‌ی طرح آن، «پیر پسر» را از بسیاری آثار رایج سینمای ایران متمایز کرده و نشان داده که سینما می‌تواند بستری برای طرح مسائل تابو باشد، بی‌آنکه به ورطه ابتذال یا شعارزدگی بیفتد.


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image