نقد فیلم در دنیای تو ساعت چند است؛شاهکار صفی یزدانیان

اولین نکته فیلم که توجه مخاطب را به خود جلب میکند،حال و هوای شدیدا دراماتیک اثر است.در این اثر همه چیز دراماتیک است.چه لوکیشن فیلمبرداری،چه موسیقی و...همه چیز در این فیلم دراماتیک است.این دقیقا چیزی است که «در دنیای تو ساعت چند است» را از بقیه آثار رومانتیک سینمای ایران متمایز میکند.این فیلم اصلا تلاش نمیکند که با شوخی های گاه و بیگاه،مخاطب را نگه دارد.البته این بدین معنا نیست که فیلم در نگه داشتن مخاطب تا انتها موفق نیست،بلکه بدین معناست که صفی یزدانیان آنقدر کاردرست است که فیلم را بین خودش و بقیه تقسیم کند!یعنی این که هیچ یک از اجزای فیلم،از دیگری برتری ندارد.مثلا یزدانیان در برخی سکانش ها به جای استفاده از دیالوگ برای توضیح دادن سکانس،از موسیقی استفاده میکند.در برخی سکانس ها موسیقی به کمک دیالوگ میآید و در برخی سکانس ها دیالوگ به کمک موسیقی.در فیلم آنچنان بالانس خارقالعادهای برقرار است که کمتر مثلش را در سینما دیده بودیم.
خوش بختانه تمام اجزای فیلم هم کیفیت بسیار بالایی دارند.دیالوگ نویسی های اثر بسیار میخکوب کننده هستند.جالب است که تقریبا از هیچ گونه دیالوگ قلمبه سلمبهای استفاده نمیشود.دیالوگ ها در عین سادگی،جاذبه عجیبی دارند که هر مخاطبی را به همراهی با سکانش های فیلم دعوت میکنند.در برخی از سکانس ها که دیالوگی گفته نمیشود،این موسیقی درجه ۱ کریستوف رضایی نواخته میشود.موسیقیی که بسیار با حال و هوای فیلم هماهنگ است و حس نوستالیژیک زیبایی را به مخاطب منتقل میکند.قطعه های این اثر بسیار زیباست و گوش دادنش را به همه پیشنهاد میکنم.حس آرامش عجیبی در بین ساز های کریستوف رضایی نهفته است که میتواند عشق گلی و فرهاد را به مخاطبش منتقل کند.
کارگردانی اثر معرکه است.در این فیلم هیچ خبری از تکنولوژی نیست.حتی ماشین های حاضر در فیلم،ما را به یاد دوران شروع انقلاب میاندازند.در این بین هوای بارانی بسیار زیبای رشت را به این طراحی صحنه اضافه کنید و دست پخت معرکه یزدانیان را تحویل بگیرید.البته که نباید از فیلمنامه اثر گذشت.شخصیت های فیلم بسیار عالی پردازش شدهاند و قطعا یکی از بهترین زوج های تاریخ سینما را تشکیل میدهند.گلی(با بازی لیلا حاتمی)و فرهاد(با بازی علی مصفا)یک زوج سینمایی درجه یک را تشکیل میدهند.بازی لیلا حاتمی و علی مصفا هم در شکل گیری این رابطه مؤثر بوده.مشخصا زن و شوهر بودن علی مصفا و لیلا حاتمی در دنیای واقعی،کم تأثیر روی شکل گیری این رابطه نبوده;اما این دلیل نمیشود که تلاش یزدانیان را زیر سؤال ببریم.
چقدر خوب است که فیلمسازان ما به جای دست گذاشتن روی سوژه های تکراری،سوژه های ناب و دست نخوردهای پیدا کنند،آن را گسترش دهند و یک فیلم نوآورانه را تحویل جامعه سینمایی ایران دهند.چه خوب است امثال یزدانیان در سینمای کشور زیاد شوند.