تجربه ای جدید، اثری بی نظیر
فیلم سرخ پوست دومین اثر نیما جاویدی به جرئت یکی از کامل ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران است.
شخصیت پردازی بی نظیری را شاهد هستیم، برای کاراکتر رییس زندان با بازی نوید محمد زاده شخصیت پردازی بسیار بی نظیر، دقیق و کاملی صورت گرفته است به صورتی که از همان پرده آغازین فیلم مخاطب به درک بسیار خوبی از شخصیت رییس زندان دست پیدا می کند؛ این شخصیت پردازی دقیق و با ظرافت باعث شده که نوید محمد زاده یکی از بهترین و هوشمند ترین ایفای نقش های خود را انجام دهد. نوید محمد زاده در تک تک سکانس هایش در این فیلم بسیار حساب شده بازی می کند، او روی بازی اش بسیار کنترل دارد و این بازی یک دست و حساب شده به کیفیت بالای اثر کمک شایانی کرده است.
رییس زندان دارای یک شخصیت خاکستری است به این معنا که در وجود او و در واقع در بُعد غیر کاری او یک انسان نیکو وجود دارد اما.بُعد دیگر او که بُعد کاری اوست یک انسان بانظم و وظیفه شناس است که این وظیفه شناسی در شخصیت او باعث شده است که وی در انجام کارش از خیر به سمت شر متمایل شود. در فیلمنامه ی اثر یک گروه از عواملی گنجانده شده که در اعمال و رفتار و تصمیم گیری های نقش اصلی فیلم که همان رییس زندان است اثر می گذارد و وی را به سمت و سوی غیر قابل پیشبینی هدایت می کند.
زن مددکار با بازی زیبا و تأثیرگذار پریناز ایزدیار، عاملی است که از بیرون روی بُعد غیر کاری و در واقع انسانی رییس زندان اثر می گذارد و قصد دارد که آن را تحریک کند.
و اما ترفیع درجه ی رییس زندان از عنوانش به ریاست شهربانی که به واسطه ی وظیفه شناسی و همچنین سفارش مافوقش به آن دست پیدا می کند، عاملی است که بر روی بُعد کاری او اثر می گذارد و عامل تحریک آن است.
تمام این عوامل دست به دست هم می دهند تا رییس زندان برای حل و فصل مشکل ایجاد شده در زندانش، به اقدامات جالب توجه دست بزند و اما این عوامل در کنار بحران پیش آمده باعث می شود که بُعد های شخصیتی رییس زندان با هم در مبارزه باشند تا نتیجه این مبارزه منجر به پیروزی یکی از بُعد ها شود و تصمیم گیری نهایی رییس زندان شکل بگیرد.
این فیلم سراسر جذابیت، تعلیق و کشش بی نظیر است؛ غیر ممکن است که بیننده ای در زمان تماشای فیلم خسته شود و حس کند که فیلم از ریتم افتاده است.یک شخصیت پردازی هوشمندانه ی دیگر نیز صورت گرفته است که اگرچه این شخصیت در فیلم دیده نمی شود ولی مهارت نویسنده در شخصیت پردازی کاراکتر احمد سرخپوست باعث ریتم فوق العاده فیلم شده است.
وقتی به ثانیه ثانیه فیلم فکر میکنم و آن ها را تحلیل می کنم به این نتیجه دست پیدا می کنم که چقدر سناریوی فیلم سرخپوست شاهکار است.
وقتی تصمیم نهایی رییس زندان را در مقابل بحران تماشا می کنیم، این حس به ما دست می دهد که انگار از قبل حدس می زدیم که وی این تصمیم را بگیرد و اینکه فیلمنامه ذره به ذره و با دقت با پیش بردن داستانش مخاطب را به درکی می رساند که بتواند پیروز مبارزه ی درونی رییس زندان را پیش بینی کند و این بسیار مهندسی شده و هوشمندانه است؛ به عنوان مثال حقایقی که قبل از رویارویی رییس زندان با احمد سرخپوست برای رییس زندان گفته می شود، نحوه برخورد رییس زندان با دختر بچه ی احمد سرخپوست که برای بُعد انسانی رییس زندان بسیار گران تمام می شود و...
یکی از بهترین و شاهکارترین سکانس های فیلم آنجاست که رییس زندان بعد از برخورد با دختر و همسر احمد سرخپوست در سلول، بعد از آنکه آنها سلول را ترک می کنند و رییس زندان تنها می شود، وی در سلول گیر می افتد و برای مدتی حبس می شود و این حبس ناعادلانه هرچند که کوتاه است اما تلخی حبس ناعادلانه را به رییس زندان می چشاند و این تلخی در تصمیم نهایی اش اثر مهمی می گذارد.
پایان بندی فیلم با مهندسی نویسنده تا حدودی قابل پیش بینی است اما بهترین نحوه ی پایان فیلم است. سکانس پایانی از شاهکار های سرخ پوست است.
فیلمبرداری هومن بهمنش بی نظیر صورت گرفته است؛ از آنجا که اولاً نماهایی به مخاطب نشان داده می شود که فوق العاده چشم نواز و به یاد ماندنی است، دوماً این تصویربرداری در خدمت داستان و فیلمنامه است و از این لحاظ بسیار موفق عمل کرده است.
هومن بهمنش با دو اثر بی نظیر از لحاظ فیلمبرداری در جشنواره امسال حضور دارد؛ متری شیش و نیم و سرخ پوست، وی از شانس های اصلی و جدی گرفتن سیمرغ از جشنواره امسال است.
موسیقی سرخپوست را رامین کوشا آهنگ ساز ایرانی ساکن آمریکا ساخته است. این موسیقی متن بی نظیر است چه از لحاظ کیفیت موسیقی و چه از لحاظ زمان استفاده از آنها در سکانس های ویژه ای در فیلم.
فضاسازی، طراحی لباس و طراحی صحنه نیز به بهترین شکل ممکن صورت گرفته است و مخاطب کمتر اثری از این کیفیت بالا، در موارد گفته شده، در سینمای ایران می یابد.
نوید محمد زاده دو ایفای نقش بسیار حسابی و باکیفیت در جشنواره ی امسال دارد و حتی باید با جرئت تمام گفت که وی سزاوار است که برنده ی دو سیمرغ بلورین بازیگری از جشنواره امسال باشد.
پریناز ایزدیار هم ایفای نقش خوب و باکیفیتی دارد و می توان شانسی برای کاندید شدنش در نظر گرفت.
در سایر بخش های دیگر از جمله بخش های فنی، بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم هم سرخ پوست لیاقت کاندید شدن و گرفتن چند سیمرغ بلورین را دارد.
همان طور که گفتم سرخ پوست از کامل ترین فیلم های سینمای ایران است، فیلمی است که هدف اصلی اش قصه گویی است، فیلمی است که از لحاظ فرم و محتوی بسیار خوش ساخت و عالی است.
پیشنهاد من این است که لذت فراوان تماشای ثانیه به ثانیه ی این فیلم در سینما را به هیچ عنوان از دست ندهید.
سال گذشته پس از تماشای مغزهای کوچک زنگ زده اثر هومن سیدی و امسال با تماشای متری شیش و نیم اثر سعید روستایی و فیلم سرخ پوست اثر نیما جاویدی پیشرفت سینمای ایران در فرم و محتوی را حس کردم و از این لحاظ که سینماگر هایی جوان، دست به تجربه های جدیدی می زنند و باعث بالاتر رفتن سطح سینمای ایران می شوند بسیار لذت می برم.