نگاهی به فیلم 1917 یا کوتاه در باب اینکه چرا 1917 فیلم خوبی نیست ؟
یک/ ژانر اکشن و ماجراجویی و و جنگی و کلا سینمای حرکت، به شدت نیازمند کات است. بار اصلی سکانس های هیجانی و تعقیب و گریز و تیر و گلوله روی دوش کات است، مثلا آثاری مانند نجات سرباز رایان یا سری فیلم های بورن را بدون کات در نظر بگیرید، تبدیل می شوند به آثاری معمولی و تخت و بدون هیجان.
دو/ سینمای هنری اما قضیه اش فرق می کند، بدون کات زیباتر است، پلان-سکانس در آثار هنری به فیلم و فضای داستان معنا و مفهوم می بخشد. سم مندس کارگردانی است که فضای ذهنی اش بیشتر سمت سینمای هنری است تا تجاری، مجموعه آثارش و بلای خوبی! که سر جیمز باند آورد (اسکای فال)، گویای همین نکته است، اما مندس در این فیلم (1917) فضای هنری ذهنش را فدای فرم گرایی فیلم اش کرده و نتیجه شده فیلمی خنثی و بدون کارکرد، سکانس های آثار جنگی باید پر از کات باشد، اصلا کات است که تمام هیجان صحنه را به مخاطب منتقل می کند ، گاهی پیش می آید که مثلا کارگردانی در فیلم اش چند دقیقه ای را پلان-سکانس طی کند، مثل کاری که جو رایت در اواسط تاوان انجام داد و نتیجه هم شد شاهکار، اما تمامیت فیلمی که نیاز به تحرک و هیجان دارد را نباید پلان-سکانس طی کرد.
سه/ کاملا مشخص است که فرم در این فیلم بیشتر از قصه برای کارگردان اهمیت دارد، اصلا با قصه ی جاندار و قرص و محکمی طرف نیستیم، بلکه برعکس با داستانی طرفیم که به دلیل فرمال بودنِ فیلم و انتخاب بد و بازی بدِ بازیگر برای مخاطب زیاد اهمیتی ندارد. حواس کارگردان معطوف حفظ فرم اش است و اینکه تا جای ممکن کات نزند (البته اینکه عده ای معتقدند این فیلم بدون کات است صحیح نیست، چهار-پنج کاتِ کاملا واضح و علنی دارد، بگذریم از کات های پنهانی و گرافیکی!!).
چهار/ 1917 فیلم خوبی نیست، ضعیف است، چه در قصه و چه در فرم، کمی فیلم برداری اش کار می کند و کمی موسیقی . باقی هیچ است و هیچ . در کارنامه ی سم مندس (که پر از آثار خوب است و تماشایی) این اثر جایی ندارد و زود فراموش می شود. بعید بدانم بعد ها برای مرور کارنامه ی مندس به این فیلم توجه شود، 1917 دکور یک فیلم جنگی را دارد و اصل نیست، انگار تمرینی است برای یک فیلم بهتر که از آن خبری نیست، پس باید منتظر بمانیم برای آثار بعدی مندس و بازگشت اش به مسیر خودش ، بدون در نظر گرفتن 1917.