جستجو در سایت

1393/11/22 00:00

نقد در نگاه اول / يک مشکل خانوادگی!

نقد در نگاه اول / يک مشکل خانوادگی!
«من ديه گو مارادونا هستم» در يک کلام فيلم خوبي است و اثري متفاوت در کارنامه سينمايي بهرام توکلي. لحن غيرجدي فيلم در طرح يک مسأله ي خانوادگي به شدت خوب از آب درآمده است و شايد بتوان آن را جزو معدود نمونه هايي در سينماي ايران دانست که توانسته اند از اين تجربه سرفراز بيرون بيايند. حتي در جشنواره هاي گذشته نيز معدود فيلم هايي بوده اند که با لحن طنز بتوانند به مقولات مهم و قابل اعتنا بپردازند و به سمت لودگي و شوخي هاي کلامي نروند. فيلم گره هاي بسياري دارد که درک آن ها با تماشاي بار اولش آسان نيست و با هر بار ديدن فيلم مطمئناً مخاطب خواهد توانست به بسياري از جزييات نهادينه شده در فيلمنامه پي ببرد و چنين مسئله اي در سينماي غيرجدي کمتر مورد توجه قرار مي گيرد. درواقع فيلمنامه آن قدر تو در تو و پيچيده است که به نظر مي رسد اجزاي آن کاملاً مهندسي شده اند و هرجز طي محاسباتي دقيق در جاي مناسب خود قرار گرفته است. فيلمنامه، از اصلي ترين دلايل موفقيت «من ديه گو مارادونا هستم» است. توجه به جزييات همچنان در سينماي توکلي به چشم مي آيد و تجربه کلامي مناسب و پاسکاري هاي کلامي خوب از وجوه برجسته کار است. ميزانسن کار در عين دشواري به شدت خوش ترکيب است و به موفقيت کار کمک به سزايي مي کند. اجزاي فيلم با ظرافت تمام در کنار يک ديگر قرار گرفته اند تا اثر را به کمال برسانند، مثلاً تدوين و فيلمبرداري از مهم ترين عناصر موفقيت فيلم مي باشند. «من ديه گو مارادونا هستم» را شايد بتوان اولين فيلم پُر پرسوناژ کارنامه سينمايي بهرام توکلي دانست. تعدد بازيگران و قرار گرفتن هر يک از شخصيت ها در جاي مناسب خود و منفعل نبودن آن ها کمک مي کند تا جاهاي خالي پازل فيلم با بهره گيري کارآمد از آنها به درستي پر شود. بازي هاي فيلم روان و يکدست اند و نشان دهنده اين که توکلي شناخت درستي از بازيگرانش داشته است. انتخاب سعيد آقاخاني گرچه انتخابي پرريسک بوده است اما در کار به شدت جواب داده و نقش فرهاد کاملاً مناسب او طراحي شده است. گلاب آدينه در دو نقش متفاوت (آذر و آزاده) در فيلم ظاهر مي شود و مطابق انتظار بازي درخشاني را از خود برجاي مي گذارد. حضور صابر ابر و بابک حميديان در دو نقش کليدي فيلم از نکات قابل توجه آن بوده است و همچنين بازي موفق و البته تا حدودي کليشه اي ويشکا آسايش در قالب نقش زني فمينيست و علاقمند به جريان هاي مدرنيستي و هنرمندانه. طبيعتاً درباره فيلمي همچون «من ديه گو ...» مي توان بيشتر و مفصل تر نوشت که مي بايست آن را به زمان اکران عمومي فيلم موکول کرد اما از همين حالا نبايد از ياد برد که «من ديه گو...» قرار نيست يک فيلم کمدي براي مخاطب عام باشد بلکه همين شوخي ها و لحن غيرجدي نيز تنها به مذاق گروه خاصي از مخاطبان خوش خواهد آمد و نه به مذاق آنهايي که براي تفريح و سرگرمي به سينما رفته اند.