مدهوشی
مدهوشی
بی مقدمه بگویم این نوشته در مورد دردی قدیمی به نام خاموش شدن تصویر سینما بلافاصله پس از پایان است.
امسال، ۲۰امین سالی است که پا به سینما میگذارم، البته بر اساس شنیدهها پیش از آن هم به سینما رفتهام اما خاطرم نیست.
با بزرگتر شدن من و همسن و سالهایم خیلی از موارد تغییر کرد، آپارت کنار رفت و سالنها به سیستم دیجیتال مجهز شدند، صفهای طولانی و پُر جنب و جوش جای خود را به مانیتورهای بیحس چاپ بلیط رزرو شده دادند، فیلمها آبکی شد و سالنها بیشتر شبیه مالهایی شدند که تنها پر رنگ و لعاب است.
به خاطر دارم تا همین چند سال پیش، سینمایی که دو سالن داشت در نظر ما سینمایی لوکس بود. اما حالا سینماها پُر از سالن و صندلی هستند، ریشه یابی و پرداخت به وضعیت سالنها و پراکندگی آنها را به بعد موکول میکنم، چیزی که هنوز تغییر نکرده و در گذار از آپارات - دیجیتال همچنان به قوت خود باقی است، علاقه عجیب سینماها در اکثر مواقع(دقت کنید تمام سینماها در اکثر مواقع) به خاموش کردن نمایشگر پیش از پایان تیتراژ فیلم است.
تصور کنید بعد از سکانس/ پلان پایانی، ذهن و قلب شما به دنبال آمادگی برای خروج از جهان فیلم به جهان خشک واقعیت خارج از سالن است که به یکباره مردی با صدایی بلند ندا “بلند شید” سر میدهد.
چه فراوان موسیقیها که هرگز شنیده نشدهاند به جرم اینکه تیتراژ پایان بودهاند، چه بسیار عواملی که محکوم به عدم نمایش تیتراژ پایان و اسامی خود شدهاند.
کاش این جمله را بر سرْدر سالنها مینوشتن “تیتراژ، بخشی از فیلم است، از نمایش آن خودداری نکنید”.
فراموش نکنید که گاهی یک فیلم بسیار بد است اما موسیقی یا عوامل خوبی دارد و تماشاگر این حق را دارد که تا پایان فیلم، به صفحه چشم بدوزد حتی اگر تنها یک نفر داخل سالن مانده باشد.
گاهی هنوز تیتراژ پایانی نماهایی از فیلم را نشان میدهد و ناگهان به قول سینماییها: «کات».
در نظر بگیرید از دیدن تیتراژ فیلمهای معروف جهان و ایران از جمله فهرست شیندلر، محله چینیها، رضا موتوری، علی سنتوری و بسیار فیلم دیگر، تنها به جرم تیتراژ پایان داشتن محروم میشدید، شک نکنید آنچنان با سر به زمین میخوردید که هرگز آن فیلم تأثیر کنونی را نداشت.
کاش سینماداران توجه میکردند همانطور که بیننده برای opening و ورود به سینما نیاز به آمادگی روحی دارد، برای خروج هم این نیاز برجا است.
فراموش نکنیم هنگام ورود به استخر، از حوضچه آبسرد گذر میکنیم تا دمای بدن متعادل شود و هنگام خروج، برای تعدیل شرایط روحی - جسمی، از همان حوضچه عبور و زیر دوش میرویم.
تماشای فیلم در سینما، آغاز دارد و کاش پایان آن، انگشتان متصدی فیلم پیش از اتمام تیتراژ پایانی نباشد تا با ذهنی سرنگون شده سلانهسلانه از دالان راه خروجی، خارج نشویم.