نگاه منتقدان به فیلم «کتاب سبز»
اختصاصی سلام سینما-درام زندگینامه ای (Green Book) «کتاب سبز»، 21 نوامبر 2018 اکران شد. این فیلم برگرفته از ماجرای واقعی موزیسین جاز آفریقایی-آمریکایی «دان شرلی»است که با راننده اش «تونی واللونگا» که بانسر ایتالیایی-آمریکایی است برای برگزاری یک تور مویسقی به ایالت های جنوبی آمریکا-که مرکز برده داری و ضد رنگین پوستان است-همسفر می شوند.
کارگردان و یکی از نویسندگان این فیلم « پیتر فارلی» و دیگر نویسندگان آن یکی « برایان هایس کوری» است و دیگری «نیک واللونگا»، پسر آنتونی واللونگای داستان «کتاب سبز» است که او را با نام «تونی لیپ» در فیلم می بینید.
فیلم سینمایی «کتاب سبز» امتیاز نسبتا خوبی از منتقدان دریافت کرده است. همچنین این فیلم در جوایز گلدن گلوب نامزد دریافت 5 جایزه شد و 3 جایزه را از آن خود کرد و در جوایز بفتا از میان 4 رشته ای که در آن نامزد شده بود، 1 جایزه به دست آورد. علاوه بر آن، «کتاب سبز» در 5 رشته برای جایزه اسکار نیز نامزد شده است و هنوز حدود 2 هفته دیگر باقی مانده تا ببینیم این فیلم با چند جایزه مراسم اسکار را ترک خواهد کرد.
لازم به ذکر است، این فیلم با بودجه ی تنها 23 میلیون دلار، به فروش بیش از 109 میلیون رسید.
امتیاز مردمی | امتیاز منتقدان | |
سلام سینما | 7.4 | |
IMDb | 8.3 | - |
Metacritic | 7.8 | 6.9 |
Rotten tomatoes | - | 7.3 |
چند نقد کوتاه از فیلم سینمایی «کتاب سبز» (Green Book) را مرور می کنیم:
فیلمنامهی این فیلم، حوادث را در داستانی گیرا با ظرافت و حساسیت خاصی تقدیم مخاطبان میکند. دو ستارهی فیلم، شوخ طبعی و هنرشان برای فیلم به ارمغان آوردهاند. کلمهها قادر به توصیف نقشآفرینی شگفت انگیز، واقعی و سه بعدی «ویگو مورتنسن» در نقش یک راننده که با صبر و تحمل درس زندگی به ما می دهد، نیستند. جذابیت و کاریزمای او کار خودش را کرده تا یکی از به یاد ماندنیترین فیلمهای این دهه را به تماشا بنشینیم. (متن کامل این نقد)
پویایی بین این دو مرد متناقض تقریبا شبیه زوجی عجیب و غریب است؛ به طوری که وقتی منفعت و درک متقابل به وجود می آید، مرد رسمی و باوقار بالاخره توسط قشر کارگر و لجباز، خودش را رها کرده و با آرامش رفتار می کند. همچنین، این یک رابطه آشنا و خلاقانه است که در دوران کنونی خیلی سنتی به نظر می رسد، اما تبادلات انسانی و روح بخش این دو بازیگر عالی، باعث می شود فیلم کاملا لذت بخش باشد. در یکی از سکانس های ابتدایی “کتاب سبز” نگاهی بی وقفه به نواختن یک موسیقی از شوپن با پیانو توسط «شایرلی» هستیم و دقت و انگشت زنی «علی» در این صحنه کاملا تحسین برانگیز است. خیلی ها به این فکر خواهند کرد که آیا این نوازندگی او واقعی است یا خیر.
«کتاب سبز» از آن دسته فیلمهایی است که در آن دو مرد از دو دنیای متفاوت به نقطه اشتراک و تفاهم میرسند؛ اما «فارلی» با اعتماد به نفس هرچه تمام، هر نوع درگیری دیگری را نیز در داستان وارد میکند. همانطور که داستان پیش میرود، هر نوع محرک ناهماهنگ بین این دو شخصیت به وجود میآید و در بیشتر مواقع، «تونی» باید در برابر نژادپرستیهایی که سر راه «دون» در این سفر جادهای سبز میشود، قد علم کند. هرچند «ناجی سفیدپوست» را زیاد در این موقعیتها میبینیم، اما چون اصل داستان بر اساس واقعیت نوشته شده است، هر دو شخصیت را در موقعیتهای مشابه میبینیم. «نیک واللونگا» ، پسر «تونی»، در نوشتن فیلمنامه که برگرفته از خاطرات واقعی پدرش از این تجربه بوده؛ همکاری داشته است.
برای مخاطبانی که به یک فیلم صمیمی که فضایش با فیلم های سرد و بی روح اسکاری مانند «اولین مرد» متفاوت باشد نیاز دارند، «کتاب سبز» را پیشنهاد می کنم. کتاب سبز فیلمی است که در نهایت احساس خوبی را در وجود شما خواهد گذاشت. درام سبک «پیتر فارلی» درباره ی سفر جاده ای دو مرد است. یکی سفید پوست و دیگری سیاه پوست که پر از اتفاقات خوشبینانه است. حتی اگر داستان کتاب سبز واقعی نباشد، ممکن است به کلیشه ای بودن متهم شود. لحن فیلم بسیار احساسی و شیرین است. شیمی صادقانه بین دو بازیگر اصلی فیلم فارلی را یک سطح ارتقاء داده است. این حکایت کوتاه از نجابت آمریکایی ها لیاقت توجه کامل شما را دارا است.