۷ فیلم درباره فضا و فضانوردان| رهروان مسیرهای دور و ناشناخته
اختصاصی سلام سینما - در ۲۶ فوریه سال ۲۰۱۷، در شب مراسم اسکار بود که اتفاقی تاریخی برای سینمای ایران رقم خورد و فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را از آن خود کرد. از آنجایی که تنها کمی قبلتر از اسکار آن سال ترامپ طرح ممنوعیت ورود ایرانیان به خاک آمریکا را اجرایی کرده بود، عوامل فیلم، اسکار را تحریم کردند.
اصغر فرهادی در اقدامی نمادین و خلاقانه از انوشه انصاری و فیروز نادری دو فضانورد و کاوشگری که در ناسا مشغول فعالیت بودند خواست بهجای او جایزه را دریافت کنند، با این استدلال که وقتی از فضا به کره زمین نگاه میکنیم، مرزی به چشممان نمیخورد.
هرچند که فیروز نادری یکی از دانشمندان مشهور و مهم ایرانی است و علاقهمندان به اخترشناسی حتماً او را میشناسند؛ اما بسیاری از علاقهمندان سینمای ایران در آن مراسم اسکار بود که با او آشنا شدند. دانشمندی بزرگ که از جمله مسئولیتهای او در ناسا میتوان به معاونت پیشین مدیرکل تنظیم راهبردهای آزمایشگاه پیشرانش جت اشاره کرد. او وقتی مدیرکل اکتشافات منظومهٔ شمسی بود با کار بر روی دو کاوشگر روح و فرصت که مریخنورد بودند و اطلاعاتی حیاتی پیرامون وجود حیات در مریخ به دست آوردند، دستاوردهای بزرگی کسب کرد.
فیلم هایی که بعد از سریال آکتور باید ببینید| سینما در خیابان
فیروز نادری، به تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ و درست همزمان با بیستمین سالگرد پرتاب مریخنورد روح، دار فانی را وداع گفت. ضمن عرض تسلیت بابت درگذشت این دانشمند عزیز، در یادبود او، ۷ فیلمی که دربارهٔ فضانوردان و پروژههای فضاییشان ساخته شده را مرور کردیم.
بهسوی ستارگان (Ad Astra)
سال ساخت: ۲۰۱۹
کارگردان: جیمز گری
خلاصه داستان: داستان فیلم در بارهٔ فضانوردی به نام روی مکبراید است. روی مکبراید قرار است در جستجوی پدر خود که حدود دو دهه پیش در مأموریتی یکطرفه به سیارهٔ نپتون سفرکرده بود تا نشانههایی از حیات موجودات بیگانه بیابد، سفری دورودراز را آغاز کند.
«روی مکبراید» مأموریت خطرناک کاوش در منظومهٔ شمسی را برای یافتن پدر و تیم نفرینشدهٔ همراهش سالها پس از اعزام آنها بر عهده میگیرد؛ زیرا زمین با نوسانات ناگهانی و خطرناک انرژی مواجه است که حیات ساکنان آن را تهدید میکند و دانشمندان منشأ این نوسانات را از سمت سیارهٔ نپتون و پروژهٔ موسوم به لیما به سرپرستی پدر «روی»، کلیفورد مکبراید تشخیص دادهاند.
جیمز گری (که با کمک ایتن گراس فیلمنامه را نوشته است) یکی از تهیهکنندگان رسمی سینمای تاریک و چالشبرانگیز بوده است. از فیلم «محوطه» تا «مهاجر» و «شهر گمشده زد». اما او تاکنون فیلمی بهسختی این اپرای فضایی روانشناختی، با ظاهری سرد، عمقی تاریک و فلشهای ناگهانی از خشونت نساخته بود. «بهسوی ستارگان» ظاهراً ساده به نظر میرسد؛ اما در واقع فیلم بسیار مهمی است و هیچ نوع عیب و نقصی ندارد.
ورود (arrival)
سال ساخت: ۲۰۱۶
کارگردان: دنی وینلوو
خلاصه داستان: لوئیس یک زبانشناس کارکشته است که در دانشگاه تدریس میکند. روزی ۱۲ سفینه فضایی در نقاط مختلفی از جهان منجمله در آمریکا به زمین مینشیند و موجوداتی بیگانه وارد کره زمین میشوند. ناسا به سراغ لوییسی میرود. اخترشناسان و لويیسی باید زبان موجود فرازمینی را رمزگشایی کنند.
«دنی ویلنوو» که فیلمساز شناخته شدهای است و در ساخت فیلمهای ناب ژانر علمی تخیلی ید طولایی دارد، «ورود» را کارگردانی کرده که بهجرئت میتوان گفت بهترین اثر علمی تخیلی او تا به امروز است. «ورود» در سال ۲۰۱۶ که بر پردهٔ سینماها اکران شد، یکی از محبوبترین فیلمهای منتقدان بود.
در اغلب فیلمهایی فضایی، این انسانها هستند که ماجراجوییهای خود را تا سیارههای دور میبرند و آنجا با سیارهها و موجودات جدید آشنا میشوند؛ اما در «ورود» یک موجود فضایی ناشناخته، به زمین آمده است.
میان ستارهای (interstellar)
سال ساخت: ۲۰۱۴
کارگردان: کریستوفر نولان
خلاصه داستان: «در میان ستارگان» روایتگر زندگی انسان در آیندهای نهچندان دور است که تأثیرات گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی باعث شده است تا زمین هر روز برای سکونت انسان، نامناسبتر باشد. در این میان تنها امید باقیمانده این است که انسان زمین را ترک کند و به سیارهای جدید برود. ناسا پروژهای برای کشف سیارههای جدید برای حیات را شروع کرده که به بنبست خورده است. دانشمند ارشد پروژه همکار قدیمی خود کوپر که خلبان حاذق فضاپیما بوده و تصمیم گرفته دیگر کار نکند را متقاعد میکند تا با حضورش آنها را از این بنبست دربیاورد. او سفر بیپایانی را به فضا در پیش میگیرد و درحالیکه خارج از جاذبه، واحد زمان برایش تغییر پیدا میکند پروژه را پیش میبرد. این در حالی است که روی کره زمین رمان زود میگذرد و دختر کوچک کوپر که حالا خودش دانشمند ناسا شده و سالهاست ارتباطش با پدرش را ازدستداده، او سعی دارد گرهٔ اصلی را در محاسبات برای عبور از چالهٔ فضایی و رسیدن به کهکشانی دیگر حل کند.
یکی از پیچیدهترین فیلمهای کریستوفر نولان و البته انسانیترینهایشان. کارگردانی که همیشه به ساخت فیلمهایی که پیچیدگیهای علمی دارند و همهفهم نیستند مشهور است و قهرمانهایش بیش از آنکه از جنس گوشت و خون باشند از جنس فرمول و معادله و عدد هستند، در پیچیدهترین فیلم خود، انسانترین شخصیتهای کارنامه هنری خود تا به اینجا را میسازد.
«میان ستارهای» در عین اینکه از نظر علمی مو لای درزش نمیرود و به شکل هوشمندانهای با مفهوم زمان بازی میکند، در کارگردانی هم منحصربهفرد است و بزرگترین پروژه نولان محسوب میشود. در کنار اینها رابطهٔ پدر و دختری که نولان در میان همهٔ اعداد و ارقام و فرمولها میپروراند، «میان ستارهای» را تبدیل به فیلم ویژه در میان آثار او میکند.
جاذبه (gravity)
سال ساخت: ۲۰۱۳
کارگردان: آلفونسو کوارون
خلاصه داستان: یک تیم فضایی در حین انجام مأموریت در شاتل فضایی دچار سانحه میشوند و از میانشان تنها یک مهندس پزشک و یک فضانورد نجات پیدا میکنند. اکنون باید برای زندهماندن و حل مشکلات تلاش کنند؛ اما همه چیز مدام بد و بدتر میشود. درحالیکه زن پزشک تجربه کمی در سفر فضایی دارد، مرد فضانورد را که بسیار باتجربه است گم میکند و درحالیکه سعی میکنند هم دیگر را پیدا کنند، مرد در اعماق فضا ناپدید میشود. زن حالا باید باتجربه کم خود و بهتنهایی راه نجات و بازگشتش به روی زمین را پیدا کند.
یک فیلم هیجانانگیز نفسگیر و حماسی با بازی درخشان ساندرا بولاک و موسیقی درخشانتر استیون پرایس. فیلمی که عمدهٔ آن در یک استودیو و با جلوههای ویژه ساخته شده؛ اما بسیار واقعگرایانه ازکاردرآمده است. فیلمی که تنهایی انسان را مادام به یادتان میآورد و تلاشهای زن برای نجات خودش و مبارزه حماسی و جانانهاش با سرنوشت مرعوبتان میکند.
«جاذبه» در نه رشته نامزد دریافت اسکار شد که هفت اسکار از جمله اسکار بهترین کارگردانی را به دست آورد. ساندرا بولاک درباره نقشش در این فیلم گفته است که تابهحال به مدت طولانی بهتنهایی بازی نکرده بودم و این حس تنهایی واقعاً وحشتناک بود.
تماس (Contact)
سال ساخت: ۱۹۹۷
کارگردان: رابرت زمیکس
خلاصه داستان: الینور یک زن اخترشناس است که باور دارد انسان در کیهان تنها نیست و موجودات فرازمینی در کهکشانهای دیگری باید حضور داشته باشند. هرچند بسیاری از همکاران او به این مسئله باور ندارند؛ اما الینور بالاخره موفق میشود پروژه خود را شروع کند. او در رصدخانه ملی سیگنالهایی از سمت ستارهای در کهکشان دیگر دریافت میکند. سیگنالی که به هوشمندانه بودن آن پی میبرد و فرضیهاش را تأیید میکند. تیم او متوجه میشود سیگنال به شکل تصویری ویدئویی و پیامی رمزنگاری شده است. با باز کردن سیگنال ویدئویی، مشخص میشود که ویدئویی از سخنرانی هیتلر در مراسم افتتاحیه المپیک فرستاده شده و رسانهای شدن این ماجرا آشوب به پا میکند. الینور برای باز کردن پیام رمزنگاری شده با یک میلیارد منزوی آشنا میشود و این آشنایی راه او را بهسوی سفری فضایی و ارتباط برقرارکردن با موجودات فرازمینی هموار میکند.
رابرت زمیکس «تماس» را بر اساس رمانی با همین نام ساخت. فیلمی که همان قدر که علمی و تخیلی است، فلسفی و تحلیلی هم ازکاردرآمده است. زمیکس سعی کرده بنیان فیلمش را به شکلی اصولی بر فرضیههای علمی بنا کند. از این نظر بسیاری از فضانوردان منطق علمی پشت داستان فیلم را ستودهاند. از سوی دیگر شم انسانشناسانه زمیکس باعث شده فیلم در نهایت وجههای فلسفی و انسانشناسانه هم به خود بگیرد.
بازی جودی فاستر در نقش قهرمان فیلم و جلوتر اجرای مشترکش با متیو مککانهی و جان هارت بسیار دیدنی است. جالب است بدانید که این فیلم بر اساس پروژهٔ واقعی مشابهی ساخته شده است که در سال ۱۹۸۴ با مشارکت ۱۰۰ دانشمند و اخترشناس کلید خورد. پروژهای برای یافتن هوش فرازمینی که به طرح ستی مشهور بود.
آپولو ۱۳ (apollo 13)
سال ساخت: ۱۹۹۵
کارگردان: ران هاوارد
خلاصه داستان: این فیلم داستان پروژهٔ آپولو ۱۳ را تعریف میکند. وقتی که فضانوردان آماده هستند تا برای سومین بار روی کره ماه فرود بیایند. داستان با سفر آنان به ماه شروع میشود و وقتی به اوج خود میرسد که پیش از فرود یکی از کپسولهای سوخت منفجر میشود. فضانوردان که ریسک فرود و کمبودن سوخت را بالا میدانند با صرفنظر از ماه سعی میکنند با سوخت باقیمانده به زمین بازگردند. سفر هیجانانگیز ابتدای فیلم حالا تبدیل به راهی خطرناک و موحش برای بقا میشود که برای گذر از آن به رشادتهای بسیاری احتیاج است...
«آپولو ۱۳» در حالی ساخته میشود که بیش از یک دهه است ناسا، راه خود بهسوی تسخیر فضا و گشایش کیهان را بازکرده. در دههٔ نود، مباحث اخترشناسانه نهتنها در میان مردم عامه همهگیر شدهاند که حتی پارانویای موجودات فرازمینی هم در جامعه آمریکا رخنه کرده است. در همین دوران نمایش «آپولو ۱۳» در نیمهٔ دهه نود، تماشاگران آمریکایی را بسیار هیجانزده کرد و به وجد آورد.
ران هاوارد در این فیلم سعی بسیاری کرده تا به واقعیت مأموریت شکستخورده آپولو پایند باشد و با نگاهی مستند نگارانه، این مأموریت را بازسازی کرده است. به همین واسطه هم از مشاوران علمی زیادی از ناسا برای تکمیل فیلمنامه فیلم کمک گرفت و این «آپولو ۱۳» را بدل به فیلمی کاملاً علمی و درعینحال حماسی و از دیگر سو بسیار سرگرمکننده کرده است.
«آپولو ۱۳» را میتوان یکی از مشهورترین فیلمهای تام هنکس دانست. فیلمی که جدای از همهٔ جذابیتهایش، یک تام هنکس درخشان و بهیادماندنی دارد.
سولاریس (solaris)
سال ساخت: ۱۹۷۲
کارگردان: آندری تارکوفسکی
خلاصه داستان: گروهی از فضانوردانی که در مدار یک سیارهٔ آبی به نام سولاریس و مشغول تحقیقات بر روی این سیاره هستند با اتفاقی عجیب مواجه میشوند. به شکلی که با بهیادآوردن خاطرات تلخ فضانوردان ذهن آنان را دچار فروپاشی و همه چیز را در ایستگاه فضایی مختل میکند. یکی از فضانوردان از دوست روانشناس خود کمک میخواهد. روانشناس راهی ایستگاه فضایی میشود و تحقیقاتش را شروع میکند... او که بهتازگی همسرش را ازدستداده، تحتتأثیر جو سولاریس قرار گرفته و همسرش را در کنار خود زنده مییابد. او باید سعی کند بر ذهنش مسلط باشد و تحقیقات را به نتیجه برساند.
آندری تارکوفسکی بزرگ برای فیلم «سولاریس» نامزد دریافت نخل طلای کن شد و جایزه بزرگ جشنواره کن را از آن خود کرد. میتوان «سولاریس» را جوابیهای بر فیلم «۲۰۰۱: اودیسه فضایی» استنلی کوبریک دانست. فیلمی که تارکوفسکی آن را چندان نمیپسندید و ازآنجاییکه آن سالها جنگ سرد در دوران اوجش بود، شوروی امکانات ساخت یک «ضد اودیسه» را برای تارکوفسکی مهیا کرد.
تارکوفسکی در فیلم خود بنا را بر احساسات و باورهای ذهنی انسان میگذارد تا صورتهای علمی. مانند همیشه او در این فیلمش هم به دنبال معنویت گمشده انسان گمگشتهٔ همیشگیاش میگردد که این بار در بیکرانههای کیهان و بسیار دورتر از گرانش کرهٔ زمین، زیر پایش از همیشه سستتر و خالیتر است و خودش هم در هجوم خاطرات ناگوار، شکنندهتر... فیلمی که انسانشناسیاش دقیقاً تحتتأثیر روزهای ناامن و معلق سالیان جنگ سرد است.