چرا باید «حیثیت گمشده» را ببینیم؟
اختصاصی سلام سینما - «حیثیت گمشده» یکی از سریالهای پرتماشاگر این روزهای شبکه نمایش خانگی است. دومین سریال سجاد پهلوانزاده در مقام کارگردان بعد از مورد موفق «سقوط» که این بار به سراغ یک داستان خانوادگی و معمایی رفته است.
این سریال داستان زندگی مردی از طبقهٔ فرودست به نام امیر را روایت میکند که درحالیکه در ازدواجش شکستخورده، بهواسطهٔ خودکشی همسرش هاجر، با حقایق پنهان و رازهای سربهمهر ناگفتنی مواجه میشود. مرگ هاجر کلی علامت سؤال جلوی پای امیر میگذارد و او مصر است که از حقیقت ماجرا سر دربیاورد.
گل به خودی | در باب محکومیت سعید روستایی و جواد نوروزبیگی
مهدی حسینی نیا، بهاره افشاری، الناز حبیبی، امیر نوروزی، بهزاد خلج، مهدی زمین پرداز و ستاره پسیانی بازیگران اصلی این سریال هستند که محمدرضا منصوری تهیهکنندگی آن را برعهده دارد.
در این یادداشت نکات بارز و ویژگیهای مجابکنندهٔ سریال «حیثیت گمشده» را مرور کردهایم.
یک داستان معمایی
«حیثیت گمشده» به سراغ درامی معمایی رفته است. سریال خیلی زود و در همان قسمتهای اول، با یک مقدمهچینی سریع و خلاصهشده داستانش را شروع میکند و تماشاگر را همپای قهرمان خود، امیر در گردابی از سؤالات نامتناهی و آزاردهنده میاندازد. زندگی کسالتبار و سرد امیر و هاجر که با یک مشاجرهٔ زنوشوهری در دومین سالگرد ازدواجشان به تماشاگر معرفی میشوند، این زندگی خنثی و ملالآور، ناگهان بهواسطهٔ اتفاق مبهمی که برای هاجر میافتد و او را بهسوی سرنوشت دردناکش، خودکشی سوق میدهد، ازاینرو به آن رو میشود. مرگ سؤالبرانگیز هاجر، آتشی به زندگی امیر میکشد که قرار نیست به این راحتیها خاموش شود.
تماشاگر در همان سه قسمت آغازین متوجه میشود که آن سکون کسلکنندهای که به زندگی امیر و هاجر افتاده، آتشی زیر خاکستر بوده که حالا اولین قربانیاش را گرفته: هاجر.
احمد سلگی نویسندهٔ سریال بهخوبی موفق میشود از یک درام خانوادگی معمولی و بارها دیدهشده، یک تریلر معمایی بیرون بکشد. تلفیق یک درام خانوادگی با داستانی معمایی همان چیزی است که این روزها به ذائقهٔ اکثریت تماشاگران خوش میآید و سلگی بهخوبی توانسته پتانسیل بالقوهٔ ایده اولیهٔ روایت را بدل به فیلمنامهای کند که بهخوبی اطلاعات قطرهچکانی به قهرمان و تماشاگر میدهد و او را قسمت به قسمت به حقیقت نزدیکتر میکند و البته هر قدمی که جلوتر میرود، به ابهام و پیچیدگیهای ماجرا افزوده میشود.
ضمن اینکه سازندگان فیلم به شکل هوشمندانهای چاشنی ناموسپرستی، حقخواهی و انتقام را به «حیثیت گمشده» افزودهاند. موضوعات تماتیکی که جوابش را همیشه نزد تماشاگر ایرانی پس داده است. شاید کم ستاره بودن سریال در نظر اول باعث شود آنطور که باید در میان تماشاگران دیده نشود، اما اگر قسمتهای اول داستان را ببینید روایت خوبش شما را جذب میکند. این سریالی است که نانش را از داستانپردازی و فرم ساختش میخورد نه سلبریتیها و بازیگران پربیننده.
نگاه متفاوت به قهرمانی از طبقهٔ فرودست
نکتهٔ مهم دیگری که باز هم ریشه در فیلمنامهٔ «حیثیت گمشده» دارد تلاشش برای آشناییزدایی از آن مدل تیپیکال قهرمانهای پایینشهری است که در چند سال گذشته آنقدر در فیلمها و سریالها تکرار شده که دیگر حسابی کلیشهای به نظر میرسد. فیلمهای زیادی را میتوان برشمرد که در سالهای اخیر به سراغ پایینشهر رفتهاند و با تأکید و تمرکز بر اراذلواوباش و آن فرهنگ گنگستری خلافکاران پایینشهر، قهرمانی از این جنس پرداختهاند و بخش زیادی از نوار فیلمها را با صحنههای عربدهکشی، لاتبازی و چاقوکشی پر کردهاند. هرچند این فرمول در سالهای اخیر امتحانش را در گیشه همواره پس داده و برای همین هم کلیشهای شده اما پهلوانزاده و سلگی ریسک کردهاند و قهرمانی ساختهاند که هرچند در همان محلههای آشنای پایینشهر زندگی میکنند؛ اما مرام و رفتارشان به اراذل نمیخورد. به همین میزان فوکوس سازندگان روی آن فرهنگ لاتمابانه هم کمتر است و حتی از خلافکارانش هم چهرهٔ متفاوتی میسازد.
امیر از آن آدمهای دعوایی فیلمفارسی گونه نیست. چه در برخورد با هاجری که دوستش ندارد، چه جوانکی که برایش گندگی میکند روادار است و با وجودی که شدت و حدت ناموسی بودن ماجرا از موارد مشابهی مثل «شنای پروانه»، «یاغی» یا «پوست شیر» بیشتر است؛ اما امیر برخورد معقولانهتری با ماجرا دارد. کنجکاوی او برای دانستن حقیقت بهمراتب از رگ گردن بالا زدهاش پررنگتر است و این مهمترین ویژگی قهرمان «حیثیت گمشده» است.
مسیر متفاوت روایت با کشتن شخصیت اصلی
وقتی آلفرد هیچکاک میخواست «روانی» را بسازد، استودیوهای بزرگ از همکاری با این کارگردان شهیر سرباز زدند. بهطوریکه در نهایت هیچکاک مجبور شد خودش فیلم را بسازد. چراکه فکر میکردند کشتن قهرمان فیلم در همان اوایل کار باعث شکست تجاری سهمگینی میشود. هرچند سالها از اولین مواجههٔ تماشاگران سینما با کشتهشدن ناگهانی قهرمان فیلم و تغییر روایت میگذرد و بارها در فیلمهای و سریالهای مختلف این گرهٔ دراماتیک پرداخته شده اما هنوز هم یک تصمیم ریسکی بهحساب میآید که هر کارگردانی حاضر نیست آن را به جان بخرد.
حالا حسابش را بکنید در «حیثیت گمشده» آن شخصیت اصلی که قرار است خیلی زود کشته و از ماجرا حذف شود، پرطرفدارترین ستاره در این سریال کم سلبریتی هم باشد! هرچند سازندگان فیلم با استفاده از ترفند فلاشبک و کابوسهای ذهنی امیر، بهاره افشاری را در سریال نگه میدارند، بااینوجود کشتنش تصمیم ریسکی بوده که در دل سریال جوابش را هم پس داده و خوب ازکاردرآمده است.
جریانی که مهدویان به راه انداخت...
سجاد پهلوان زاده را از همکاری با محمدحسین مهدویان به یاد میآوریم. او بعد از حضور در فیلمهای مهدویان بهعنوان تدوینگر با تیمی نسبتاً مشابه به سراغ کارگردانی و تهیهکنندگی رفت و با «سقوط» وارد شبکهٔ نمایش خانگی شد. ترکیب پشت دوربین در «حیثیت گمشده» هم متشکل از نامهایی آشناست. این یکی از ویژگیهای این گروه است که بهصورت تیمی باهم کار میکنند.
محمدحسین مهدویان نهتنها در «حیثیت گمشده» بهعنوان مشاور کارگردان حضور دارد که تأثیر سبک فیلمسازی او را هم در شکل روایی فیلمنامه و هم در فرم اجرایی میتوان یافت.
«حیثیت گمشده» اما به شکل خاص بسیار یادآور «لاتاری» است. از نماهای پشت موتور نشستن امیر تا همین فاز معمای ناموسی و انتقامجویی. یکی از دلایل اصلی جذاب بودن «حیثیت گمشده» همین تأثیرپذیری از سبک مهدویان است که در سالهای اخیر نشان داده بهخوبی از پس ساخت فیلمهای معمایی متفاوت برمیآید.
تیم بازیگری هماهنگ و اجرای خوب مهدی حسینی نیا
هرچند همانطور که گفتیم ستارههای پولساز در «حیثیت گمشده» حضور ندارند؛ اما ترکیب تیم بازیگری این سریال همخوان است و بازیگران همگی باکیفیت استاندارد اجرای خود باعث شدهاند با یک تیم بازیگری یکدست و هماهنگ طرف باشیم. اجراهایی که در عین اینکه بار ملودراماتیکی که مخاطب ایرانی میخواهد را به او میدهند؛ اما گلدرشت و اغراقآمیز نیستند.
بازی مهدی حسینی نیا در این میان، عنوان غافلگیری بزرگ «حیثیت گمشده» را از آن خود میکند. بازیگری که با اجرای نقشهای فرعی کمکم خودش را بالا کشید و باتکیهبر مهارتهای بازیگریاش، خود را نشان داد. حضور او در سریالهای پلتفرم فیلیمو مانند «یاغی» توجهها را به خود جلب کرد تا موفق شد در «حیثیت گمشده» نقش اول را به دست بیاورد.
باید اذعان کنیم که حسینی نیا از عهدهٔ ایفای نقش قهرمان برآمده و توانسته یک شخصیت سمپاتیک و همراهیبرانگیز برای مخاطبان بسازد.
موسیقی تأثیرگذار
نکتهٔ دیگر درباره «حیثیت گمشده» که قابلاشاره است، موسیقی متن سریال است. نکتهای که از قضا از جمله نقاط ضعف سریال قبلی پهلوانزاده یعنی «سقوط» بهحساب میآمد. در «سقوط» استفادهٔ بیش از اندازه از موسیقی برای برانگیختن احساسات در صحنههای مختلف بهقدری بود که برعکس عمل کرده و تماشاگر را اتفاقاً نسبت به آوایی که میشنید، بیحس میکرد.
در «حیثیت گمشده» اما استفاده از موسیقی هوشمندانه و بهاندازهتر است و این باعث میشود کارکرد ملودراماتیک بهتری در همراهکردن تماشاگر باشخصیتها پیدا کند.