بهزاد فراهانی: کسی که این بلا را سر گلشیفته آورد نمی بخشم
به گزارش سلام سینما، گلشیفته فراهانی برخلاف اکثر هنرمندان ایرانی که پس از مهاجرت، کیفیت کارشان زیر سوال میرود، بعد از مهاجرت از ایران روند پیشرفتش سرعت گرفت.
فیلم «درباره الی» سکوی پرتاب او به عرصه های بین المللی شد. گلشیفته فراهانی درست در نقطه اوج بازیگری خود بود که ایران را برای همیشه ترک کرد.
هرچند قصد خودش این نبود و در اولین فیلم آمریکایی اش هم با حجاب جلوی دوربین رفت اما چرخ روزگار بر مرادش نچرخید و از بازگشت محروم شد و بعدتر هم حواشی زیادی برایش پیش آمد که امکان برگشتنش کاملا منتفی شد.
گلشیفته فراهانی در اکران «آلتامیرا»(Altamira) در مادرید
بهزاد فراهانی پدر او که به تازگی مشغول ساخت فیلم عاشقانهی «مهمانی از کارائیب» است با روزنامه شرق مصاحبه ای داشته است که در آن از ماجرای رفتن گلشیفته و مشکلات پیش آمده برای او صحبت کرده است.
بخشی از این مصاحبه را باهم میخوانیم:
کمی از گلشیفته بگویید.
قبل از آن میگوییم که دختر من شقایق در فیلم جدیدم درخشان است؛ آذرخش من هم که اینجاست و درخشان است و هر سه فرزندانم به اندازه کافی خوب هستند.
درباره آنچه سر گلشیفته آمده، من فکر میکنم داوری شخص من به درد نمیخورد. او اصلا دیگر فقط دختر من نیست و یک هنرمند خوب ایرانی در جهان است و داوریاش را باید برای مردم بگذاریم. چون هنرمندی است که متعلق به مردم است.
او خوب از پس کارش برآمده است و تئاتری که از او در پاریس دیدم، باید ببالم که من را پدر گلشیفته معرفی میکنند؛ چون بازیای که با لهجه غلیظ فرانسه بازی کرد، عجیب بود. وقتی هم سر فیلم دختران خورشید به گرجستان رفتیم، چیزهایی از او دیدم که در ایران دنبال آنها نمیگردد.
ویدیوی مسیر شگفتانگیز گلشیفته فراهانی از مهاجرت تا هالیوود در کانال یوتیوب سلام سینما
در ماجرای مشکلاتی که پیشروی گلشیفته ایجاد شد، از چه کسانی گله دارید؟
هیچکس؛ بزرگی خرج دارد و بههرحال ما در این میدان باید کار کنیم.
و در پایان بفرمایید که برخورد با گلشیفته تا چه حد سیاسی بود؟
یک آدم نادرستی که دو سال هم شاگرد من بود و خیلی هم به او کمک کرده بودم، این بلا را سر گلشیفته آورد و زندگیاش را برهم زد و او را هرگز نمیبخشم ولی بالاخره یک روزی یک کشیده میهمانش میکنم. او مرد شریفی نیست.
بهزاد فراهانی و دخترش گلشیفته
وقتی گلشیفته آن فیلم را در اواخر دهه 80 بازی کرد، من به آقای خاتمی که البته دیگر رئیسجمهور نبود، زنگ زدم زیرا دوستی خوبی با او دارم. گفتم آقای خاتمی چه کار باید بکنیم؟ او گفت مشکلی نیست و نگران نباش. به من قولی داد که پای قولش نایستاد. یک تلفن هم به آقای میرحسین موسوی زدم که آن زمان رئیس فرهنگستان هنر بود.
بیش از سه تا چهار ماه من و گلشیفته و همسرش بیدلیل و به علت عدم درک صحیح از مدیریت هنری به نوعی بازجویی میشدیم و رسما به گلشیفته گفته شد بهتر است شما از کشور بروید که گلشیفته رفت و خوشبختانه در راه خوبی هم رفت و خوب یاد گرفت.