جستجو در سایت

1400/02/15 19:07

ده فیلم اقتباسی دهه هشتاد سینمای ایران

ده فیلم اقتباسی دهه هشتاد سینمای ایران
مرور ده فیلم اقتباسی مهم سینمای ایران که در دهه هشتاد ساخته شده اند؛ مانند مهمان مامان و سنتوری داریوش مهرجویی، اتوبوس شب کیومرث پور احمد و شب های روشن فرزاد موتمن.

اختصاصی سلام سینما- سینما همیشه از داستان‌های ادبی کمک گرفته است. فیلم‌های مهم زیادی در تاریخ سینمای جهان و ایران از روی آثار ادبی معروف و محبوب یا محجور و دیده نشده ساخته شده‌اند.

هرچند به ندرت به فیلمی برمی‌خوریم که از کتاب مکتوبش فراتر برود و بدل به شاهکاری بهتر و ماندگارتر شود، با این حال فیلم‌های اقتباسی از مهم‌ترین انواع فیلم‌های سینمایی هستند. اقتباس در سینمای ایران هم همواره مورد توجه بوده هرچند میزان و کمیتش در دوره‌های مختلف دستخوش تغییر می‌شود. دهه هشتاد اما دهه پراقتباسی برای سینمای ایران است. فیلمسازان مختلفی دست به دامن ادبیات ایران یا جهان شده‌اند تا فیلم‌هایی را بسازند که در این یادداشت مرورشان کرده‌ایم.

 

شب های روشن

فیلم های اقتباسی دهه هشتاد- شب های روشن

سال ساخت: ۱۳۸۱

منبع اقتباس: شب‌های روشن/ داستایوفسکی

کارگردان: فرزاد موتمن

خلاصه داستان: 

شب‌های روشن, داستان زندگی دو آدم تنهاست. مرد، استاد دانشگاه، سرخورده اجتماعی و مأیوس فلسفی است و انزوای خود را با تدریس ادبیات، مطالعه کتاب و پرسه زدن در خیابانها میگذراند.

 

«شب‌های روشن» در واقع اقتباسی است از فیلم «شب‌های سفید» ویسکونتی فیلمساز بزرگ سینمای ایتالیا که حتی از روی شباهت اسم‌های دو فیلم هم می‌توانید به میزان تعلق خاطر فیلمساز به فیلم ویسکونتی پی ببرید. داستان «شب‌های سفید» هم دقیقا همین است با این اختلاف که این‌بار این مرد است که در لوای یک غریبه به شهر جدید آمده و دختر را که ساکن آنجاست ملاقات می‌کند و از داستان قرار چهار شبه‌اش باخبر می‌گردد. جالب است بدانید که هر دو فیلم داستان خود را از «شب‌های روشن» داستایوفسکی به عاریه گرفته‌اند. اما «شب‌های روشن» ‌در شکل ساخت هم متاثر از فیلم ویسکونتی است و به آن ادای دین می‌کند.

هرچند اولین نمایش‌های فیلم در جشنواره چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت اما در هنگام اکران موجی در حمایت از فیلم راه افتاد و بسیاری از تماشاگران و خوره‌های فیلم علاقه زیادی به آن نشان دادند. «شب‌های روشن»‌را از این منظر در کنار «نفس عمیق» پرویز شهبازی، به عنوان مهم‌ترین کالت مووی‌های دهه هشتاد، می‌توان جای داد. 

 

 

مهمان مامان

فیلم های اقتباسی دهه هشتاد- مهمان مامان

سال ساخت: ۱۳۸۲

منبع اقتباس: مهمان مامان/ هوشنگ مرادی کرمانی

کارگردان: داریوش مهرجویی

خلاصه داستان: 

برای خانواده‌ای مهمان سرزده، تازه عروس و داماد، می‌آید چون وضع مالی خانواده خوب نیست، همسایگان دست به دست هم می‌دهند تا آبروی صاحبخانه را حفظ کنند...

 

داریوش مهرجویی را می‌توان مهم‌ترین فیلمساز ایرانی در زمینه اقتباس از داستان‌های ادبی دانست. بسیاری از فیلم‌های او اقتباس‌هایی از جهان ادبیات هستند خواه مانند «سارا» از نمایشنامه‌ کلاسیک نروژی، خواه مانند «مهمان مامان» از یک داستان کوتاه ایرانی. هوشنگ مرادی کرمانی از جمله نویسندگان ایرانی معاصر است که بارها آثارش مورد اقتباس فیلمسازان مختلف قرار گرفته که شاید مهم‌ترینشان اقتباس کیومرث پور احمد از داستان «قصه‌های مجید» بوده است.

«مهمان مامان» یکی از صاف و ساده‌ترین و دلی‌ترین فیلم‌های داریوش مهرجویی است. فیلمی که شرح حال همراهی و همزیستی و انسانیت در طبقات فرودست اجتماعی و در پایین شهر است.

درحالیکه خانواده وضع مالی بسیار نابسامانی دارد، همه دست در دست هم می‌دهند تا شامی آبرومندانه، جلوی تازه عروس و داماد بگذارند. جو خانوادگی فیلم بسیار دوست‌داشتنی است و البته شوخی‌هایش همانقدر که می‌خنداند، تلخی هم به‌بار می‌آورد.

 

گاو خونی

فیلم های اقتباسی دهه هشتاد- گاوخونی

سال ساخت: ۱۳۸۲

منبع اقتباس: گاوخونی/ جعفر مدرس صادقی

کارگردان: بهروز افخمی

خلاصه داستان:

گاوخونی داستان کابوس‌های جوانی را حکایت می‌کند که خاطرات پدر مرده‌اش، شهر زادگاهش یعنی اصفهان و رودخانه زاینده رود او را به مرز پریشانی می‌رساند.

 

یکی از فیلم‌های خوب افخمی و از جمله آثار محجور و دیده نشده دهه هشتاد به تهیه‌کنندگی علی معلم فقید. فیلم بر اساس رمان جعفر مدرس صادقی ساخته شده و اصلاً انگار ادعانامه‌ پسران است علیه پدران، یا به عبارت بهتر یک‌جور شرح از بین رفتن پسران در چنبره جهل پدران، عزت‌الله انتظامی با بازی درجه‌یکش این پدرسالاری جاهلانه را در فضاسازی کل فیلم منتشر می‌کند. خود نویسنده یعنی مدرس صادقی در نوشتن فیلمنامه دخیل بوده است.

نویسنده‌ای که بی‌اغراق یکی از بهترین نویسندگان و مترجمان ادبی معاصر است. در رمان گاوخونی شیوه بیان، آمیزه‌ای از سنت‌های کهن و نو است و به قول دیک دیویس یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر ایران به شمار آورد. دیک دیویس بر این باور است که این داستان را بهتر از هر چیزی می‌توان با این جمله معروف باشو، شاعر ژاپنی، معرفی کرد: «پا جای پای شاعران گذشته نگذار؛ در پی آن باش که آنها در پی آن بوده‌اند».

 

روز برمی آید

اقتباس های مهم سینمای ایران در دهه هشتاد- روز برمی‌آیدسال ساخت: ۱۳۸۲

منبع اقتباس: نمایشنامه مرگ و دوشیزه/  آریل دورفمان

کارگردان: بیژن میرباقری

خلاصه داستان:

در اسفند ۱۳۵۷، یک زن که سالها پیش از انقلاب در زندان بوده، به همراه همسرش که از انقلابیون است، به قصد استراحت به نقطه‌ای کوهستانی سفر می‌کنند. در این سفر آنها با مردی آشنا می‌شوند که زن معتقد است بازجوی وی بوده است...

 

یک داستان تاثیرگذار که مبنای اقتباسی یکی از بهترین فیلم‌های رومن پولانسکی یعنی «مرگ و دوشیزه» هم بوده است. داستانی که هرچند در فضایی بسته می‌گذرد و تنها سه شخصیت دارد، اما با روح و روان هر تماشاگری بازی می‌کند. «روز بر می‌آید» را می‌توان بهترین فیلم کارنامه کاری بیژن میرباقری هم دانست.

یکی از نکات مهم فیلم که جذابیت آن را دوچندان می‌کند، اینست که قهرمان فیلم که خاطرات تلخی از جلسات بازجویی خود دارد یک زن است. مابه ازای سیاسی فیلم کارآمد است و تماشاگر را متاثر می‌کند.

 

دیشب باباتو دیدم آیدا

اقتباس های دهه هشتاد سینمای ایران- دیشب باباتو دیدم آیدا

سال ساخت: ۱۳۸۳

منبع اقتباس: بعد از آن شب/ مرجان شیر محمدی

کارگردان: رسول صدرعاملی

خلاصه داستان:

فیلم درباره دختری به نام آیدا است که متوجه می‌شود پدرش با زن غریبه‌ای رابطه دارد.

 

«دیشب باباتو دیدم آیدا» هم در ادامه فیلم‌های نوجوانانه مهم دیگر صدرعاملی یعنی «من ترانه پانزده سال دارم» و «دختری با کفش‌های کتانی» ساخته شده است. فیلمی که اینبار منظر متفاوتی از زندگی یک دختر نوجوان را به تصویر می‌کشد و رابطه او با خانواده‌اش را در چارچوب داستانی تعقیب و گریزی شرح می‌دهد که در پی آن دختر به دنبال رد خیانت پدر بر مادرش می‌گردد. 

مرجان شیر محمدی بازیگر و همسر بهروز افخمی نویسنده داستانی است که صدرعاملی از روی آن اقتباس کرده. نکته مهم داستان در شخصیت پردازی، باور پذیری است که پیش از فیلمنامه باید ریشه آن‌را در داستان شیرمحمدی جست. شیر محمدی داستان‌های دیگری هم دارد که مورد اقتباس قرار گرفته از جمله فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» که افخمی آن‌را ساخته است.

 

اتوبوس شب

اقتباس های دهه هشتاد سینمای ایران- اتوبوس شب

سال ساخت: ۱۳۸۵

منبع اقتباس: سی و نه اسیر/ حبیب احمدزاده

کارگردان: کیومرث پوراحمد

خلاصه داستان:

نوجوان رزمنده ای باید به تنهایی چندین اسیر عراقی را به پشت جبهه منتقل کند، اما در این کار با مشکلاتی مواجه می شود و به دلایل مختلف، کسی با وی همکاری نمی کند و مجبور می شود که این کار را به تنهایی انجام دهد و در این راه اتفاقاتی برایش پیش می آید.

 

کیومرث پور احمد هم از جمله کارگردانانی است که در مقاطع مختلف فیلمسازی به سراغ اقتباس از جهان ادبیات رفته است. مهم‌ترین اقتباس ادبی او البته در دهه هشتاد از «قصه‌های مجید» هوشنگ مرادی کرمانی است. با این حال «اتوبوس شب» هم از جمله مهم‌ترین فیلم‌های اقتباسی دهه هشتاد به‌شمار می‌رود که شاید کمتر کسی بداند پیش از سینما، در ادبیات ایران خلق شده.

مرادی کرمانی نویسندگی را به صورت جدی از سال 1347 با مجله «خوشه »آغاز کرد. او تا کنون چندین جایزه از مراکز فرهنگی داخلی وخارجی دریافت کرده است.  از دیگر آثار او می‌توان به « بچه های قالیبافخانه »، «نخل »، « داستان آن خمره »، « چکمه »، « مشت بر پوست »، « تنور »، « مثل ماه شب چهارده » اشاره کرد.

تعدادی از آثار او به زبان های آلمانی، انگلیسی، اسپانیایی، هلندی و عربی و ارمنی ترجمه شده و همچنین هفده فیلم سینمایی و تلویزیونی نیز بر اساس قصه هایش ساخته شده است. 

 

سنتوری

اقتباس های سینمایی دهه هسشتاد ایرانی- سنتوری

سال ساخت: ۱۳۸۵

منبع اقتباس:  عقاید یک دلقک/ هاینریش بل

کارگردان: داریوش مهرجویی

خلاصه داستان:

علی، نوازنده چیره دست سنتور و خواننده محبوب جوانان ناگهان در اوج شهرت و موفقیت افسار زندگی را از دست می دهد و به بیراهه می رود.

 

شاید اقتباسی بودن «سنتوری» برایتان غیرمنتظره باشد اما اگر کتاب «عقاید یک دلقک» را خوانده باشید فیلم مهرجویی عجیب و غریب‌تر هم جلوه می‌کند. در واقع «سنتوری» یک برداشت آزاد از کتاب بل است نه یک برداشت مستقیم و عینی. شاید اگر خود مهرجویی نمی‌گفت که این کتاب را برای نوشتن «سنتوری» مدنظر داشته، کمتر کسی متوجه ربطشان می‌شد.

اگر می‌توانستیم آماری از بازدید فیلم در همان سال داشته باشیم، اصلا بعید نبود که در نتیجه این آمارگیری به پرطرفدارتر بودن و محبوبیت بیشتر «سنتوری» نسبت به خیلی از آثاری که همزمان با آن روی پرده بودند پی ببریم. موسیقی متن فیلم با صدای محسن چاوشی از هر خانه و ماشینی شنیده می‌شد و گلشیفته فراهانی و بهرام رادان هم خصلت شمایل‌گونه‌ای از دو عاشق و یک زوج ويژه مدرن را در بستر فرهنگی آن سال‌ها پیدا کردند. شبیه به بهروز وثوقی و گوگوش قبل از انقلاب و دوران فیلم‌فارسی‌ها.

تماشگر همانقدر که به عاشقانه زوج جوان و پرشور خو گرفته، در نیمه دوم فیلم با تنهایی و غربت علی سنتوری، بعد از اینکه همسرش ترکش می‌کند هم خو می‌گیرد. خب چاره دیگری ندارد. به قول مونولگ شاهکار فیلم «درد و افتخار»‌ پدرو آلمودوار «عشق می‌تونه کوه‌ها رو جابه‌جا کنه اما نمی‌تونه کسی رو که عاشقش هستید نجات بده.» و «سنتوری» دقیقا همچین چیزی است.

 

تردید

اقتباس های سینمای ایران در دهه هشتاد- تردید

سال ساخت: ۱۳۸۷

منبع اقتباس: هملت/ ویلیام شکسپیر

کارگردان: واروژ کریم مسیحی

خلاصه داستان:

پدر سیاوش روزبهان بر اثر حادثه ای مرده و عموی او مقدرات ثروت خود و برادر را به دست گرفته است. سیاوش عاشق مهتاب دخترعمه اش است. انوری پدر مهتاب، مباشر روزبهان است. سرگشتگی سیاوش از مرگ پدر تمام نشده که خبر ازدواج قریب الوقوع عمو با مادرش را می شنود. سیاوش طی ماجراهایی می فهمد که پدرش کشته شده و به سراغ دوست قدیمی اش کارو می رود.

 

فیلمی براساس نمایشنامه هملت که در تهران امروز اتفاق می‌افتد. پدر سیاوش روزبهان بر اثر حادثه ای مرده و عموی او مقدرات ثروت خود و برادر را به دست گرفته است. سیاوش عاشق مهتاب دخترعمه اش است. انوری پدر مهتاب، مباشر روزبهان است. سرگشتگی سیاوش از مرگ پدر تمام نشده که خبر ازدواج قریب الوقوع عمو با مادرش را می شنود. سیاوش طی ماجراهایی می فهمد که پدرش کشته شده و به سراغ دوست قدیمی اش کارو می رود. او به مرور متوجه قرابت داستان زندگی خود با نمایشنامه معروف هملت می‌شود. 

این جالب‌ترین نکته درباره اقتباس کریم مسیحی از این نمایشنامه بزرگ است: اینکه قهرمان فیلم خودآگاهانه در پی چیدن مهره‌های پازلی است که زندگی او را به نمایشنامه هملت وصل کند. این خوداگاهی باعث می‌شود با یک فیلم در تئاتر سروکار داشته باشیم که قالب خلاقانه و جالب توجهی را نتیجه داده است.


خبر مرتبط:

ده فیلم اقتباسی مهم سینمای ایران