نگاهی به قسمت دوم سریال «اجل معلق»؛ این اجل فرق دارد
.jpg?w=1200&q=75)
بحث جهان بعد از مرگ سوژه جذابی است که فیلم و سریال و رمانهای زیادی به آن پرداخته است. اولین تفاوت «اجل معلق» نسبت به تولیدات اینچنینی این است که «اجل معلق» با نگاهی طنزآمیز به این موضوع وارد میشود و رابطه داوود با اجل معلق برای لحظاتی از مخاطب خنده میگیرد. یکی از نقاط قوت فیلم این است که برخلاف سایر آثار کمدی، «اجل معلق» سعی میکند با ایجاد موقعیتهای طنز مخاطب را بخنداند و به شوخیها و دیالوگهای جنسی پناه نمیبرد.
اجل کاریزماتیک
یکی از نقاط قوت «اجل معلق»، چهره کاریزماتیک و بازی خوب بهزاد خلج در نقش اجل معلق است. جدیت چهره او و بازی خوب بازیگر مقابل (عطاران) باعث شده سکانسهایی که این دو نفر در آن بازی میکنند با وجود کلیشهای بودن موضوع، بار کمدی داستان را به دوش بکشد و ضعفهای نقاط دیگر را پر کند.
شوخی فیلترینگ در ایران که باعث شده روح داوود به برزخ ارسال نشود و مجبور به بازگشت به دنیا شود، در کنار شوخیهایی که با فرشته مرگ و ابهامات مربوط به آن میشود سعی میکند فضای جدیدی را به وجود آورد.
خانواده از دست رفته
بُلد کردن رابطه داوود و غلام در قسمت اول و بُلد شدن رابطه او با اجل معلق در قسمت دوم که باعث میشود بیشترین تایم فیلم به سکانسهای بین شخصیتهای یاد شده بگذرد باعث میشود پرداختی به خواهر و فرزند داوود نشود. شاید از کل دو قسمت فقط چند دقیقه مربوط به رابطه خواهر و برادری و خانه داوود باشد. همین مورد باعث میشود حلقه ارتباطی بین داوود و خانواده کمرنگ دیده شود. بازی اگزجره الیکا عبدالرزاقی هم مزید بر این موضوع میشود.
همین مورد باعث میشود وقتی خبر تصادف و مرگ داوود به خانه میرسد هیچ کدام از رفتارهای اعضای خانه از خواهر و پسر داوود تا مهمانهای ناخواندهاش برای مخاطب ملموس نباشد زیرا قبلتر از آن هیچ معرفی در مورد آنها نداشتهایم و رابطه داوود با آنها را ندیدهایم. بخصوص در مورد برادر زن داوود که وقتی خبر مرگ مغزی او را میشنود در صدد است اعضای او را بفروشد اگر قبل از این اتفاق رابطه این دو تشریح میشد طنز این موقعیت نیز بهتر در میآمد.
با این وجود بازیهای قابل قبول رضا عطاران، بهزاد خلج، عباس جمشیدیفر و سیاوش چراغیپور تا حدودی ضعف بازی الیکا عبدالرزاقی را پوشش میدهد.
نقطه عطف
با بازگشت داوود به زندگی سریال بعد از کمی افت بار دیگر جان میگیرد. به خصوص وقتی مشخص میشود که اجل معلق همراه داوود خواهد ماند و داوود همچنان او را خواهد دید تعلیق مورد نیاز برای ادامه سریال ایجاد میشود. به نظر میرسد همراهی همیشگی اجل معلق با داوود و بازی خوب عطاران و خلج بتواند در قسمتهای بعد موقعیتهای طنز متفاوتی خلق کند و با وجود تکراری بودن سوژه، نگاه طنز به مرگ و فرشته موت و ایجاد یک موقعیت جدید که شخص زنده همواره اجل را در کنار خود حاضر ببیند کمدی متفاوتی را رقم بزند.
حال باید منتظر قسمت سوم بود و دید که موقعیت جدیدی که عادل تبریزی خلق کرده و پیچشی که در فیلم به وجود آمده به نفع فیلم خواهد بود و آیا رابطه تعریف شده جدید یعنی دوستی داوود و غلام با همراهی اجل معلق میتواند طنز متفاوتی به وجود آورد. به نظر میرسد که تبریزی باهوشتر از آن باشد که در دام تکرار بیفتد و قطعا داستان متفاوتی داشته که سراغ ایده کلیشهای رفته است.
الهام کوهی

