فرانتس کافکا در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو؛ زندگینامهای غیرمتعارف و جسورانه

ترجمه اختصاصی سلام سینما – نگار رعنایی: درحالیکه ژانر زندگینامهای غالباً به ساختاری محافظهکارانه و قابل پیشبینی محدود میشود، «فرانتس» (Franz) با تلفیق واقعیت و تخیل، گذشته و حال، و صحنههای رؤیاگونه و نمایشی، موفق میشود مخاطب را به تجربهای چندلایه و جذاب از زندگی نویسندهای آشنا و در عین حال مرموز دعوت کند. فیلم، با تمرکز بر تنشهای خانوادگی، مشکلات شخصی و تلاشهای ادبی کافکا، تصویری زنده و متحرک از زندگی او ارائه میدهد.
«فرانتس» ادامهای بر فیلم پرتنش آگنیشکا هولند در سال ۲۰۲۳، «مرز سبز» (Green Border) است و تلاش دارد با بازسازی بافت و هیجان زندگی و آثار کافکا، نیروهای مؤثر بر ذهن و خلاقیت او را به تصویر بکشد. هرچند فیلم در برخی لحظات دچار لغزشهای جزئی میشود، اما از نظر جسارت و نوآوری، یکی از آثار برجسته افتتاحیه جشنواره امسال است.
تماشای فیلم با آشنایی ابتدایی با زندگی کافکا توصیه میشود؛ چرا که هولند و مارک اپستین در فیلمنامه، زمان زیادی را صرف توضیح جزئیات ساده نمیکنند و داستان با جریانهایی از گذشته و حال پیش میرود که تدریجاً معنا پیدا میکنند.
فیلم با صحنهای از سالهای پایانی دهه ۱۸۸۰ آغاز میشود؛ جایی که موهای فرانتس جوان (با بازی دانیل دانگرس) توسط پدرش هرمان (پیتر کورث) اصلاح میشود و سپس در همان صندلی به نسخه مسنتر خود (ایدان وایس) تبدیل میگردد. این صحنه، دینامیک قدرت پدرانهای را نشان میدهد که بر زندگی نویسنده سایه افکنده است.
هرمان، مردی بزرگ و سرسخت است که انتظار دارد فرزندش در فروشگاه خانوادگی لباس و لوازم کار کند. او با رفتار سلطهجویانه خود، نه تنها بر فرانتس، بلکه بر همسر و دخترانش نیز تسلط دارد. فیلم با سرعتی شتابزده از این صحنهها عبور میکند و مجموعهای از لحظات ظاهراً نامرتبط را در هم میآمیزد تا در نهایت تصویری منسجمتر ارائه دهد.
در طول فیلم، احساسات مختلفی همچون ناامیدی، سرخوشی، خشم، ترس و کنجکاوی با اصول فکری و فلسفی شخصیت کافکا در هم میآمیزد. تصاویر فیلم گاه رنگی و گاه سیاه و سفید است و دوربین، با حرکاتی بالهگونه و گاه توهمآمیز، تجربهای بصری منحصر به فرد ایجاد میکند.
هولند همچنین لحظاتی از کارهای اداری کافکا را نشان میدهد که طنزی کافکایی دارد؛ صحنههایی مانند آسانسوری که همزمان بالا و پایین میرود یا جلسهای که صدای قطرههای آب توجه فرانتس را جلب میکند. با وجود ساختار غیرخطی، فیلم در نهایت ریتمی قابل فهم و روان پیدا میکند.
روابط شخصی کافکا، از جمله نامزدی پرچالش با فلیس باور و تلاشهای ادبی او، با شخصیتهای مهمی مانند ماکس برود و خواهر محبوبش اوتلا روایت میشود. فیلم با توجه به تشخیص بیماری سل و ماجرای عاشقانه او با میلنا و همچنین نابودی خانوادهاش در هولوکاست، به بخشهای احساسی و قابل اطمینان داستان میرسد.
در نهایت، «فرانتس» نه تنها زندگی نویسنده را روایت میکند، بلکه با تمرکز بر تجربههای پیچیده و شخصی او، به خلق تصویری نو و جذاب از یکی از شناختهشدهترین نویسندگان قرن بیستم میپردازد و چارچوب سنتی زندگینامهها را با جسارت به چالش میکشد.