عینک؛ جزئی از طراحی شخصیت یا عنصری تبلیغاتی؟

هنوزهم وقتی صحبت از دانیل رادکلیف میشود، او را با آن فریم گردی که در فیلم «هری پاتر» داشت، بهیاد میآوریم یا آرنولد شوارتزنهگر بدجوری با عینک دودی سیاه و ویژهاش در «ترمیناتور ۲» بهدلمان نشسته؛ اما تابهحال ازخودمان پرسیدهایم که آیا اینها تنها نشانههایی تأکیدی بر وجوهی از کاراکترهای عینکی تاریخ سینما هستند یا درقالبِ یک ماده تبلیغاتی، به فیلم سنجاق شدهاند؟ اینکه بازیگرها سالهاست با انواع پوششهایی که بهمنظورِ شناساندن یا محبوبیت بیشتر برندها در مجامع عمومی، ردکارپتها و فستیوالها ظاهر میشوند و البته برای این منظور ارقام هنگفتی هم بهجیب میزنند، امری متداول است؛ اما آیا این اتفاق در دل فیلمها هم میافتد؟ بله! سینما یک رسانه است و رسانهها سالهای متوالیست، بخشیاز مخارج خود را با انتشار تبلیغات تأمین میکنند و البته برندها هم بهکمکِ رسانه، مطلوبتر و گستردهتر دیده میشوند. این رابطه دوسویه، به بقاء و حیات هردوی آنها کمک کرده است. در گزارش ششم ژانویه ٢٠١٦ سایت Contently که به ارائه مطالبی درحوزه تولید محتوا و برنامهریزی رسانه میپردازد؛ آمده: «از سال ١٨٣٦ که روزنامه فرانسوی La Presse دست به انتشار اولین آگهی چاپی زد؛ شیوه جدیدی از معرفی محصولات و خدمات در رسانه باب شد که تابهامروز ادامه یافته و البته گاه برایِآنکه تمرکز مخاطب از دقت بر محتوای اصلی و موردِنظر مدیوم مذکور، گرفته نشود؛ این تبلیغات بهشکلی نامحسوس در دل کار گنجانده میشوند؛ بهطوریکه لوگوی برندها یا خود محصولات، بخشیاز آکسسوار صحنه و طراحیها را در قابها اشغال و درعوض، بخشیاز هزینههای آن رسانه را تقبل میکنند». یکیاز پرمخاطبترین ملزومات تزئینی پوشش نیز «عینک آفتابی» بوده که ستارههای سینما، آشکار و پنهان آنها را تبلیغ کردهاند. دکتر ونسا براون؛ استاد رشته مُد در «مدرسه هنر و طراحی ناتینگهام» در کتاب Cool Shades: The History and Meaning of Sunglasses نوشته است: «مهم نیست چهسایز، چهشکل و چهرنگی هستند؛ عینکهای آفتابی همیشه گویای این هستند که استفادهکننده از آنها وجوهی اسرارآمیز و باجذبه پیدا میکند و این مسئله بهرغمِ لزومِ سلامتیبخششان؛ دراولویت بوده و نمیتوان منکر آن شد. برهمیناساس، شخصیتها در فیلمهای سینمایی وقتی عینک آفتابی بر چشم دارند، یکشورشی تمامعیار با قصدی پنهان بهنظر میرسند و بهاینوسیله بر جنبه قهرمانیشان تأکید میشود». او درباره پیدایش عینکهای آفتابی، به مستندات یافتشده از نمونههای اولیه نزد قوم اینوئیت؛ ساکنین بومی قسمت شمالگان اشاره میکند که ما آنها را بهنامِ «اسکیمو» میشناسیم. درواقع، موردِنظر این محقق، تجهیزات ابتدایی ساختهشده از استخوان و عاج حیوانات است که بهمنظورِ جلوگیری از بازتاب شدید آفتاب بر سطوح برفی و یخزده محل زیستشان بهکار برده میشد. بیشک آنزمان هنوز جنبه فشنبودن این وسیله درمیان نبود. در مقالهای بهتاریخِ ١٨ ژانویه ٢٠١٨ در نشریه Cosmopolitan میخوانیم: «ارائه عینک با شیشه رنگی در سالهای ١٩١٠ رایج شد اما به تولید انبوه نرسید؛ تااینکه با محبوبیت تفریحی بهنامِ حمام آفتاب در سالهای ١٩٢٠؛ شرکت Foster Grant تولید این محصول را ناگهان افزایش داد که عمده دلیلش نه برای جلوگیری از مضرات اشعه یووی و انعکاس حرارت و تابش خورشید بر ماسهها و آب دریا؛ بلکه مانعی بود تا اگر تصویر کسی هنگام عکاسی، در قاب دوربین شخص دیگری درآنفضا که عمدتاً نیمهبرهنه بودند؛ عمداً یا سهواً قرار میگرفت، شناخته نشود! بهعبارتی، موج بازار فروش عینک دودی در زمانهای مختلف، متأثر از عوامل مختلف بود». بااینتفسیر میتوان گفت که ستارههای سینما هم بهعنوانِ یکیاز پرچمداران عرضه مدهای جدید که خدمت شایانی به فرهنگ نامناسب مصرفگرایی کردهاند، میتوانند عاملی درجهتِ افزایش تولید عینکهای آفتابی و رونق بازار این محصولات محسوب شوند. اجازه دهید که مستدل نگاه کنیم؛ عینکهای ریبن Aviator که در ایران به «خلبانی» معروف شدهاند، اولینبار در ١٩٣٦ و واقعاً درمیانِ نظامیان نیروی هوایی باب شد؛ حتی داگلاس مکآرتور (ژنرال پنجستاره معروف آمریکایی) طی جنگ جهانی دوم ازاینمدل استفاده میکرد؛ اما بعدازآنکه تام کروز در فیلم «تاپگان» (١٩٨٦) در نقش یک خلبان عاشقپیشه، یکیازآنها را بهچشم زد، تبدیل به فریمهای محبوبی در جهان شدند. البته گزارش ٢٢ فوریه ٢٠١٨ رسانه خبری ValueWalk آورده است: «این، اولینبار نبود که تام کروز با یکیاز مدلهای ریبن در فیلمی ظاهر میشد. بهواقع، کمپانی Bausch+Lomb (تولیدکننده محصولات سلامت بینایی و چشم) طی قراردادی با UPPB در ١٩٨٢؛ با پرداخت سالانه ٥٠هزاردلار، خواستار شده بود که مدلهای مختلف ریبن در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی تبلیغ شوند». این گزارش مدعیست؛ اولینقدم را تام کروز با فیلم «کسبوکار پرمخاطره» در ١٩٨٣ برداشته بود که فروش عینکهای ریبن را از ١٨هزارعدد به سالی ٣٦٠هزارعدد رساند! «دان جانسون» و «بروس ویلیس» هم در سالهای ١٩٨٤ و ١٩٨٥ بهنوبهخود فروش این عینک را افزایش دادند اما بازهم این تام کروز بود که با «تاپگان» رکورد فروش یکمیلیون و ٥٠٠هزارعدد عینک طی یکسال را درآنزمان بهنام خودش ثبت کرد. ماجرای حضور تبلیغاتی عینک در فیلمها محدود به ریبن نیست و مدلهای متنوعی از برندهای گوناگون بودهاند که زینتبخش صورت ستارهها شدهاند و البته ازاینمسیر فروش خود را بالا بردهاند. جالبآنکه شروع این اقدام تبلیغاتی، بسیار پیشتر بوده؛ برایِنمونه میتوان به حضور اودری هپبورن با فریم Oliver Goldsmith Manhattan در فیلم «صبحانه در تیفانی» اشاره کرد که بهعنوانِ یکیاز آیکونیکترین نمونههای عینک، در تاریخ هالیوود تکرار و ماندگار شده است. دراینگزارش، مروری خواهیم داشت بر محبوبترین فریمها که ستارگان سینما در فیلمهای معروف بهچشم داشتند.