«شیدایی»
برادرم خسرو را دوبار دیدم و هر بار یک نکته به شدت آزارم میداد، اینکه تقریبا تا نیمهی فیلم از قصه خبری نبود و برای معرفی خسرو زمان زیادی از فیلم هزینه شده بود. کاش نویسنده به جای پرداختن بیش از حد به رفتارهای خسرو که به وضوح نشانههای گل درشت بیماری مانیا بود، کمی به فکر پرداخت دیگر نقشها بود. مثلا کاراکتر ناصر کمی کلیشهای و تکراری بود و فقط بازی خوب ناصرهاشمی تا حدودی این نقش را درآورده بود. طنز ظریفی که در رفتار خسرو هست بسیار زیبا و موثر واقع شده و فضای غمگین فیلم را تلطیف کرده است. امسال اولین فیلمی که با قصه خوب و در بستر مناسب دیدم «برادم خسرو» بود. بیگلری راهی متفاوت از فرهادی در ساخت برادرم خسرو در پیش گرفته ریسک بزرگی برای جامعهیِ سینماییِ فرهادی پسند امروز است.
بازی خوب ناصر هاشمی یکی از نقاط قوت فیلم بود ولی ای کاش بیتا فرهی از کلیشه چند سال اخیر خود خارج میشد و نقشی متفاوت تر را میپذیرفت.
قاعدتا این فیلم فروش بالایی نخواهد داشت چراکه فروش فیلمهایی مثل «گشت۲» ثابت کرده که هنوز هم سینمای سطحی و نوجوان پسند مخاطب بیشتری دارد. عده ای ممکن است به زمان اکران یا تعداد سالنهایی که در اختیار فیلم قرار گرفته اعتراض کنند و فروش کم فیلم را ناشی از این عوامل بدانند اما حقیقت این است که سینمای قصه گو و عمیق هنوز کم طرفدار است و «فروشنده» هم صرفا بابت تبلیغات زیاد و اسم و رسم کارگردان توانست به فروش خوبی برسد. به هر حال برادرم خسرو فیلم شریفی است که به شعور مخاطب احترام میگذارد و میتواند در آینده راهگشا برای دیگر فیلمسازان جوان باشد تا خودشان دست به تالیف بزنند و کمتر شاهد تکرار سبک و سیاق سینماگران بزرگ باشیم. «برادرم خسرو» فیلمی است که در آینده بیشتر قدر آن را خواهیم دانست و بیشتر مورد تمجید قرار خواهد گرفت.