یک کمدی پرمحتوا و عمیق

ترجمه اختصاصی سلام سینما
از گذشته اینگونه بوده که اگر یک فیلم سینمایی را به عنوان یک کمدی محبوب تلقی میکردید، در حد یک توهین به آن فیلم محسوب میشد، ولی وقتی فیلم "پدرانه" که یک فیلم کلیشهای و کمدی-درام شیرین غیرقابلانکار از نتفلیکس است، تماشا میکنید که در آن کِوین هارت تغییری ملایم در خلقوخوی شناخته شدهی خود در ایفای نقش پدرانه فداکار ولی مستأصل ارائه میدهد، آنگاه میتوانید تصور کنید فیلمی را که کمدی نامیدید، تا چه حد پرمحتواتر، عمیقتر و پیچیدهتر از سطح کمدیهاست. گفته میشود که فیلم بر مبنای شرایط خاص خود، آنچه را که به عنوان هدف درنظر داشت، با موفقیت به پایان رساند. این فیلم، هارت را از یک شخص مسخرهباز بازیگوش به ارنست هارتفلت تبدیل میکند، و اینکار را به گونهای انجام میدهد که در اکثر اوقات کاملاً تأثیرگذار است و حتی مخاطب باور می کند که کشمکشها و صحنههای فیلم، واقعاً اتفاق میافتند.
فیلم "پدرانه" به کارگردانی و نویسندگی پال وایتز( کارگردان فیلم های "فاکرهای کوچک" و "دربارهی یک پسر") برگرفته از زندگینامهی مَثیو لانگلین 2011، داستان خود را از یک واقعهی غمانگیز آغاز میکند. مت (هارت)، که یک مهندس تکنولوژی در بستون است، بههمراه همسرش لیز (دبرا آیورینده) منتظر تولد اولین فرزندشان هستند. لیز، در بیمارستان، دختر زیبایی به نام مدی را به دنیا میآورد، ولی سپس بر اثر آمبولی ریه جان خود را ازدست میدهد.
فیلم هایی نظیر "کریمر علیه کریمر" از پدر مجرد استفاده کردهاند تا دلسوزی مردان در قبال فرزندان را به تصویر بکشند. ولی مت که مدی را از بدو تولد بزرگ کرده، مسیر پرپیچ و خمی در پیش دارد. او میخواهد کارها را خود، یکتنه انجام دهد. اگر چه بسیاری از والدین با وجود حضور هر دو سرپرست، برای بزرگکردن نوزادشان از پدر و مادر خود کمک میگیرند، او حتی پیشنهاد مادرش (ثدرا پورتر) و مادرزنش (آلفره وودارد) مبنی بر زندگیکردن با او برای شش ماه را رد کرد. حالا شما فکر خواهیدکرد که مت با داشتن شغلی سخت و رئیسی(پال رایزر) که همیشه بر سر او غر میزند و هیچ از دردسرهای بچهداری سر در نمیآورد، بسیار خواهان کمک باشد. ولی نه، فیلم به منظرهی پرمحتوای یک مرد در کنار یککودک خود نیاز دارد: شوخیهایی راجع به پوشک بچه ها ، صندلی کودک در ماشین، کالسکه بچه ، و آن آهنگ کوتاه از سالت ان پیپا "ادامه بده"("عزیزم عزیزم").
این فیلمی است که در آن کوین هارت در آغوش میگیرد، میگرید و یاد میگیرد که چگونه سوگواری کند. ولی اگر فراتر از این برویم، از او یک صحنه میبینیم که در آن، یک یا دو کیک اسنک را از شدت عصبانیت به بیرون پرتاپ می کند و این به این معناست که کوین میخواهد نقشش را بدون هیچ نقصی ایفا کند. وقتی او از حالت کمدی خود خارج می شود، میبینید که چهره ی او چقدر گویای ماجراست. در "پدرانه" میبینید که هارت با استفاده از بدخلقی خود میکوشد تا احساسات پدرانه را که از ناامیدی دوری می کند، به تصویر بکشد.
پس از گذشت 45 دقیقه، فیلم به 5 سالگی مدی می رود. مدی (مِلوی هِرد) کودکی دوست داشتنی و سازگار است که عقلش بیشتر از سنش می نماید. مت، دخترش را به همان مدرسهی کاتولیکی که لیز میرفت فرستاد و قانونی تدارک دید که مدی بتواند برای رفتن به مهدکودک به جای لباس فرم مدرسه، شلوار بپوشد. این موضوع به همراه موضوع بعدی شرایط را سخت میکرد. مت دوباره به دنیای عشقوعاشقی بازمیگردد و با یک زن جداب، حامی و زیبا به نام اسون (دوانا وایز) ملاقات میکند. آیا همه چیز به خوبی پیش میرفت؟ در واقع، این شرایط به ندرت مانع از درست شدن کارها میشود، ولی هارت واکنش خوبی نشان داد. تأثیرگذارترین نکتهی فیلم این است که هارت به خاطر دخترش، حضور زن اول خود را زنده نگهمیدارد. او ممکن است رفته باشد ولی به خاطر اوست که مت همیشه خوشبینانه به وقایع نگاه میکند.
منبع: ورایتی
مترجم: وحید فیض خواه