جهالت مقدس
عنکبوت مقدس ساخته علی عباسی شکل مدرنی از نمایش چگونگی جهالت در جوامع اندیشه گریز است. ناخواسته این فیلم را با «عنکبوت» ابراهیم ایرجزاد مقایسه میکنم و تضاد در روایت بعد از دستگیری سعید حنایی که در فیلمِ عباسی، سعید عظیمی نامیده شده، کنجکاوی برانگیز و منحصر به فرد است. اگرچه به مراتب محسن تنابنده نقش یک قاتل زنجیرهای جاهل که جهالتش را مقدس میشمارد حرفهایتر از مهدی بجستانی بازی کرده اما اتمسفر کلی فیلم «عنکبوت مقدس» ساخته علی عباسی اجازه تامل و تفکر بیشتری به جنایات و واقعه اتفاق افتاده خواهد داد. در همین ابتدای یادداشت مشخص کنم که این فیلم هیچ توهینی به مقدسات نداشته است بلکه به نفوذ، قانون گریزی و اعمال قدرت نگاهی ژرف دارد و آن را بازگو میکند.
*جاهل به مبارزه با جهل بر میخیزد
این میان تیتر عنوان یادداشتی است که برای فیلمِ ابراهیم ایرجزاد نوشتم و حسرت بزرگم آن است که هیچ تیتری قدرتمندتر برای «عنکبوت مقدس» علی عباسی نمیدانم. زر امیر ابراهیمی که نقش یک خبرنگار عدالت طلبِ جنگنده را بازی میکند علاوهبر نفوذ کلام در نگاهها و میمیکهایش توانسته میزان بالایی از همذاتپنداری را در مواجهه با موقعیتهای متفاوت دراماتیک، هنگامی که برای اولین بار به کادر نیروی انتظامی سیگار تعارف میکند و از او میخواهد اجازه دهد پرونده را بررسی کند تا لحظهای که توسط همان کادر تحقیر و به نوعی مورد تعرض قرار میگیرد و حتی پایان داستان هنگامی که او شریفی خجالتی و سادهلوح را میبوسد، از خود بروز میدهد و نماینده تمام زنانی است که هرگز اپوزیسیون نیستند و تنها خواستار اجرای عدالت و حقوق بشراند؛ همانند فیلمِ «مجبوریم» رضا درمیشیان و نگار جواهریان. تکاندهندهترین سکانس فیلم هنگامی است که زر در اتوبوس برای بازگشت نشسته و فیلم صحنه بازسازی قتلهای سعید عظیمی را که پسر بزرگش بازسازی کرده است ریویو میکند. جهالت چگونه تکثیر میشود؟ نسل جاهل جهالت را تکثیر نمیکند بلکه تربیت و آموزش جاهلانه و از همه مهمتر زیستن در جامعهای که جهالت را تایید میکنند و بعضا مقدس میشمارند باعث قهرمانی آن خواهند شد. جهالت هیچربطی به دینداری و باور به مقسات ندارد. آنان که جاهلاند اتفاقا از کافرترین مردم هستند؛ چرا؟ من این طور فکر میکنم که دین برای مبارزه با جهل بروز کرده است و برداشت غلط و به میل بعضا مبلغان و مذهبیون باعث توهین به ساختار آن از سوی مخالفان گردیده است. جدای از مباحث سیاسی مطروحه در «عنکبوت مقدس» علی عباسی، برخورد سعید عظیمی با همسرش بیانگر جهالت واپسگرایانهای است که هیچ بلوغی در آن یافت نمیشود. بارها در یادداشتهایم ذکر کردهام که تنها زن و نگاه او به آینده و زندگی است که میتواند جامعهای را به سمت پیشرفت سوق دهد. سوای آنکه در جامعه ما خانوادههایی هستند که مانند عنکبوت با تارتنیدن نمیگذارند که فرزندانشان مخصوصا فرزندان دختر پیشرفت کنند جامعه ما خود عنکبوتی است که تنها با محصولات فرهنگی میتوان آن را اصلاح کرد. اگرچه زاویههایی، مانند: شکل برخورد درام در مواجهه با سیستم قضایی و انتظامی، دارم؛ چرا که فکر میکنم بیش از آنچه لازم است در آن اغراق شده و حجم استفاده شده در فیلم ناخواسته اتمسفر و ژانر فیلم را سیاسی کرده و مذهب و جامعه را دستمایهای برای بروز آن شمرده؛ اما نمیتوان منکر کاربرد اجتماعی اثر شد.
*سیاستِ بیپدر مادر
شعور امری است اکتسابی و تنها با آموزش و تجربه به دست میآید. شعور فیلمساز از موقعیت اجتماعی و جایگاه زنان در ایران کامل نبوده اما کافی بوده است. فقر و فحشا تنها مختص زنان نیست و اتفاقا مردانی که زنان فقیر را به بهانه فحشای اجباری و ناخواسته حذف و به قتل میرسانند فقیرترینِ آدمها چه از نظر فرهنگی و چه از نظر دینی و اعتقادی هستند. چگونه یک مسئله مذهبی – فرهنگی تبدیل به یک مسئله سیاسی میشود. البته هر مسئلهای پشتش یک سیاست قرار دارد اما آنچه باعث گرایش سیاسی به یک مسئله اجتماعی – کیفری خواهد شد میزان نشر و رسانهای شدن آن است. با اشاره به لحظهای که پسر سعید از مغازهی میوهفروشی خرید میکند و چگونگی برخورد میوهفروش با وی در مییابیم که سیاست جاهلانه از دل مردم بیرون آمده است. اگرچه همچنان باور دارم از نظر سینمایی، ساختار + بازیها و ژانر فیلم ابراهیم ایرجزاد به مراتب ارزشمندتر از فیلم علی عباسی است اما آنچه «عنکبوت مقدس» را برای هرکشوری به غیر از ایران ارزشمند میکند پرداخت سیاسی به جهل و یک موضوع فرهنگی است. اگر احساسات را کنار بگذاریم و بخواهیم سینمایی عیار فیلم را بسنجیم باید اعتراف کنم که فیلم اندازه اسکار گرفتن نیست. جدای از بازی امیر ابراهیمی که همواره شایسته تقدیر است اما کلیت فیلم به ما ثابت میکند که آن را یک فیلم اولیِ اپوزیسیونِ توتالیتر ساخته. فیلم «تار» تاد فیلد با بازی منحصر به فرد و عجیب کیت بلانشیت از نظر سینمایی رقیب بیچون و چرایی برای فیلمی مانند «عنکبوت مقدس» است. فیلمِ علی عباسی را ببینید به این دلیل که بدانید چگونه یک منتقد سینما میتواند تنها از روی تیزر و تماشای یوتیوبی یک پلان از فیلم در مورد آن اظهار نظر کند و آن را موهن بنامد.