دو زن ، یک عشق

فیلم( اسرافیل) دومین فیلم بلند آیدا پناهنده بعد از فیلم( ناهید) است. در قسمت هایی از فیلم شخصیت ها بیرون و داخل امانت فروشی هستند که اسمش ناهید است. که اشاره کارگردان به فیلم اولش است. در فیلم دوم و اول کارگردان فیلم حول شخصیت های زن و داستان زندگی و مشکلات آنهاست پس شاید بخاطر همین کارگردان چند بار در فیلم ( اسرافیل) به فیلم (ناهید ) اشاره میکند.
فیلم داستان سه شخصیت است که بهم مربوطند
1- ماهی که نگذاشتند با بهروز که دوستش دارد ازدواج کند(جایی از فیلم میبینیم زن برخلاف حرکت قطار در حال رفتن است یعنی سرنوشت او آن نیست که می خواهد). ماهی از این نظر در زندگی شکست خورده و با این قضیه میسازد و شاید برای همین باشد که بهروز را بعد از بازگشتش به ایران برای ماندن در کنار خود زیاد ترغیب نمیکند.
2- بهروز که به خاطر ماهی از ایران رفته بوده، بازگشته(بیشتر صحنه های گفت و گوی بهروز و ماهی در کنار ریل قطار و قطار است و یا صدای قطار می آید. این یعنی گذشته ای که دوباره به جریان افتاده) وحالا از بین ماهی و سارا باید یکی را انتخاب کند.
3- سارا که به بهروز علاقه پیدا کرده و بهروز نیز دوستش دارد. در بخشی از داستان ما با سارا میشویم و میبینیم که مشکلاتی دارد و میفهمیم که به حمایت و کمک نیاز دارد. سارا با اینکه مشکلاتی دارد و همینطور حس میکند بهروز ممکن است از دستش برود ولی نمیخواهد بازنده باشد و برای همین تلاش میکند(پیش بهروز برمیگردد) و تلاشش هم ببار مینشیند.
البته خانواده های ماهی و سارا هم در این قضیه نقش دارند زیرا ماهی در خانواده ای در یک شهر کوچک زندگی میکند و اگر بهروز با او بماند به خاطر مسائلی( که دقیق معلوم نشده چیست )حمایت خانواده را از دست میدهد و سارا در خانواده ای در شهر تهران زندگی میکند و دراین مورد آزادی عمل دارد که با بهروز باشد یا نباشد.
در پایان هم که زوج در قطار هستند میبینیم که بهروز گذشته ای را که زنده شده بود پشت سر میگذارد و پیش بسوی آینده میرود.
فیلم از لحاظ بیان زندگی و مشکلات زنان در شهری بزرگ و شهری کوچک موفق بوده. اما شاید ضعف اصلی فیلم عدم وجود پاسخی شفاف به این سوال مخاطب باشد که در گذشته چه اتفاقی برای ماهی و بهروز افتاده که کار به جدایی آنها کشیده.
بازی های فیلم همگی خوبند از جمله بازی مریلا زارعی (مادر سارا).
فیلم اسرافیل ارزش دیدن را دارد.