جستجو در سایت

1396/10/25 00:00

موضوع‌های کمتر دیده شده

موضوع‌های کمتر دیده شده

اول از همه ، دریاچه ماهی فیلم جسورانه‌ای است. انتخاب قصه ، در محور دفاع مقدس با توجه به سختی ها و تعدد کارهایی که درباره آن ساخته شده ، ریسک پذیری بالایی می خواهد. دگر چه برسد به اینکه کارگردان فیلم اولش باشد. در کنار این انتخاب موضوعی به این شکل که کمتر دیده شده است و دارای پیچیدگی های روایتی است ، جسارتی جداگانه نیاز دارد. دریاچه ماهی ، قصه‌اش کمی از واقعیت فاصله می گیرد اما ابعاد سورئال ندارد. فیلمی که می تواند مخاطب را سرگرم کند و برای او قصه تعریف کند. فیلم پیچیدگی هایی در فیلمنامه دارد ، اما در ساختار پیچیدگی عجیبی دیده نمی شود. فیلمنامه با پیچیدگی هایی که توسط ذهن رضا (نادر فلاح) ایجاد می کند ، مخاطب را دچار فکر کردن می کند و باعث می شود تا فیلم برای مخاطب جذاب شود. اما انگار در جایی فیلمنامه کامل نشده و با قصه‌های حاشیه‌ای سعی در پرورش مسئله داشته است. برای مثال درگیری رضا بر سر زمین و گلخانه و شریک‌ش چه کمکی به قصه اصلی می کند؟ یا قضیه یگانه و ریحان چه هدفی را دنبال می کرد؟ شاید تمام اینها برای کامل کردن شخصیت‌‌ها و یا دلایل دیگر استفاده شده باشند. اما حضور بی منطق‌شان در فیلم و بی ربط بودنشان به قصه اصلی بیشتر آسیب زده است ، که نبودشان به بودنشان می ارزد. دریاچه ماهی ، شخصیتی به نام رضا دارد که از همه بیشتر به او رسیدگی شده است تا شخصیتی کامل تر بوجود آید. این شخصیت در فیلم کامل نشان داده می شود ، شخصیتی که چیزی کم ندارد و تنها ضعفی که به او وارد می شود ، پذیرفته نشدن‌ش از جانب دیگران است. فیلم سعی کرده تا شخصیت رضا را از ساختن قهرمان هایی رویایی دور کند ، اما به طرف مقابل توجه نشده که باعث شده تا شخصیت شعاری شود. و دیالوگ ها و رفتارهایش کمی فراتر از انتظار باشد. فیلم از لحاظ ساختار کمی هدف خود را گم می کند و شخصیت هایی که در ذهن رضا نقش بسته تبدیل به شخصیت هایی می شوند که حضور پر رنگ تری از یک تصویر ذهنی دارند. دکوپاژ های شلوغ نیز در بعضی نماها باعث قطع ارتباط مخاطب با فیلم می شود. مانند سکانس درگیری رضا با آقا سعید در چادر (زمان جنگ).

اتفاقی مثبت که در این فیلم رخ داد بازیِ محمد نادری بود. که با گریم جذاب بیشتر به هدف خود نزدیک شد. اما نکته مثبت اینجاست که محمد نادری کمی از نقش های تکراری‌ای که برای او تبدیل به کلیشه شده بود فاصله گرفت.

فیلم دچار پیچیدگی هایی شده که ذهن مخاطب را جایی که نباید مشغول می کند ، البته این کمی به جذابیت فیلم اضافه کرده و باعث شده تا در فیلم شاهد اتفاقات غیر منتظره باشیم که با اتفاق افتادن آنها شوکه شویم. اما تاثیر گذاری را از فیلم گرفته اند. حتی در سکانس پایانی فیلم با آن نماهای لانگ شاتی که تنهاییِ رضا را در دریاچه ماهی تصویر میکرد در کنار موسیقیِ کمی امروزی ، نمی تواند احساسات مخاطب را جریحه دار کند. و عملا تاثری روی مخاطب نمی گذارد که این تاثیر ناپذیری اتفاقی تلخ را به همراه دارد به نام فراموشی.

دریاچه ماهی در کل می تواند برای بیننده اش جذاب باشد ، اما بخش های زائد و پردازش و ساختاری ضعیف به آن آسیب زده است که تاثیر گذاری را کم کرده است ، و فیلم را به یک فیلم متوسط قابل فراموشی تبدیل کرده است.