پنج ویژگی سریال خاندان اژدها | برادر خاطرت هست؟
اختصاصی سلام سینما - با پایان یافتن فصل اول سریال «خاندان اژدها»(House of Dragon) نهتنها فصل جدیدی از انتظار برای فصلهای بعدی شروع میشود که میتوان دقیقتر درباره جزئیات این سریال صحبت کرد.
«خانه اژدها»(House of Dragon) در حالی شروع شد که طرفداران «بازی تاجوتخت» مدت زیادی منتظر آن بودند و کنجکاویها برایش وقتی به اوج خود رسید که جورج آر آر مارتین، نویسندهٔ مجموعه کتابهایی که منبع اقتباس این سریال هستند از آن ابراز رضایت کرده بود و گفته بود که سریال خوبی از آب برخواهد آمد.
در این یادداشت پنج ویژگی مهم فصل اول خاندان اژدها را مرور کردیم. سریالی که هزینه ساخت فصل اولش چیزی در حدود دویست میلیون دلار تخمین زده شده است که از «بازی تاجوتخت» بسیار بیشتر به نظر میرسد.
تفاوت های بین کتاب و سریال خاندان اژدها (House of the Dragon)
یک کاراکتر ویژه: دیمون تارگرین
آس فصل اول کسی نیست جز دیمون تارگرین. یک کاراکتر جذاب و دوستنداشتنی که درعینحال با تماشاگر بازی میکند و نمیگذارد ازش خوشش نیاید.
شخصیت خشن، جنگاور، سنگدل، بیرحم که با نگاهش میخکوبتان میکند و با بازی خوب و درونگرایانه مت اسمیت در هر صحنهای که حضور داشته باشد، همهٔ فوکوس تماشاگر را به خودش میکشد.
یک توییتی درباره او نوشته شده بود بر این مبنا که خلق یک شخصیت قدرتمند و مقتدر احتیاج به دیالوگهایی اقتدارگرا دارد و نمیتواند فقط با اکت و نگاه قدرتمند به نظر بیاید.
خب کافی است چند لحظه به مت اسمیت فرصت دهید تا خودش را در نقش دیمون، این پرنسس سرکش بازیابی کند و بعد فقط با نگاههای خیره و اکتهای مینیمالش، طنینانداز اقتدار و قدرت روی صفحه نمایشگر شود.
از آن شخصیتهایی که دقیقاً بهواسطه همه کاریزمای منفی و دافعهبرانگیزشان آنقدر جذاب میشوند و نگاهها را محو خود میکنند.
شخصیت او از این نظر یادآور جیمی لنیستر در «بازی تاجوتخت» است. باید ببینیم در ادامه سریال سازندگان چه تصمیمی برایش دارند.
قرار است؛ مانند جیمی یک سیر تحول شخصیتی عمیق و جذاب داشته باشد یا همینطور بیرحمانه به مصادره قدرت فکر کند و خونخوارتر شود؟
اسپویلتان نمیکنیم؛ اما هنوز اصل بیرحمی و قوهٔ انتقامجویی دیمون را حتی پس از کشتن جانانه ویموند والریون ندیدهایم ... فصل بعد، فصل دیمون خواهد بود؟
جالب است بدانید که دیمون تارگرین برای خود مارتین نویسنده هم آنقدر جالب است که پیش از «نغمه آتش و یخ» در یکی از رمانهای کوتاهش به نام «پرنسس سرکش» از مجموعه سرکشها به داستان دیمون پرداخته. در واقع این کتاب که پیش از «آتش و خون» نوشته شده و مارتین در مجموعه «نغمههای آتش و یخ» آن را بسط میدهد.
یک تفاوت اساسی و غیرمنتظره: تمرکز روی نزاعهای درون خاندانی
دو اپیزود اول سریال ذوق بسیاری از طرفداران «بازی تاجوتخت» را کور کرد. «خاندان اژدها» با آن آبوتاب شروع نشد. چند قسمتی زمان برد تا با اتمسفر و فضای سریال جدید آشنا شویم و بفهمیم که شکل روایت در «خاندان اژدها» بهکلی با سریال پیشین متفاوت است اما این تفاوت از کجا نشئت میگیرد؟ خوب است یا بد؟
پاسخ به سؤال دوم را باید موکول کنیم به سالهای آتی و گذشت حداقل سه فصل از سریال اما اصلیترین دلیل این تفاوت در تمرکز «خاندان اژدها» روی یک خاندان یعنی تارگرینها و روابط درونی آنهاست.
همانطور که از نامش هم مشخص است. طبیعتاً وقتی با کاراکترهای محدودتر و داستان یک خطیتری مواجه هستیم، خبری از آن روابط تودرتو و پیچیدگیهای «گیم آو ترونز» نیست. اما با غرقشدن در فضای «خاندان اژدها» متوجه امکانات روایی این سریال خواهیم شد.
همانطور که از همان تیتراژ آغازین سریال برمیآید، مسئله تصرف تخت پادشاهی در اینجا بین چند شخص خاص مطرح است نه چندین خاندان.
حضور کاراکترهای اصلی کم تعداد هرچند از هیجان ماجرا کاسته؛ اما از سوی دیگر باعث شده تا به احوالات شخصیتها نزدیکتر شویم.
این اصلیترین وجه تمایز «خاندان اژدها» با «بازی تاجوتخت» است که البته ریشهاش را باید در منبع اقتباس آن جست.
کتاب مارتین هم به همین اندازه روی تارگرینها متمرکز است. روایت دراماتیک در اینجا با طمأنینه جلو میرود و بیشتر شخصیتمحور است تا موقعیتمحور.
اگر در «بازی تاج و تخت» بعد از چند قسمت با مهاجرت ند استارک و دخترانش به وستروس، وارد نزاعهای اصلی میشدیم، کل فصل اول خاندان اژدها مقدمهچینی و فصل افتتاحیه داستانی پرخون بوده است.
تازه در دو قسمت پایانی است که جبهههای متخاصم صفآرایی میکنند و دقیقاً در لحظات پایانی قسمت آخر فصل است که در شیپور نزاع با نبرد میان دو اژدها دمیده میشود.
حضور پررنگ زنان
یک نکته مهم «خاندان اژدها» حضور پررنگ زنان در بازی قدرت است.
هرچند در «بازی تاجوتخت» هم زنان حضور مهمی دارند و شخصیتهایی مانند دنریس و سرسی، زنانی در رأس قدرت هستند اما بر زنانگی حضورشان اینچنین تأکید نشده است.
«خاندان اژدها» در حالی فصل اول خود را به پایان میرساند که دو جبهه متخاصم یعنی سبزها (طرفداران ملکه) و سیاهها (طرفداران شاهدخت و ولیعهد منصوب پادشاه) در رأس نبرد قرار گرفتهاند.
اما این نبردی کاملاً زنانه است. صرف جنسیت کاراکترها نیست که از زنانگی وجودشان نشئت میگیرد ... این دو دوستانی دیرینه بودهاند و حالا هر دو مادر فرزندانشان هستند و هم قوی مادرانه و رابطه صمیمانه دوران کودکیشان، زنانگی به نبرد قدرتها میبخشد که در «بازی تاجوتخت» نمونهاش را نداشتیم.
دوستان نزدیکی که هرکدام با پنهانکاری به یکدیگر خیانت میکنند؛ اما عاطفه و آن حس نوستالژیکشان به یکدیگر را از دست ندادهاند.
زنانی که هرچه بالغتر میشوند، از آن معصومیت نوجوانی فاصله میگیرند و در منگنهٔ گرفتن تصمیماتی قرار میگیرند که تمایلی به اتخاذ آنها ندارند ...
زنانی که جایی در یکی از بهترین سکانسهای سریال برای دفاع از فرزندانشان با یکدیگر حتی گلاویز میشوند؛
اما در حکومتداری به دنبال مصلحت و صلحی هستند که از پادشاهشان به عاریه گرفتهاند، یکی ژنتیکی و دیگری در پی تجربه سالیان زیاد همزیستی و زیست مشترک.
نمادگرایی و ما به ازاهایی از جهان امروز
سریال «خاندان اژدها» پر از نمادهای تصویری است. از همان تیتراژ آغازین بگیرید تا سکانسها و لحظات مختلف.
تیتراژ سریال که از نظر نمادشناسی قابلبررسی است، خلاصهای از شجرهنامه همه تارگرینهاست.
اینکه چطور از اگان فاتح در والریای قدیم، قدرت سلسله آغاز میشود و خون تارگرینها نسل به نسل به پادشاهان بعدی میرسد تا در نهایت نشان خاندان را که اژدها است، پر کند.
جالب است بدانید هرکدام از چرخدندههای داخل تیتراژ که خون در آنها پر شده و به سمت چرخدنده بعدی جاری میشود، نماد یکی از تارگرینها یا افراد نزدیک به آنهاست که با علامتی مشخص شده. مثلاً شاه ویسریس با تصویر تاج پادشاهیاش یا رنیرا که با همان نمادی که روی گردنبند والریایی که دیمون در نوجوانی به او هدیه داد، به جا آورده میشود ...
علاوه بر این در طول سریال هم در سکانسهای مختلف به نمادپردازیهای اینچنینی برمیخوریم.
مانند ماکت شهری که در اتاق پادشاه است و در واقع والریای قدیم است یا موشهایی که در کاخ حضور دارند و دوربین در صحنه همبستر شدن شاه و ملکه آلیسنت یا کشتهشدن معشوقهٔ همسر رنیرا در مراسم عروسی به سراغشان میرود و البته از متن کتاب به سریال راه پیدا کرده است.
در این میان به گفته خود مارتین اصلاً اژدها برای او نمادی از سلاح هستهای در جهان معاصر است و اینچنین به جهان قلمرو هفت پادشاهی راه پیدا کرده. سلاح مرگباری که در انحصار یک خاندان است و باعث حکومت و سروریاش بر همهٔ دیگریها شده، همانطور که دیمون به رنیرا میگوید: رؤیاها ما را پادشاه نکردند، اژدها کرد ...
ساختوساز
ساخت تکنیکی «خاندان اژدها» نکته دیگری است که باید به آن اشاره کنیم.
مهمترین مسئله حضور پررنگ اژدها است. هرچند جنگ اژدها که گمان میرود اصلیترین بخش جنگ و نبرد سریال باشد تازه در قسمت آخر استارت خورد، اما بسیار امیدوارکننده به نظر میرسید. باید منتظر کلی سکانس رزم در آسمان و توسط اژدها سواران باشیم.
نبرد اژدهای عظیمالجثه ویموند با اژدهای کوچک جیس یک نکته مهم دارد: اینکه در نهایت اژدهاها رام نشدنی هستند و در بزنگاهها لزوماً دستورات صاحبشان را اجرا نمیکنند.
جدای از این، نحوه کارگردانی این سریال با «بازی تاج و تخت» تفاوتهای آشکاری دارد. همانطور که اشاره کردیم که روایت اسپینآف از سریال اصلی با طمانینهتر است، کارگردانی هم آن شتابی که میشناختیم را ندارد.
میزانسنها بیشتر رویه سکون دارند تا پویایی یا هرجومرج و به شکل کلی ریتم تدوین هم آرامتر از گیم آو ترونزی است که تدوینش جهشی عجیب برای میخکوب کردن تماشاگر داشت.
اینجا اما کارگردانی و تدوین دست در دست هم میدهند با تماشاگر در دل هر صحنه غرق شود و زیر و بمش را دربیاورد.
فیلمبرداری «خاندان اژدها»(House of Dragon) یکی دیگر از نکات فنی قابلتوجه سریال است. فیلمبرداری شکوهمندی که تصاویر افسانهای و اسطورهوار میسازد. از پرواز شاهدخت با اژدها بگیرید تا ورود دیرهنگام ملکه به مراسم عروسی رنیرا که به یک مارش نظامی میماند و تا تصاویری مبهوتکنندهای که از تخت آهنین به ثبت میرساند.
رایان کندال تهیهکننده اصلی «خاندان اژدها» است و از جمله بازیگران اصلی فصل اول آن میتوان به اولیویا کوک، آنا دآرسی، مت اسمیت، پدی کانسیداین و ریس ایوانز اشاره کرد.
این اسپینآف که از کتاب «آتش و خون» از مجموعهٔ «نغمهٔ آتش و یخ» اقتباس شده، داستانش را ۲۰۰ سال قبل از «بازی تاج و تخت»(Game of Thrones) آغاز میکند و عمدهٔ آن به سلطنت خاندان تارگرینها مربوط میشود.
نوشتن فیلمنامه فصل اول در سال ۲۰۲۰ آغاز شد و فیلمبرداری آن در سال ۲۰۲۱ به انجام رسید. تنها یک هفته پس از پخش سریال، اچبیاو اعلام کرد که فصل دوم سریال را هم خواهد ساخت.
قسمت اول این سریال در شب پخشش بیش از ۹ میلیون بیننده داشت و پنج قسمت اول آن حدود ۲۹ میلیون تماشاگر داشت که رکورد جالبتوجهی محسوب میشود. جالب است بدانید «خاندان اژدها» همچنین رکورددار بیشترین دانلود غیرقانونی در میان محصولات سالهای اخیر هم هست.