نوجوانی؛ جدیدترین مینیسریال دلهرهآور نتفلیکس اثری دلخراش اما بیریا

سریال چهار اپیزودی نوجوانی نتفلیکس با عنصر هیجان، غافلگیری و بازیهای فوقالعاده خود، این روزها سروصدای بسیاری به راه انداخته است؛ زیرا به والدین میگوید مراقب نوجوانان خود باشید.
ایده اصلی نوجوانی، پس از مواجهه استیون گراهام، ستاره سریال با حجم زیادی از خشونت فیزیکی، به سراغ او آمد. در سال 2021 دختر 12 سالهای به نام آوا وایت به دست یک پسر 14 ساله به ضرب چاقو در شهر لیورپول به قتل رسید. لیورپول محل تولد استیون گراهام است.
در سال 2023 الین اندام 15 ساله توسط پسری 17 ساله به نام حسن سنتامو با چاقوی آشپزخانه مورد حمله قرار گرفت.
استیون گراهام در روز انتشار سریال گفت: «این خشونتها من را بهشدت متأثر کرد. با خودم گفتم چه اتفاقی دارد میافتد؟ چرا اینجوری شد؟ جامعه ما چه مرگش است؟»
استیون گراهام با همکار قدیمی خود جک تورن سریال درام فوقالعادهای خلق کردهاند که به خشونت فیزیکی پسرهای نوجوان و دلیل آن میپردازد.
نتیجه همکاری این دو، سریالی دلخراش اما صمیمانه نوجوانی است. داستان این مینیسریال 4 اپیزودی خانواده میلر را دنبال میکند. هنگامی که یک پسر 13 ساله به نام جیمی به اتهام قتل دختری به نام کیتی دستگیر میشود، زندگی این خانواده از هم میپاشد.
سریال نوجوانی به زبان سادهتر در مورد چاقوکشی است. در طول یک دهه گذشته در کشور انگلستان، آمار قتل بهوسیله تیغ یا یک شیء تیز 240 درصد افزایش داشته است.
نوجوانی درباره آزار و اذیت در فضای مجازی نیز هست و به تأثیر وحشتناک شبکههای اجتماعی و فشار وارد شده بر پسرها در کشور انگلستان میپردازد.
خشونت، مردانگی سمی و زنستیزی در فضای مجازی بنمایه سریال جدید نتفلیکس را تشکیل میدهد. بله داستان آن خیالی، اما یک واقعیت غیرقابلانکار است.
پدر جیمی، ادی لولهکشی است که در شهری در یورکشایر مشغول به کار است. استیون گراهام آغاز سریال را با شوک عظیم پدر آغاز میکند. او نیز همانند هر والد دیگری گمان میکند فرزندش معصوم است. البته این دیدگاه با دیدن کلیپهایی از پسرش در حین چاقوکشی دستخوش تغییر میشود.
خود استیون گراهام در نقش ادی مستر کلاس بازیگری را ارائه میدهد؛ بااینوجود برای سایر ستارگان سریال خود فضای کافی برای درخشیدن فراهم میکند.
اشلی والترز در نقش سربازرس لوک باسکومب، بهترین بازی عمر خود را دارد. او تصمیم داشت از دنیای بازیگری خداحافظی کند و به پشتصحنه روی بیاورد؛ اما سریال نوجوانی نظر او را تغییر داد؛ زیرا تجربه مشابهی با داستان آن برایش اتفاق افتاده بود. وی اعتراف میکند پس از خواندن فیلمنامه نوجوانی چندین شب اشک ریخته.
ارین دوهرتی، اون کوپر، فی مارسی، کریستین ترمرکو و جو هارتلی از دیگر ستارگان این مینیسریال هستند و با بازی بینظیر خود، به آن عمق بیشتری بخشیدهاند.
داستان نوجوانی با جزئیات بسیار زیادی تعریف شده است. جیمی هنوز در اتاقش پوستر فضایی دارد و هنگام دستگیرشدن توسط پلیس خودش را خیس میکند. اینها همه به ما یادآوری میکند که پشت همه این خشونتهای شوکهکننده یک پسربچه پخمه نشسته است.
تمام ظرافتهای اصیل داستان در مضمون تکراری غذا هم دیده میشود. نوجوانان معمولاً همیشه گرسنه هستند. هنگامی که در زندان به جیمی کاسهای کورن فلکس تعارف میکنند، پدرش دائماً به او یادآوری میکند که صبحانهاش را تا آخر بخورد.
لوک باسکومب پسر خود را برای سیبزمینی و نوشابه بیرون میبرد و از این طریق با او ارتباط برقرار میکند. بریونی آریستون روانشناس با گذاشتن مارشملو در نوشیدنی شکلات داغ جیمی به او نزدیک میشود.
فیلیپ بارانتینی کارگردانی سریال نوجوانی را برعهده دارد. او دیوانه سکانسهای تک پلان است. بهقدریکه هر چهار اپیزود این اثر را در یک شات پیوسته و بدون کات فیلمبرداری کرده است. هیچ تدوینی بر این سریال صورت نگرفته و همین موضوع آن را از لحاظ تکنیکی بسیار برجسته میکند.
ما نیز همانند دوربین نمیتوانیم از داستان جدا شویم. این تکنیک شاید پرزرقوبرق نباشد، اما استرس و اضطراب واقعی را بهخوبی به مخاطب منتقل میکند.
هیچ ساختمانی بهاندازه مدرسه در اپیزود دوم، بهوضوح به تصویر کشیده نشده است.
هنگامی که شخصیتها از بو گند، سروصدا و فضای تنگ و خفقانآور محیط کلافه میشوند، مخاطب هم آن را با گوشت، پوستواستخوان درک میکند.
انتشار سریال نوجوانی از نتفلیکس پدیده جالبی بود؛ زیرا این پلتفرم کمی با سریالهای درام بریتانیایی غریب است. همچنین سراغ سریالهایی چنین کوتاه نمیرود.
بیشتر به نظر میآید نوجوانی را بیبیسی یا شبکه 4 ساخته باشد تا نتفلیکس.
نتفلیکس با بودجه خوب خود، فیلیپ بارانتینی را ترغیب کرد که از لحاظ تکنیکی جاهطلبانه عمل کند.
نوجوانی به ما نشان میدهد که چگونه یک شخصیت عادی برونگرا و از درون خود تخریبگر بدون این که کسی متوجه بشود، به سمت رفتارهای ناهنجار افراطی تمایل پیدا کند.
جیمی هر روز از مدرسه به خانه بازگشته، مستقیم به اتاق خود میرود و ساعتها مشغول کامپیوتر میشود. پدر و مادر او گمان میکنند پسرشان در سلامت و امنیت به سر میبرد. گمان میکنند که در تربیت فرزند خود کمکاری نکردهاند.
چنین سناریویی برای بسیاری از پدر و مادرها آشنا است. برخی باید چنین هشدارهایی را جدی بگیرند.
ما با سختی فرزند خود را بزرگ کرده و به او میآموزیم با غریبهها صحبت نکند، اما در مورد نحوه استفاده درست از فضای مجازی هیچ اقدامی انجام نمیدهیم.
در اپیزود چهارم و نهایی سریال ادی از یک گلوله خشم، به یک انسان تو خالی افسرده بدل میشود. عذاب وجدان و احساس گناه گلوی او را میفشرد.
صحنهای که ادی با اشک خرس عروسکی دوران کودکی جیمی را حین معذرتخواهی از آن، در تخت پسرش میگذارد، قلب آدمی را به درد میآورد.
سریال نوجوانی تا کنون بهترین سریال 2025 بوده. درست است که هنوز در ابتدای سال هستیم، اما سایر آثار تلویزیونی برای رقابت با آن باید نهایت خود را بگذارند.
والدین باید فرزندان خود را از فضای مجازی دور کرده و آنها را با زندگی واقعی سرگرم کنند. سریال نوجوانی همانند یک یادآوری به ما میگوید که ارتباط با انسانها و سپریکردن اوقات بیشتر با خانواده میتواند نجاتبخش باشد. نوجوانی درخواستی است برای حمایت، صحبتکردن و گوشفرادادن. نباید بگذاریم فرزندانمان توسط سیاهچاله دنیای دیجیتال بلعیده و ناپدید شوند.
این سریال بسیار آگاهیبخش بوده و خانوادهها را به فکر وامیدارد. سؤالهایی که داستان آن مطرح میکند مهم و حیاتی است. آیا پاسخ این سؤالها را میدهد؟ خب بخش دشوار قضیه همینجاست. این دیگر به ما ربط دارد که با اقدامات خود کاری انجام داده و افراد بیشتری را از مرگ نجات دهیم.