فیلم سازی بدون مجوز در بزنگاه های تاریخی؛ بازخوانی یک جریان موازی در سینمای ایران

در سالهای اخیر، روشی متفاوت از فیلمسازی در ایران رشد کرده است؛ مسیری که بینیاز از تأییدیههای رسمی و فارغ از الزامات نهادهای دولتی، راه خود را پیدا کرده است. آنچه از آن با عنوان «سینمای غیررسمی» یاد میشود، نه صرفاً کنشی اعتراضی یا تصمیمی موقتی، بلکه بهتدریج به جریانی مستقل و ماندگار در سپهر تولید فیلم بدل شده است. آنچه میخوانید، سومین یادداشت از مجموعهای است که به بررسی این جریان نوپا میپردازد - با تمرکز بر فیلمهایی که از ابتدا بدون دریافت مجوز رسمی تولید ساخته شدهاند.
اختصاصی سلام سینما - مهین بهزادی : در این بررسی، تمرکز بر آثاریست که اساساً خارج از مسیر رسمی مجوز شکل گرفتهاند، نه فیلمهای توقیفی که سرنوشتی متفاوت و نیازمند تحلیل در بستری دیگرند. طبیعیست که تمامی فیلمسازان فعال در این حوزه را نمیتوان در یک متن گنجاند؛ بنابراین، تنها به نمونههایی شاخص اشاره خواهد شد.
بیشتر بخوانید :
سینمای زیرزمینی یا غیررسمی؟ نگاهی به ریشه ها و واقعیت های فیلم سازی بدون مجوز در ایران
قدمهای نخست، نفس کشیدن در سایه: تاریخچهای از فیلمسازی بدون مجوز در ایران
نقطه عطف: تحولات پس از ۱۳۹۸
آبان ماه ۱۳۹۸ را میتوان بهعنوان یک برش تاریخی در نظر گرفت؛ مقطعی که بهدنبال رخدادهای اجتماعی و سیاسی، فضاهای فرهنگی نیز دستخوش تغییراتی محسوس شد. در همین بازه، شمار فیلمهایی که خارج از چارچوبهای رسمی تولید شدند، بهطرز چشمگیری افزایش یافت. بسیاری از فیلمسازان که پیشتر با محدودیتهایی در مراحل ساخت یا نمایش روبهرو بودند، بهسوی تولید مستقل و بیواسطه روی آوردند.
محمد رسولاف، بیتردید از برجستهترین چهرههای این مسیر است. او پس از ساخت آثاری با مضامین اجتماعی و سیاسی، در ادامهی همین روند، فیلم «شیطان وجود ندارد» را بدون دریافت مجوز تولید ساخت. این فیلم موفق شد در جشنوارههای جهانی حضور یابد. با اینحال، گرچه آثار رسولاف درونمایهای مسئلهمحور دارند، اما از حیث نوآوری در روایت یا فرم، هنوز در محدوده ساختارهای آشنا باقی ماندهاند.
گسترش تجربه به نسلهای جدید
پس از ۱۳۹۸، تولید فیلم بدون مجوز دیگر محدود به نامهای شناختهشده نماند. بعد حوادث 1401 فیلمسازان جوانتری نیز وارد میدان شدند و با اتکا به امکانهای تازهای چون جشنوارههای بینالمللی و بسترهای دیجیتال، مسیر مستقل خود را در دل ساختاری غیررسمی پیش گرفتند.
در این میان، میتوان به فیلمسازانی چون سهیل بیرقی، بهتاش صناعیها، مریم مقدم، علیرضا خاتمی و علیرضا قاسمی اشاره کرد؛ کسانی که هر یک با رویکرد و سبک خاص خود، سهمی در گسترش این جریان ایفا کردهاند. آنچه در این متن آمده، تنها نگاهی اجمالی است به چند چهره شاخص؛ در حالیکه گستره این جریان، بسیار فراتر از این فهرست محدود است.
پیشینه تاریخی این رویکرد
با نگاهی به گذشته میتوان دریافت که شکلگیری سینمای غیررسمی در ایران، پدیدهای تازه نیست. نمونههایی از این دست، هرچند پراکنده و در شرایطی خاص، پیش از این نیز پدید آمدهاند. حسین رجبیان یکی از فیلمسازانی است که در سالهایی پیش از ۱۳۹۸، در فضایی بهمراتب بستهتر، اقدام به ساخت فیلمی بدون مجوز کرد. این تجربهها، اگرچه با محدودیتهای بسیار همراه بودند، اما بهنوعی زمینهساز زدودن قداست از مسیر رسمی تولید شدند.
فیلم «مو» ساختهی محمود غفاری در سال ۱۳۹۳ نیز نمونهای دیگر است. اثری که با وجود تلاش برای نمایش، در نهایت از اکران عمومی بازماند اما بعد از حوادث 1401 و در فضای اجتماعی تازه، بار دیگر مورد توجه قرار گرفت.
همگرایی در محتوا، تنوع محدود در فرم
بررسی طیفی از این آثار نشان میدهد که با وجود گوناگونی موضوعی، اغلب آنها حول مضامین اجتماعی، فردی یا سیاسی میگردند. بسیاری از فیلمها در تلاشاند تا بازتابی از وضعیت فرهنگی و اجتماعی زمانهی خود باشند؛ اما از منظر فرمی، کمتر با زبان مرسوم سینما فاصله میگیرند.
در واقع، آنچه بهعنوان سینمای غیررسمی شناخته میشود، اگرچه در روش تولید، مستقل و خارج از ساختار رسمی است، اما در سطح زبان سینمایی و شیوه روایت، اغلب محافظهکار باقی مانده است. از این رو، میتوان گفت این سینما بیش از آنکه آوانگارد یا تجربی باشد، تحلیلی و مسئلهمحور است؛ سینمایی که دغدغه واکنش دارد، نه الزاماً نوآوری.
با وجود فشارها و محدودیتهای موجود، سینمای غیررسمی اکنون بخشی جداییناپذیر از واقعیت فرهنگی ایران است. گرچه بیشتر این فیلمها فرصت نمایش عمومی در داخل کشور را نمییابند، اما حضورشان در عرصههای بینالمللی، بازخورد مخاطبان جهانی و امکانهای تازه پخش، شرایطی نسبتاً پایدار برای ادامه این جریان فراهم کردهاند.
از لوکیشنهای خانگی تا تولیدات مشترک فرامرزی، سینمای غیررسمی ایران بهنرمی اما پیوسته در حال گسترش است و اما باید منتظر ماند و دید چه پیشنهادهای دیگری در ادامه برای سینمای ایران خواهد داشت.