بازی های به یادماندنی بازیگران در فیلم «بنفشه آفریقایی»
اختصاصی سلام سینما- فیلم « بنفشه آفریقایی» که اکران آنلاین را تجربه کرد، این روزها راهی شبکه نمایش خانگی هم شده تا امکان تماشایش برای تماشاگران میسرتر شود. فیلمی از مونا زندی حقیقی که همزمان با فیلم اولش که نزدیک به ده سال در توقیف بود یعنی «عصر جمعه» به نمایش درآمد تا نوید ظهور یک فیلمساز زن جوان و جالب توجه را به سینمای ایران بدهد.
«بنفشه آفریقایی» یک فیلم سرپا و خوب است که نگاهی انسانی را در پس داستان جالب و پیچیده خود میپروراند. مونا زندی که در کارگردانی شدیدا متاثر از سینمای واقعگرا و خصوصا عباس کیارستمی است، داستان خود را به خوبی تعریف میکند و البته نقش بازیگران در گیرایی داستان و پیشروی درام هم بسیار قابل توجه است.
«بنفشه آفریقایی» از جمله مهمترین فیلمهای جشنواره سال گذشته بود که بازیگرانش کیفیت اجرای یکدست و قابل قبولی را از خود به نمایش گذاشتند. کیفیت بازی آنها از این جهت اهمیت مضاعف پیدا میکند که «بنفشه آفریقایی» یک فیلم بازیگر محور است و نقش بازیگران و نحوه اجرایشان همپای روایت و فیلمنامه در همراه کردن مخاطبان مهم است.
در این یادداشت بهترین صحنه بازی هرکدام از سه بازیگر اصلی فیلم را به انتخاب کاربران سلام سینما مرور کردهایم.
فاطمه معتمدآریا را میتوان یکی از هنرپیشههای مهم سینمای ایران دانست. از محبوبترین هنرمندان نسل اول بعد از انقلاب که با بخشی از تاریخ سینمای ایران عجین شده است. کارنامه او نشان از این دارد که معتمدآریا در دورههای مختلف فعالیت خود همیشه فعال بوده است. تعداد زیاد آثاری که در آنها نقشآفرینی کرده، گواهی بر پرکاری خانم بازیگر است.
معتمدآریا همچنین کارنامه متفاوتی دارد. او در فیلمهای مختلفی اعم از درام، ملودرام، کمدی و...بازی کرده است و هیچگاه خود را محدود به یک سبک و مدل نکرده.
بازی معتمد آریا در فیلم زندحقیقی یکی از بهترین بازیهای جشنواره پارسال بود که البته آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفت، همانطور که خود فیلم. او نقش زنی را بازی میکند که سالهاست از طرف فرزندانش، به خاطر ترک خانه و همسرش طرد شده و حالا که فرزندان هرکدام سر زندگی خود هستند تصمیم میگیرد از همسر سابقش مراقبت کند. بازی او پر از دریغ و افسوسی است که یک زن میانسال از همه اتهاماتی که به او بستهاند، دارد.
نکته مهم بازی معتمد آریا در این است که شخصیت زنی محکم و همهفن حریف را میپروراند که با مهربانی توامان با درایت و ظرافتی همراه با سفت و سختی، امورات مختلف را سر و سامان میدهد.
در صحنه انتخابی، او ناامید از برگرداندن همسر سابقش به خانه سالمندان در تراس نشسته و غرق در سکوتی است که پر از اندوه است و به خوبی از پس انتقال این حس اندوه به تماشاگر برمیآید. ضمن اینکه بغضی در گلویش سنگینی کرده و در چشمان نشسته که هر لحظه در آستانه انفجار است و معتمدآریا مادام آن را فرو میبرد. لحظهای که در انتهای صحنه از همسرش میخواهد به دنبال همسر سابقش بروند تماشاگر به شور میافتد.
سعید آقاخانی یکی از بهترین نقشآفرینیهای سینمایی خود را در «بنفشه آفریقایی» پشت سر میگذارد. یک بازی غیرمنتظره و خیلی خوب که باعث میشود تماشاگر از عمق وجودش با او همراه شود و ارتباط بگیرد. سعید آقاخانی متانت و فروخوری در خود دارد که شخصیتی جالب توجه را نتیجه میدهد. نکته مهم دیگر درباره او و شخصیتش که جالب توجه است، خصلتهای بومی است که به خوبی به کاراکتر الصاق شده و بازیگر هم به زیبایی آنها را به اجرا درآورده.
نحوه ارتباط گرفتن او با شکوه همسرش یکی دیگر از نکات ویژه شخصیتی اوست. از طرفی به روحیه کار راه بنداز شکوه بال و پر میدهد و اصلا سعی ندارد محدود یا کنترلش کند و از طرف دیگر این باعث نمیشود تا کنترل خودش بر اوضاع زندگی دو نفرهشان بهم بخورد. او در سکوت و از دور حواسش به همهچیز هست.
در اوایل فیلم و ابتدای ورود همسر سابق به خانه نگاه و حرکات معذبانه او به خوبی پرده از حس و حالش برای تماشاگر برمیدارد. تماشاگر منتظر است تا بعد از فرار هر دو مرد، از پذیرفتن حضور یکدیگر، بالاخره با هم روبهرو شوند و این اتفاق در لحظهای عجیب و هوشمندانه میافتد؛ وقتی که مرد مهمان خرابکاری کرده و آقاخانی در کمال تواضع و فروتنی باید اوضاع را عادی جلوه دهد و تا پیش از رسیدن شکوه همهچیز را راست و ریس کند تا بلکا کمی از سنگینی رابطه خود و رفیق قدیمیاش بکاهد.
رضا بابک بعد از مدت زیادی دوری از پرده سینما در «بنفشه آفریقایی» ایفای نقش کرد و به سینما بازگشت. بازیگری توانمند و بیادعا که حضورش در سریالها و فیلمها همیشه خاطرهانگیز بوده و جنبهای نوستالژیک داشته است. بازی او در «بنفشه آفریقایی» هم بیاغراق یکی از بهترین بازیهای کارنامه کاری رضا بابک بهحساب میآید. نقشی که برایش نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد هم شد.
او، مردی سالخورده و از کارافتاده است که سالها پیش با رفتن همسرش پیر شده و از وقتی شکوه او و خانهشان را ترک کرده دیگر نتوانسته به زندگی عادی ادامه دهد و همه وقتش را صرف بزرگ کردن بچههای خود کرده و حالا در دوران پیری بچهها هرکدام پی زندگی خودشان رفته اند و او را به خانه سالمندان سپردهاند. شکوه با شنیدن این خبر او را پیش خودش میآورد تا خودش همسرش و فریدون همسر سابقش را در وضعیتی پیچیده قرار دهد که در نهایت قرار است به یک همزیستی منجر شود.
نکته بازی رضا بابک در این است که همیشه معذب است و چیزی در مایههای شرم در هر صحنه و نگاهی همراه با اوست که بهخوبی از پس به اجرا درآوردن آن برآمده. ضمن اینکه تکیدگی و افتادگی فریدون به خوبی در حرکاتها، میمیک صورت و مدل راه رفتن و طمانینه در حرکات بدن رضا بابک نمایان شده است تا یک کاراکتر تمام و کمال پیش روی تماشاگران ساخته شود.
او در ایفای نقش پیرمردی که دست روزگار، دور برداشتنهای پیشیناش را از او گرفته و حالا با حالتی ذلیل و زبون، جایش را خیس میکند، به شدت موفق عمل کرده است. بابک هم ترحم مخاطب را بر میانگیزد هم با بازی استانداردش اجازه نمیدهد مخاطب در گذشته حق را به او دهد.
خبر مرتبط
بازی های به یادماندنی بازیگران سریال «هم گناه»