نگاهی به سه مادر عجیب و متفاوت سینمای ایران | خرق عادتی که کمتر اتفاق میافتد
به گزارش سلام سینما، سینمای ایران مشحون از نقشهای پررنگ و اثرگذار زنان در نقش مادر است. در اغلب فیلمهای ایرانی، بر اساس پشتوانههای فرهنگی و هویتی ایران، نقش مادر با فداکاری، نگرانی، ایثار، از خود گذشتگی و تلاش خستگیناپذیر روایت شده است. اما در میان فیلمهای ایرانی چند نقش متفاوت با چنین رویکردی نیز وجود داشتهاند که ابعاد دیگری از شخصیت مادر را به نمایش گذاشتهاند. نقشهایی که با خرق عادت سینمای ما به ندرت اتفاق افتادهاند.
گذشته از شخصیتپردازی و داستان این فیلمها، باید به بازی بازیگران این نقشها توجه شود چراکه ایفای نقش درست و موفق در چنین قالبهایی که تصور رایج از مادر را آشنازدایی میکند، از هر بازیگری ساخته نیست.
به طور قطع فیلمهایی از این دست پرشمار نیستند اما با کمی پژوهش میتوان به آثاری رسید که زن را در مقام مادر با تفاوتهای اساسی و رویکردهای کمی ناآشنا با آثار مرسوم نشان دادهاند. در این متن به مناسبت روز مادر سه نقش و سه بازیگر را معرفی و مرور میکنیم که واجد چنین ویژگیهایی است اما حتم داریم نقشهای دیگری هم وجود دارند که میتوان به این سه نقش اضافه کرد.
1- کتایون ریاحی در نقش میهن مشرقی | فیلم شام آخر
ابتدای دهه 80 کتایون ریاحی یکی از ستارههای بیچون و چرای سینما و تلویزیون ایران بود. او اغلب در نقشهایی ظاهر میشد که زنی محجوب، کمرو یا مهربان را به تصویر میکشیدند. اما نمایش فیلم شام آخر به نویسندگی و کارگردانی فریدون جیرانی این تشخص را از بازیگری کتایون ریاحی زدود و او را در نقشی عجیب و چالشبرانگیز روی پرده سینماها نشان داد.
موضوع فیلم به اندازه کافی چالشبرانگیز و در آن زمان جنجالی بود اما ایفای نقش ریاحی برای چنین فیلمی یک وزنه محسوب میشد. او در نقش میهن مشرقی، بازیگر نقش استاد معماری دانشگاه است که دانشجوی او مانی معترف با بازی محمدرضا گلزار، قرار است با دخترش ستاره مشرقی با بازی هانیه توسلی ازدواج کند. با پیش رفتن قصه مشخص میشود که مانی عاشق مادر نامزد خود شده و با اصرار از او میخواهد که با یکدیگر ازدواج کنند. میهن پس از آنکه چالشهای روحی و دغدغههای مرسوم مادرانه را از سر میگذراند، خود نیز به مانی دل میبندد و سرانجام آن دو با هم ازدواج میکنند.
داستان این فیلم که در نوع خود یک تابوشکنی در سینمای ایران محسوب میشد تا حدود زیادی بسته به ایفای نقش بازیگر نقش میهن مشرقی بود. نقشی که کتایون ریاحی به خوبی از عهده آن برآمد و به جز آنکه او را نامزد سیمرغ بلورین جشنواره کرد، جایزه جشنواره فیلم قاهره را نیز از آن او کرد.
2- بیتا فرهی در نقش سیما (مادر سارا) | فیلم خون بازی
میانه دهه 80، رخشان بنیاعتماد از فیلمسازان جریانساز سینمای ایران است. او پیش از این با ساخت فیلمهایی همچون زیر پوست شهر و بانوی اردیبهشت دو شخصیت متفاوت مادر را در فیلمهایش تصویر کرده بود. در اولی گلاب آدینه مادری فعال و امیدوار در خانوادهای فقیر و در دومی مینو فرشچی به عنوان مادری که میخواهد عشق خود را نیز دنبال کند. اما فیلم خون بازی مادری عجیب و متفاوتتر را با بازی بیتا فرهی تصویر کرد.
بیتا فرهی در نقش سیما در این فیلم مادری است که در یک سفر تلاش میکند دخترش را از شر اعتیاد به مواد مخدر خلاص کند. او در این سفر ناچار میشود برای هدفش، بارها برای دختر خود جنس بخرد و با چالشهای آن مواجه شود. این درحالیست که تمام این مسئولیت را در پی احساس عذاب وجدان خود ایفا میکند. عذاب وجدانی که ناشی از عهدهدار نشدن تمام و کمال نقش مادری در روزگار کودکی دختر خود است.
فیلم خون بازی نیز در نوع خود در داستان و شخصیتپردازی حرفهای نویی برای سینمای ایران داشت اما در کنار بازی قابل قبول باران کوثری در نقش سارا، این بیتا فرهی بود که با بازی نقش سیما، اثری ماندگار از خود برجای گذاشت و یکی از مادران متفاوت سینما را خلق کرد. بنیاعتماد این فیلم را با همکاری محسن عبدالوهاب ساخت.
3- شیرین یزدانبخش در نقش مادر خانواده | فیلم ابد و یک روز
زمانیکه فیلم ابد و یک روز در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، سینمای ایران تحت تأثیر یک نام جدید قرار گرفت. فیلمسازی جوان که در نخستین فیلم بلند سینماییاش جوایز جشنواره را درو کرد. آن سال بازیگران فیلم نیز جوایز اصلی جشنواره را از آن خود کردند اما بیشتر نگاهها متوجه نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار و پیمان معادی بود.
در این میان اگرچه شیرین یزدانبخش برای ایفای نقش در این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد اما شاید آنقدر که باید و شاید به او و تبحرش در ایفای نقش یک مادر عجیب و متفاوت در سینمای ایران پرداخته نشد. نقشی که شاید در آن زمان از عهده هر کسی برنمیآمد؛ آنهم در برههای که این بازیگر با ایفای نقش مادر در فیلمهایی چون آشغالهای دوستداشتنی، بوسیدن روی ماه و جدایی نادر از سیمین شناخته میشد. نقشهایی که با ویژگی مادر ایرانی بیشتر آشنا بود. با این حال یزدانبخش در نقش مادری که بیمار است اما در خانوادهای بحرانزده به نوعی دیگر از روال مرسوم سینما به فرزندانش نگاه میکند، روایتگر نقشی موفق و متفاوت بود. اوج این تفاوت در لاپوشانی و پنهانکاری خلافهای فرزندی است که به ظاهر وضعیتی بحرانیتر نسبت به سایر فرزندان دارد. او حتی در لایههای زیرین نقش، برخی کارهای آن فرزند یعنی محسن با بازی نویدمحمدزاده را تحسین میکند.