نقدی بر سرمایه داری

"انگل" (2019) فیلمی به کارگردانی بونگ جون هو محصول کره جنوبی داستان خانواده ای فقیر را روایت میکند که با حیله و نیرنگ به زندگی خانواده ای ثروتمند وارد میشوند تا خودشان را از فقر و فلاکت نجات دهند و زندگی بهتری را تجربه کنند.
از همان آغاز داستان مانیفست فیلمساز ارائه میشود: خانواده کیم در زیرزمینی محقر زندگی میکنند که در انتهای کوچه ای بن بست قرار گرفته که نور کمی به آن میرسد و پاتوق افراد مست برای ادرار کردن است! وای فای تنها در توالت آنتن میدهد و ساکنین خانه از اینترنت همسایه استفاده میکنند! تنها بهره آنها از خدمات شهری سم دفع آفت است که از پنجره به داخل سرازیر میشود! آقای کیم در گذشته ورشکست شده و هیچکدام از اعضای خانواده اش دارای شغل مناسبی نیستند. به این ترتیب مخاطب میفهمد که مضمون فیلم نقد شکاف های طبقاتی است اگر چه در ادامه مشخص میشود نیت کارگردان ساخت فیلمی با رویکرد ضد سرمایه داری نیست!
خانواده متمول آقای پارک با آسودگی از زندگی لاکچری اش لذت میبرد و در رفاه و آسایش است. درحالیکه تمام زندگی آقای کیم را سیل میبرد دغدغه خانم پارک برگزاری جشن تولد پسرش است. حتی سگ خانواده پارک هم از زندگی مرفهی برخوردار است که با وضعیت اسفبار خانواده کیم قابل قیاس نیست. به طور طبیعی چنین فاصله ای چندان پایدار نمی ماند و در ادامه طمع خانواده کیم برای برخورداری از امکانات بهتر دامن آقای پارک را میگیرد و تر و خشک را با هم میسوزاند. آقای کیم برای تغییر موقعیتش به خدعه و نیرنگ متوسل میشود و با دسیسه خانواده خودش را جایگزین خدمه خانواده پارک میکند. اگرچه وضعیت موجود معلول ساختارهای غلط اجتماعی است اما کیم روند اشتباهی در پیش میگیرد که سرانجام به جرم و جنایت می انجامد.
در فیلم بوی بد خانواده فقیر و لباس زیر دختر آقای کیم به موتیف هایی تبدیل میشود که بیانگر نگاه آلوده و سطحی ثروتمندان به طبقه فرودست جامعه است. همچنین پوشیدن لباس سرخپوستی توسط پسر خانواده پارک و اسکانش در حیاط خانه به طور نمادین نشان میدهد که سرمایه داری از ریشه دارای مشکل است! اما به باور فیلم فقرا روش های نادرستی را برای حل مشکلاتشان در پیش میگیرند که در نهایت به بدتر شدن وضعشان می انجامد، شبیه همان سرنوشت شومی که در نهایت نصیب خانواده کیم میشود!
در جریان فیلم زن خدمتکار خانواده و همسرش آقای هون که در زیر زمین خانه پنهان شده نمادی از "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی و گوینده مشهور خبر در آن کشور "ری چون هی" میشوند: آنها در اوج فلاکت شعار میدهند و تنها چیزی که در چنته دارند تهدید به فشار دادن دکمه بمب اتم (در اینجا دکمه گوشی موبایل) است تا بتوانند اخاذی کنند! اما زمانیکه سایرین میخواهند آنها را مثل حشره له کنند از انزوا به بیرون می خزند و همه را به نیستی و نابودی میکشند!
از نکات جالب وجود چند ژانر مختلف و حتی متضاد در فیلم است، به عنوان نمونه سکانسها هم در ژانر کمدی و هم در ژانر وحشت ساخته شده اند! فیلمساز اثرش را به یک ژانر خاص محدود نمیکند و این سبب میشود که دست باز تری برای رساندن پیام خود به مخاطب داشته باشد.
"انگل" نخستین فیلم غیر انگلیسی زبان برنده جایزه اسکار به شمار می آید که موفقیتهای دیگری از جمله نخل طلای جشنواره کن نیز در کارنامه اش دیده میشود.