جستجو در سایت

1398/10/06 00:00

دلقکی که اصلا خنده‌دار نیست...

دلقکی که اصلا خنده‌دار نیست...

  

جوکر، دلقکی که اصلا خنده‌دار نیست...

تاد فلیپس کارگردانی که بیشتر عمرش را در کمدی صرف کرده حالا با دلقک به میدان آمده اما دلقکی که اصلا خند‌ه‌دار نیست. ماجرای جوکر همان ماجرایی است که در بتمن شوالیه تاریکی ساخته‌ی نولان دیدیم، همان جوکر معروف سینمای جهان که دل‌های زیادی را فتح کرد و همینطور خیلی‌ها را مجذوب خودش کرد. این که این جوکر دقیقا همان است یا نیست زیاد مهم نیست، مهم این است که این جوکر سر آغاز است. فیلم بی‌نهایت متکی به شخصیت و درونی است به طوری که کمتر صحنه‌ها و مواقعی را می‌بینیم که از جوکر جدا شویم و با او همراه نباشیم، واکین یا خوآکین فینیکس هم خوب از پس نقش برآمده و جایی در فیلم را سراغ نداریم که بازی از شخصیت کمتر یا ضعیف‌تر باشد.

فیلم‌ساز با صبر و بدون دستپاچگی شخصیتش را معرفی می‌کند و بدون پرداختن به حاشیه‌های گاتهام فقط به جوکری که می‌خواهد خلق کند می‌پردازد. بعد از شناخت شخصیت باید منتظر تحول و تغییر در او بود که فیلمساز در این مورد هم زیاد مخاطب را معطل نمی‌گذارد. حالا در یک سوم اول فیلم آرتور سفرش را آغاز کرده تا جوکر شود. سفری جذاب و منطقی.

همه چیز فیلم به همه جایش می‌آید، موسیقی به اندازه بازی‌ها خوب است. بازی بازیگران مخصوصا فینیکس به اندازه کارگردانی خوب است، کارگردانی به اندازه فیلمنامه خوب است. همه چیز در سطح استاندارد خوب است و این تضمین کننده‌ی یک فیلم خوب است و نتیجه هم چیزی غیر منتظره نیست، جوکر فیلم خوبی است.

اگر بخواهم در مورد نقاط ضعف فیلم بگویم، درست است که فیلمساز به جهان درونی و ذهنی جوکر می‌پردازد و سعی دارد کمترین پرداخت را نسبت به حاشیه‌ها داشته باشد اما این میزان سطحی سازی نیروی مخالف مخصوصا پلیس قدری اذیت کننده است. جوکر سه نفر را می‌کشد، مادرش را می‌کشد، یک نفر را در آپارتمانش می‌کشد، دو پلیس را سرکار می‌گذارد و تا حد مرگ یک طورهای میزند، در برنامه‌ی زنده‌ مجری مشهور را می‌کشد... پس کی قرار است نیرویی جلوی او بایستد؟

از این موارد جزئی که بگذریم، یک مسئله که بیشتر مرا به فکر فرو می‌برد، تصمیم جوکر برای کشتن مادر است. کاری به علت این تصمیم هم ندارم، آرتور از تمام دنیا برایش فقط مادر مانده است. مادری که در جایی از فیلم به خاطر نگهداری‌اش افتخار می‌کند و نقل قول‌های آرتور از مادرش نشان از عزیز بودن و بزرگ بودنش برای آرتور دارد. حالا آخرین چیزی که می‌تواند آرتور را به جوکر تغییر دهد، آخرین سنگی که به پای آرتور بسته شده، مادرش است. به نظرم بهتر می‌بود که این سنگ توسط خودش باز نمی‌شد، یعنی آخرین تیر بر پیکر آرتور و تبدیلش به جوکر را خودش وارد نمی‌کرد. البته نمی‌توان این را به قطعیت گفت یا شاید اصلا اشتباه باشد اما به نظرم کار درست همینی است که اشاره کردم.

در آخر نمره‎ من برای این فیلم 9 از 10 است؛ یعنی راه کوتاهی برای بهترین شدن داشت و دارد. حتما توصیه می‌شود که برای یک بار هم شده ببینید چون اگر نبینید ضرر کرده‌اید.