جستجو در سایت

1398/02/03 00:00

حق با کیست؟

حق با کیست؟

  

«جوئل» فیلمی به کارگردانی کارلوس سورین کارگردان مشهور آرژانتینی، داستان زوجی ست که تصمیم به سرپرستی یک پسر هشت ساله می­گیرند. در شهر کوچک محل زندگی آن­ها ورود این کودک به جامعه مشکلاتی را برای این زوج به وجود می­آورد.
فیلمنامه ی «جوئل» ساختار درستی دارد. فیلم بدون مقدمه چینی های بی مورد و طولانی داستانش را آغاز می کند و گره هایش را در جاهای درستی می افکند. این­که ذوق زوج، به مرور و با آشکار شدن بسیاری از وجوه پنهان مانده ی گذشته ی کودک و سوابق اعضای خانواده اش و بحران هایی که پشت سر گذاشته رو به خاموشی می رود و جای خود را به دلهره و نگرانی می دهد در طول فیلم به ظرافت گسترده شده و مخاطب را با مشکلات خانواده همراه می سازد. هرچه داستان رو به جلو می رود گره ها محکم تر می شوند و مخاطب هر لحظه احتمال می دهد که زوج از تصمیم ادامه ی سرپرستی کودک منصرف شوند.
سورین در خلق شخصیت های فیلم خود عملکرد درستی دارد. سختگیری ها و دلسوزی های سیسیلیا به عنوان مادر در مقابل خونسردی حساب شده و البته توام با همراهی دیگو با او در القای احساسات آنها در مهلکه ای که درش گرفتار شده اند به مخاطب به اندازه و به جاست.
آنچه به زعم من یک اشکال قابل ملاحظه را در فیلمنامه ی کار پدید آورده است، تمرکز بیش از اندازه فیلمساز بر مشکلات جوئل در مدرسه و واکنش اولیای همشاگردی ها نسبت به وضعیت اوست. بهتر آن بود سیسیلیا و دیگو به عنوان پدر و مادری تحصیلکرده مترصد حل بحران های روحی جوئل برمی ­آمدند و مثلاً او را پیش روانشناس می بردند، یا حتی کمی بیشتر در گذشته ی او کنکاش می کردند تا بتوانند بیشتر کمکش کنند. پدر و مادر، علاوه بر تلاش برای اثبات او به مدرسه و جامعه کوچک همشاگردی ها و والدین شان می بایست مشکلات و اختلالات روانی و عاطفی کودک را نیز جدی می گرفتند تا مخاطب در برخی موارد حق را به گروه مقابل ندهد و بتواند همذات پنداری اش را به صورت کامل در اختیار شخصیت های اصلی قرار دهد. حال آن که در شرایط فعلی می توان بعضاً حق را به گروه مخالف داد.
فیلم یک بازیگر نقش اول زن بسیار درجه یک دارد که رنج های وارد بر مادر را به زیبایی به تصویر می کشد بی آن که بازی او رنگی از اغراق به خود بگیرد. بازیگر خردسال فیلم نیز درونگرایی و انزوای جوئل را بسیار باورپذیر به تصویر می کشد. فضای فیلم رئالیستی ست و حرکات و زوایای دوربین در ایجاد حس تنش و اضطراب به مخاطب درست عمل می کنند. «جوئل» را باید فیلمی موفق در سینمای آمریکای لاتین دانست که علاوه بر ترسیم مشکلات فرزندخواندگی در جامعه ای عقب افتاده، به مضمون "انسانیت" و "نوع دوستی" نیز اشاره می کند و پایان باز آن که بیانگر تسلیم نشدنِ مادر در برابر فشارهای بیرونی ست شاید اصلی ترین نقطه قوت فیلم  باشد.