شکست« شفت »

اختصاصی سلام سینما- با وجود نقش آفرینی ساموئل ال جکسون، اما« شفت »شکست خورده است.
ساموئل ال جکسون در نقش جان، همچون نقش آفرینی های گذشته اش موفق است اما نمی توان چنین چیزی را درباره خود فیلم هم گفت.
«شفت» در ادامه داستان های کارآگاهی هارلم و فیلم جان شفت با بازی ریچارد روندتری در سال 1971 و استفاده تجاری از سیاه پوستان ساخته شده است. راندتری، قبل از اینکه جکسون در دو ادامه قبلی جان شفت در سال 2000 بازی کند، نقش آفرینی کرده بود. هنوز هم شنیدن این جمله از زبان یک مرد خوب است«شاید تو را به زمین بزنم اما ناامیدت نخواهم کرد».
پس از 19 سال هنوز فیلمی با عنوان شفت وجوددارد که در آن جکسون برای بزرگداشت راندتری تلاش می کند و جان شفت را به نسل سومش( با بازی جسی آشر )می سپارد. از هر فیلمی توقع زیادی وجود دارد، اما در مورد این ماجراجویی بی هدف و کوچک به کارگردانی تیم استوری و نویسندگی کنیا باریس و الکس بارنو، این امر حتی به نظر هم غیرممکن می رسد.
جکسون بسیار پر انرژی است و چنان قدرت و کاریزمایی به نقش داده است که به سختی می توان باور کرد که او 70 سال دارد. این مورد در ارتباط با راندتری هم صدق می کند، از عمو به پدر جکسون تبدیل شده است و در واقع 76 سال دارد.
مشکلی که در این فیلم جدید وجود دارد بیشتر از قبل است، مشکل اول این است که جکسون شفت با گذر زمان تغییری نکرده است. او همچنان همان آدم بی دین و کله شقی است که رفتار متکبرانه اش حتی اندکی هم بهتر نشده است. شاید این از نظر تئوری قابل توجیه باشد اما در عمل چنین چیزی دشوار است.
شفت آخر، داستان شلوغی دارد، شاید به این دلیل که باید سه نسل را در خود جای می داد باعث شده که فیلم پیچیدگی های زیادی داشته باشد به طوریکه به سختی می توان فهمید که جریان از چه قرار است.
داستان با فلش بک هایی به 1989 و ماشینی که در خیابان هارلم پارک شده است آغاز می شود. داخل ماشین جکسون شفت و مایا بابانیکوس( با بازی رجینا هال )نشسته اند، جکسون در حال خواندن رفتارهای آشوب گرانه اش در طول زندگی است.
جسکون متوجه می شود که قرار است به زندگی اش حمله شود. اما مشکل زنده ماندن نیست-مهم نیست که چند تا گلوله به سمت او شلیک شود، این گلوله ها همیشه خطا می روند -رابطه شفت با مایا چندان هم مبارک نیست.
خشونت او فرزندش را در معرض خطر قرار می دهد، مایا از شهر خارج می شود، بنابراین تنها رابطه شفت با فرزندش از طریق هدایایی است که در مناسبت ها برای او می فرستد. 20 سال بعد وقتی پسرش جی جی، از دانشکده MIT فارغ التحصیل می شود بعنوان متخصص امنیت سایبری در اف بی آی منهتن شروع به کار می کند و به زودی مورد تشویق مدیر( با بازی تیتوس ولیور )قرار می گیرد.
کریم حسن( با بازی آون جوگیا )یکی از دوستان صمیمی جی جی به طرز مشکوکی به قتل می رسد، جی جی تصمیم می گیرد تا درباره مرگ او تحقیق کند و برای به دست آوردن اطلاعات از یک فروشنده مواد مخدر به هارلم می رود. این جاست که جی جی برای کمک به یکی از دفاتر قدیمی پدرش می رود، پدر قبول می کند تا به روش خودش به او کمک کند.
شوخی های جکسون و لورن فیش برن و لحظات سرگرم کننده ای که در رابطه پدر و پسری دیده می شود، برای مثال زمانی که جی جی پدرش را به نقض حقوق انسانی متهم می کند یا وقتی که شفت از ذائقه پسرش ایراد می گیرد، شفت را به یک فیلم روان تبدیل کرده است. اما به طور کلی داستان جذابیت ندارد و درگیری های آن اینقدر معمول است که حتی بازی سه نسل از مردان شفت هم نمی تواند باعث ماندگاری آن شود. زمان کمی به موزیک خوب ایزاک هیز اختصاص داده شده است، اما روزهای قدیمی از بین رفته و برنمیگردند.
منبع: لس آنجلس تایمز