زاوایای پنهان و تاریک مرلین مونرو
فیلم بلوند به نویسندگی و کارگردانی اندرو دامینیک
با بازی آنا دی آرماس ، آدرین برودی، بابی کاناوله ، جولیان نیکلسون و برداشتی تخیلی از زندگی ستاره سینما و نماد قرن بیستم،مرلین مونرو ی درام رو میسازه.
اسم مرلین مونرو کافیه تا ذهن مخاطب پر بشه از داستان ها و روایت ها و خرده مثل های مختلف یا حاشیه ها بنابراین پرتره ای داریم از یک شخصیت کاملا دراماتیک و قابل پردازش
در مرحله اول این که کارگردان ،مرلین مونرو رو به شخصیتی شعار زده و قهرمان محور و تجاری تبدیل نکرده،بلوند رو برای من خوشایند و زمانی که متوجه شدم به لایه های درونی این شخصیت پرداخته و قرار است با فیلمی جدی و درام مواجه شوم، بلوند رو برای من خوشایند تر کرد.
کاشت و برداشت های فیلم (به اصطلاح حوصله سربر و خشک نبود)همذات پنداری ها ،نفرت ها ،خوشحالی ها و غمگین بودن ها تا حدودی درست تنظیم شده بود و دلیلی برای اینکه زمان از دستم در برود.کاری که کمتر در آثار زندگی نامه ای میتوانم ببینم!
با اینکه داستان بر پایه شخصیت طراحی شده و یک پرتره از زمان کودکی تا معروف شدن مرلین مونرو داریم اگر کلمه ((تخیل)) در کنار تعاریف و توضیحات فیلم قید نمیشد بلوند رو به دیگران پیشنهاد نمیدادم و یک اثر غیرقابل ارجاع می دانستم اما زیر سایه کلمه( تخیل) میتوانم این حجم از تاریکی و سیاهی مطلق رو پذیرا باشم.
همانقدر که سیاهی و تاریکی مرلین مونرو در این فیلم قابل لمس و درک زوایای مثبت و اثر گذاری شخصیت در جامعه کم رنگ و فراموش شده ست.
حتی در اتنوگرافی هم مرلین مونرو یک شخصیت خاکستری و نه چندان محبوب تعریف میشود که این دیدگاه در فیلم بلوند کمی اغراق شده و باورناپذیر است.
روند شخصیت پردازی در بلوند دست و پا شکسته ست همانقدر که از خود مونرو میدانیم به اندازه کافی مگر در بیست دقیقه اول از نورما جین مورتنسون چیزی نمیدانیم!
با وجود اینکه بلوند اثری بیوگرافی است و میتواند تا حدودی از پی رنگ ها و خط داستانی و نوع روایت فاصله بگیرد اما قدرت منطق و کشش بیشتر در مورد بیماری مرلین مونرو و حواشی هایش را از دست میدهد.
با وجود این که خرده داستانک ها و روایت ها درمورد مرلین مونرو تمامی ندارد ((بلوند)) در بیوگرافی
اثری قابل قبول است ولی در درام سیاه نمایی می کند.