...

  بلوغ خشونت بار در زیر سایه امر و نهی خانواده!

فیلم خام به نویسندگی و کارگردانی Julia Ducournau و بازی ستارگانی همچون Garance Marillier و Ella Rumpf محصول سال 2016  و تولید مشترک فرانسه و بلژیک است.

فیلم در ژانر درام ترسناک ساخته شده است و محوریت آن روانشناسی است. 

در ابتدا اگر فیلم را ببینید احتمالا صحنه های خشونت بار و پر از هیجان و اضطراب فیلم چه مربوط به شیطنت های جوانان در دانشگاه و چه خونخواری دختر جوان نظر شما را به خود جلب میکند. اما واقعیت این است که شاید قصه فرعی در این فیلم به اندازه قصه اصلی مهم نباشد، اما اهمیت آن در شکل دادن به قصه اصلی بی نهایت مهم است. قصه فرعی که مربوط به ارتباط justine شخصیت اصلی فیلم و خواهرش alexia میشود و از دل همین قصه مسئله مهمتری پدید می آید که مربوط به راز های مخفی این خانواده میشود. رازی که دختر با سفری پر هیجان و پر از ماجرا در پایان قصه میفهمد و twist  داستان در همین نقطه به بهترین شکل، نمایش داده میشود و چرخش داستان از مهمترین مسئله فیلم پرده بر میدارد. خانواده گیاهخواری که در اصل آدمخوار هستند! و این چرخش بین گیاهخواری/گوشتخواری است که سبب میشود در پایان فیلم به خودتان بیایید و ببینید به جای پیگیری این همه اتفاق مهیج و این حجم از اضطراب و تحمل زجری که گاها با توجه به موسیقی متن بی نظیر فیلم به صورت آگاهانه به لذت تغییر میکند میتوانستید از همان اول از خودتان بپرسید چرا انقدر شخصیت مادر اصرار به گیاهخواری دارد؟ فیلمنامه نویس با دقت زیادی داستان را پیش میبرد و در صحنه ای که دختر قلوه خرگوش را میخورد و در پی آن حساسیت شدیدی را در بدن خود حس میکند تقریبا مطمئن میشود که علت نگرانی مادر حساسیت دختر به گوشت است!

در این خانواده اخلاق حرف اصلی را میزند و رئیس شخصیت مادر است.

حرف حرف اوست و پدر تنها میتواند اطاعت کند. دو خواهر از لحاظ شخصیتی کاملا با هم متفاوت هستند. همانطور که خواهر بزرگتر اشاره میکند او همیشه بچه عجیب و غریب خانواده بوده در صورتی که دختر کوچکتر همیشه محبوب پدر و مادر بوده است. دلیلش هم ساده است. دختر کوچکتر حرف پدر و مادر را گوش کرده و لب به گوشت نزده اما دختر بزرگتر سرپیچی کرده و همین اتفاق باعث شده با ذات حقیقی خودش روبرو شود..

اما سوال اینجاست چرا حسادت خواهر بزرگتر زودتر از این باعث اغفال خواهر کوچکتر نشده است؟!

در نهایت مسئله بلوغ مطرح میشود. Justine  دارد بزرگ میشود و این مسئله طبیعی است که تابع رفتار و حرکات خواهر بزرگتر خودش که حالا دختری بالغ است و به شناختی نسبی  از خودش رسیده است، باشد. بهترین مثال برای این صحنه هم در میانه داستان است. جائی که دو خواهر با هم تنها هستند و در ابتدا بحث بلوغ انسانی اتفاق می افتد و سپس بلوغ آدمخواری! آن هم با خوردن انگشت خواهر بزرگتر!!