نقدی تحلیلی بر جنجالی ترین فیلم نتفلیکس...

به نام خدا
فیلم ناناز ها(Cuties) جدید ترین و جنجالی ترین فیلم نتفلیکس، محصول 2020 فرانسه و در ژانر درام.. موزیکال است. فیلمی که علی رقم نشانه گذاری شدید مردم و به علت موضوع رئال آن از امتیازی ننگین بهره برد. نکات زیادی راجع به این اثر وجود داشت ولی من سعی میکنیم کلیت نظام فیلم را برای شما عزیزان شرح دهم. با من همراه باشید.
فیلم ماجرای دختر 11.. 12 ساله ی مسلمان سیاه پوست که در فرانسه اقامت دارد و به همراه مادر و دو برادر کوچکش زندگی میکند ره روایت میکند. در واقع فیلم مورد نظر چند پله چند پله انحطاط دختر خانواده را در جامعه نشان میدهد. چگونگی تغییر دیدگاه او به لایه های سطحی دینش. چگونگی دیدگاه او به ارزش هایش و چگونگی بروز خود در جامعه. فیلم ناناز ها به طور کلی با جنبه انسان کار دارد و در هر چیزی کم گذاشت، در عوض این منظورش را نه در قالب پیام بلکه در قالب طرح فیلمنامه ارائه کرد ولی راجع خود فیلمنامه چه؟؟!
بررسی فیلمنامه اثر
با بررسی مکاتب سینمای جهان از ابتدای تولد سینما در 1895 تا هم اکنون در سال 2020 به نکات مهمی پی میبرید. از این هزاران نکته یکیشان ماندگاری و عدم غروب کامل این مکاتب است. فرانسه که با مکتب دادائیسم و رئالیسمش شناخته میشود، هنوز که هنوز است آن ها را در بطن خود حفظ کرده. درست است که گذشت دوران واقع گرایی در فرانسه و آلمان و دوران مورنو، پابست، دوپونت و فیلمهای خیابانی بسیار کوتاه بود اما در عوض غروب آن نسبتا طولانی است. فیلم Cuties را از نظر سبک میتوان به دو راه کشاند.
1_قرار دادن فیلم در رئالیسم فرانسوی به خاطر واقع گرایی شدیدش که در جهان کنونی جریان دارد.
2_ساخت سبکی جدید برای آن با نام مستعار نئو نئو ریالیسمیک.!!
بنده به شخصه راه دوم را قبول میکنم. منظور از مکتب شماره دو مکتب جدید تر از جدید رئال است. یعنی فیلم واقع گرایی که در آن واقع گرایی وجود خارجی ندارد.!!
مسئله مشکل شد اما نگران نباشید که گر صبر کنید ز غوره حلوا سازید...
با یک نگاه اجمالی به فیلم یاد انحطاط اکسپرسیونیسم آلمان می افتم. چرا که پس از کوچ بهترین هنرمندان عصر طلایی آلمان 1925 تا 1930 آلمان از توانمند ترین هنرمندان خود محروم شد و واقع گرایی هایشان تنها یک پوسته دروغین و بسیار درامتیک از واقع گرایی بودند. آن فیلم ها(که فیلم ما نیز همانند آنان است) دیگر آن شور و هیجان فیلمهای خیابانی آقای مورنو و پابست را نداشتند. اگر تا قبل از آن فیلمی واقع گرایی را نشان میداد. پس آن را با واقع گرایی نشان میداد اما پس از غروب آن عصر اتفاقی دیگر رقم خورد. فیلم ناناز ها نیز همین راه حل را برای پیشبرد خود به کار گرفت. یعنی قصد نشان حقیقتی تلخ در جامعه را داشت اما در مونتاژ، تدوین، سیر منطقی و واقع گرایانه فیلمنامه و... خیلی عجله کرد. مثلاً در همان 10 الی 11 دقیقه ابتدایی فیلم که دختر در حال بازگشت از مسجد یا حال محل عبادت یا... به سمت خشکشویی میرود و دختری همسن خودش را در حال رقص میبیند. روز بعد همان دختر و دوستانش را اتفاقی در مدرسه میبیند و روز بعد و روز بعد. این کار دنبال کردن مسیرهای روزمره زندگی نیست بلکه بیش از حد درام کردن یک فیلم سینمایی است. اگر قصد Cuties حقیقتا نشان دادن رئالیسم بود باید با رئالیسم آن را نشان میداد نه با فیلمنامه غیر واقعی و ساختگی. وگرنه در طول سالهای قبل از اینکه امی(شخصیت اصلی دختر) در آنجا زندگی میکرد کسی را نمیدید.؟ با کسی در مدرسه برخورد نداشت؟ با کسی حرف نمیزد...؟!
این یک نکته. اما نکته دیگر که برعکس نکته قبل نقد مثبت است...
مردمی که فیلم فلسفی Cuties را به رقص های باله کوتاهش محدود کردند کسانی اند که همه چیز را محدود میبینند. وگرنه من و بسیاری از منتقدان هر چیز گرانبهایی بگویید از این فیلم دیدیم و دریافت کردیم به جز رقص هایش. حقیقتا اعتراض به چنین فیلم ارزشمندی که جسارت سازنده را در نشان دادن دنیای بیرون به دنیای بیرون میرساند حماقت تمام است. اگر همان افراد کمی انفعال را کنار میگذاشتند و فعالیت خود را از نظر مغزی زیاد میکردند، آنها نیز مانند ما به فیلم نگاه میکردند و آنرا فرای یک فیلم با ژانر موزیکال میدیدند.
همان طور که در بند های پیش گفتم، فیلم با جنبه ی آدمی سروکار دارد. با توجه به اینکه افراط و تفریط چقدر میتوانند خطرناک باشند. فیلمنامه ما از این نظر توسط نویسنده قهار آن به سه بخش تقسیم میشد.
1 بخش افراط که ابتدای فیلم بود و با نشان دادن اسلام(نه اسلام حقیقی) برای حقوق زن، جذابیت این دین زیبا را برای دختر ما له کرد. او در خیال خود اسلام را دینی میدید که زن در آن حق اعتراض به شوهر به خاطر خیانتش ندارد. اسلامی میدید که در آن حجاب عمیق ترین لایه ی ارزشی خانواده هابود. به قول شعری معروف.:
اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند
چون دغدغه ی مردم این شهر حجاب است
آری، دختر قصه ما همین طور که شخصیت عمه (به عنوان نمادی از رهبران دینی جامعه. مثلا راهب در مسیحیت) او را راهنمایی های دینی میکرد و... بیشتر از اصول و هنجار های دینش زده میشد. از طرفی به سمت راه دیگری که همان دوست های رقاصش بودند کشیده میشد...
2_تفریط در وسط کار:در اینجا به تفریط میرسیم. وقتی دختر مسلمان افراط های دینی را قبول نکرد و مخفیانه به سمت دیگری میرفت زیاده روی در آن سوی پرچین شدت گرفت. تا جایی که خود همین دختر رقص زنان بدکاره را به دوستانش یاد میداد و در هنگام دعا و عبادت روی سرش چادری میکشید و سپس با تلفن همراهی که دزدیده بود رقص های تحریک آمیز را تماشا میکرد. این مسئله که ماشالله سالهای زیادی است در جامعه ما و سایر جوامع ریشه دوانده عین عین عین حقیقت است که اگر خودم آن را به چشم نمیدیدم انقدر از صحت آن اطمینان نمیدادم... به بحث برمیگردیم، این معضل همان طور که گفتم به ارزش های غنی و جنبه ی آدمی بستگی دارد. وقتی ارزش های یک دین که غنی ترین لایه جامعه هستند به سخره گرفته شد و دروغین خوانده شد، کم کم مردم از این راه به راه های دیگر روی می اورند و ممکن است همین زیاده روی در تغییر فرهنگ و باوری که هنوز جنبه آن هم در یک جامعه نیامده چه برسد به خودش، باعث بروز این کژروی ها میشود...
3_اعتدال.میانه روی:فیلم ما اما مخاطب را نا امید نگذاشت و با پایان هوشمندانه فیلم میخواست به ما بگوید که ماهی را هروقت از آب بگیریذ تازه است. افراط اولیه و تفریط ثانویه به ناگهان و در پایان فیلم به وسطی یا به میانه روی تبدیل شد. یعنی بهترین راه تغییر باور در جوامع. انتهای فیلم امی نه مانند اول دور از جامعه و به ان شدت محجوب و خشک بود و نه مانند اواسط فیلم زیاده روی در پوشیدن لباس های کوتاه و قر و اطوار های مختلف را در خود داشت. یک میانه روی که او را به اوج کمالش رساند و او را تا فلک و نزد خدا بالا میبرد. اگر تمام افراد جامعه این میانه روی را داشتند به قول معروف دنیا گلستان می شد.
قضاوت نمیکنم اما بر این عقیده استوارم که هر کس میخواهد معنای واقعی زندگی و معنای حقیقی میانه روی و دوری از افراط و تفریط را بفهمد و آن را به کاربگیرد. حتماً باید فیلم Cuties 2020 محصول جدید فرانسه را تماشا کند. چرا که علی رغم مشکلات سبکی این اثر و وابستگی مونتاژ آن به فیلمنامه، فیلم یک پیام ارزشمند درون خود دارد که حتی اگر با دوربین گوشی و بدون تدوین و... درست میشد یک جو از ارزشش کاسته نمیشد. به هر حال اینگونه فیلم ها ثابت میکنند که سینمای حقیقی هنوز وجود دارد. سینما فقط جای خنده و گریه رویاگردازی نیست. همه چیز در سینما لازم است. اصلا همین رنگارنگی و تفاوت سبک های سینما است که آن را قابل تحمل و زیبا میکند. هنر هفتم با این آثار زنده نگه داشته میشود. هر چند سینما هنری نیست که با باد چون بید بلرزد. اگر قرار بود ویروس یا... سینما را از بین ببرند که سینما به چیزی که هست بدل نمیشد....