نشانه شناسی گفتمانی فیلم شیار 143

مقدمه :
در تاریخ کشورها رویدادهایی وجود دارد که تمام ملت را در بر می گیرد و کسی نمی تواند خود را از آن جدا کند . انقلاب و جنگ از این دست است ، کشور ما در دهه های اخیر هر دوی این رویدادها را با هم تجربه کرد ، با فاصله اندکی از پیروزی انقلاب اسلامی جنگی طولانی و تمام عیار بر این ملت تحمیل شد . اثرات جنگ در مدت طولانی همچنان باقی می ماند و لذا دولت ها و ملت ها از بروز جنگ استقبال نمی کنند و سعی می کنند منازعات و مشکلات را از راههای دیگر حل و فصل نمایند .
از آنجا که جنگ هشت ساله بر ایران تحمیل شد و قدرت های سلطه گر با تمام توان از متجاوز بعثی حمایت نمودند و در واقع جنگ از حالت جنگ برای سرزمین فراتر رفت و به جنگ برای دفاع از مقدسات ، اعتقادات و انقلاب یک ملت بدل شد ، به شایستگی این جنگ نام « دفاع مقدس » بر خود گرفت ، شهیدان والامقام کشور در کنار دفاع از مرزهای سرزمینی از هویت ملی و دینی این مردم دفاع کردند و با پایان جنگ هنرمندان تلاش نمودند رشادت های رزمندگان را بر تارک تاریخ کشور ماندگار نمایند و میان نسل گذشته ، حال و آینده ارتباط برقرار نمایند . به همین خاطر هم سینمایی با نام سینمای دفاع مقدس شکل گرفت تا بتواند حوادث آن روزها را بازنمایی نماید .
همانطور که عنوان شد فضای حاکم بر جامعه ایران برداشت معنوی و مقدس از جنگ را شکل داد و طوری گسترش یافته که تقریبا تمام آثار سینمایی دفاع مقدس به ستایش و تجلیل جنگ پرداخته اند و شاید هنرمندان بدلیل همین جو حاکم از نگاه متفاوت به جنگ پرهیز کرده اند .
در همین رابطه ،سلطانی ( 1394) در تحلیل فیلم جدایی نادر از سیمین باور دارد « با نگاهی تاریخی به سیر تحول کیفی فیلم هایی که در طی پنجاه سال اخیر ، توسط سینماگران برجسته ی ایرانی تولید شده اند ، می توان دریافت که به تدریج نوعی بیان نمادین در سینمای ایران شکل گرفته است که لایه های معنایی آن مدام پیچیده تر و عمیق تر شده است . این نوع نمادگرایی از جهتی به دلایل زیبایی شناختی است . بیان هنری از هر نوعی که باشد زیبایی اش را مدیون تازگی و پیچیدگی نمادهایی است که بکار می گیرد . اما از جهتی دیگر ، افزایش نمادگرایی در سینمای ایران حاصل نوعی شرایط اجتماعی بوده است که امکان بیان آزادانه را از هنرمند سلب کرده ، باعث راندن معنای به لایه های زیرتر فیلم ، افزایش عمق نشانه شناختی ، و در نهایت ارتقاء کیفیت هنری آن شده است . »
با این توصیف می توان شیار 143 را فیلمی دانست که نگاهی متفاوت و عمیق تر به جنگ دارد ، اما بدلیل اینکه تحلیل علمی و روشمند از آن ارائه نشده و در نظرات ارائه شده غالبا بازنمایی نقش مادران شهدا مد نظر قرار گرفته است ، در نتیجه پیچیدگی نمادهای آن مغفول مانده و از آنها رمزگشایی نشده است .
نظر رهبر معظم انقلاب در مورد فیلم شیار 143 :
« فیلم خیلی خوبی بود هم از لحاظ داستان که یکی از کمبودهای اکنون سینماست و هم پیچ داستانی خوبی داشت که خوب هم باز شد ؛ هم از لحاظ کارگردانی و هم از لحاظ بازی سنگ تمام گذاشته شده ، از لحاظ محتوا این فیلم ارزشی بود .»
خلاصه داستان :
الفت مادری است که در جوانی همسر خود را از دست می دهد و با کمک مادرش فرزندانش را بزرگ می کند . او زنی کدبانوست که به همه کارهای یک منزل روستایی نزدیک مس سرچشمه می پردازد .کشاورزی ، دامداری ، قالیبافی ، پخت و پز کارهای روزانه الفت است . او به پسر کوچکش یونس بسیار علاقه دارد . وقتی یونس بزرگ می شود در رشته مهندسی معدن دانشگاه پذیرفته می شود اما این مسئله با شروع جنگ همراه است . یونس را از کودکی با دختر فامیلشان نامزد کرده اند . اما او برای آن که سودای رفتن به جبهه را در سر می پروراند از ازدواج سرباز می زند و می گوید برای این کار زود است . او سرانجام علی رغم میل مادر خود به جبهه می رود . بعد از عملیات والفجر مقدماتی دیگر از یونس خبری نیست و الفت همچنان در انتظار کسب خبری از فرزندش است ، حوادث مختلفی روی می دهد و نهایتا با پذیرش قطعنامه 598 جنگ به اتمام می رسد .الفت طی تمام این سال ها رادیویی که پسرش به او هدیه داده بود را به کمرش بسته و رادیو عراق را گوش می دهد تا بلکه نام فرزندش را در میان اسرای جنگ بشنود ، در تمام مدت 15 سال که در فیلم طی میشود الفت مشغول بافت یک قالی است و دار قالی در خانه او برپاست و بعد از گذشت این سال های سخت و انتظار طاقت فرسا یکی از سربازان تفحص شهدا ، در خواب توسط خود یونس از محل شهادت او آگاه می شود و بالاخره پیکر این شهید پیدا می شود و لحظه دیدار مادر با تابوت فرزند خود فرا می رسد ، اما آنچه الفت با آن روبرو می شود کفن پوشی به اندازه یک نوزاد است که او آن را به یاد دوران نوزادی یونس به آغوش می کشد .پس از این است که الفت می تواند بافت قالی را به پایان برساند.
فیلم شکل روایت داستانی دارد و ماجرای الفت از زبان چند نفر بیان می شود .در واقع می توان گفت فیلمساز قصد دارد عملا مستند داستانی ارائه کند تا از این طریق برداشتی واقع گرایانه از روایت را برای مخاطب بیان کند و نگاه متفاوت خود از جنگ را مطرح نماید .
درباره فیلم :
مراسم افتتاحیه اکران فیلم با حضور 143 مادر شهید و برخی مقامات لشگری و کشوری و هنرمندان در برج میلاد برگزار شد . فیلم شیار 143 در سی و دومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت . این فیلم توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردم ، بهترین بازیگر زن و جایزه ویژه هیئت داوران بهترین کارگردانی را دریافت کند و نامزد بهترین فیلم ، بهترین موسیقی ، بهترین صدا و بهترین چهره پردازی شود .این فیلم در جشنواره بوسان و جشنواره فیلم صلح نیز به نمایش درآمده است .
در نگاه دقیق تر به این فیلم در می یابیم :
الفت نماینده گروهی است که سختی های جنگ را متحمل شده اند و مسئولین و مردم از او غافل مانده اند ( در اینجا جامعه زنان ). مسئول پایگاه ، نماینده گروهی است که به جبهه نرفته اند ولی به خاطر جنگ و بعد از آن مشغول کار شدند وهمچنان به زوایای دیگر جنگ مشغولند از جمله جامعه هنری و نگاه حاکم و مسلط بر مسائل دارند بدون آنکه درگیر موضوع شوند و در مقابل دیگران را موظف به قبول مسئولیت و سختی ها می دانند و این روند ادامه دارد . مصاحبه گر نماینده هنرمندان جامعه است که با لحنی سرد و با حالت بازجویی از مخاطبان در مورد جنگ سؤال می کند بدون آنکه شوقی به این کار داشته باشد و در آخر فیلم صراحتا به این نوع نگاه اذعان می کند . « من همیشه با خودم می گفتم چرا بعد اینهمه سال استخوان های این شهیدان را برای خانواده ها می آورند ، هیچ جای دنیا این کار را نمی کنند .»در واقع در این فیلم جامعه هنری و رسانه ای خود جزو شخصیت های اصلی فیلم می باشند و یکی از نکات فیلم پرداختن به همین مقوله است .
یونس نماینده جوانانی است که بی ادعا و داوطلبانه در جنگ شرکت کردند و از همه چیز خود در این راه گذشتند .
مادر الفت ( آهی جان )نماینده نسل گذشته مادران است به همراه دخترش الفت ( نماینده نسل حاضر )و نوه اش (فردوس) و نتیجه اش به عنوان نسل آینده همگی در کوران این جنگ قرار گرفته و از آن تاثیر می پذیرند .
سید علی بمان نمایندهپدرانی از طبقه پایین در جنگ است که ایفای نقش کردند و صبورانه و فعالانه مسئولیت های اجتماعی خود را پذیرفته و به آن عمل کردند .( عموم جامعه )
باقی شخصیت ها هر کدام زیرگروه این دسته بندی قرار می گیرند که بدان پرداخته خواهد شد . در واقع مسئله اصلی این مقاله آن است که دریابد نظام های گفتمانی موجود در فیلم کدامند و این نظام چه نسبتی با فضای گفتمانی اجتماعی کلان تری که این فیلم آن را بر ساخته است دارد . فرض ما بر این است که افکار و برداشت های فیلم ساز خواه آگاهانه و یا ناآگاهانه ، مانند هر عضو دیگر جامعه ، بر ساخته ی نظام های گفتمانی حاکم بر جامعه است ، البته نگاه فیلم ساز بسیار عمیق تر و موشکافانه تر است ، لذا فیلم او در عین آنکه بر ساخته ی این نظام گفتمانی می باشد ، بازنمایی کننده آن نیز هست . در نتیجه با مطالعه نظام های گفتمانی بازنمایی شده در فیلم می توان به تحلیلی از نظام های گفتمانی حاکم بر جامعه در فضای عمومی تولید فیلم نیز دست یافت .
نکته مهم در مورد شخصیت پردازی فیلم ، غیبت طبقه مرفه و رویکردهای سیاسی است بطوریکه شما در تمام فیلم نه نشانی از قهرمان پروری و نه از طبقات بالای اجتماعی و نه سیاسیون مشاهده نمی کنید که به نظر این عدم حضور خود پیام مهمی را به مخاطب می رساند .
پیشینه تحقیق :
نرگس آبیار متولد 1350 در تهران می باشد و فعالیت خود را با داستان نویسی آغاز کرد و تا به امروز بیش از سی (30) جلد کتاب از وی به چاپ رسیده است ، اما پس از موفقیت در حوزه نشر ، از سال 1384 با ساخت فیلم های کوتاه و مستند به دنیای هنر وارد شده و در اینحوزه چند فیلم کوتاه مستند و داستانی کارکرد که در این میان فیلم « بن بست مهربانی » و « اشیاء از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیک ترند » شاخص تر می باشند و نمایش فیلم شیار 143 در سال 1392 نام این فیلمساز را بر سر زبانها انداخت . نرگس آبیار با فیلم شیار 143 خود را به جمع اندک فیلمسازان زن افزود تا کمی این جمع زنانه تقویت شود . در هر سه فیلم نرگس آبیار به بازنمایی زنان توجه جدی شده ، روزمرگی ، پرهیز از دروغگویی و اهتمام به امانتداری ویژگی دیگر مشترک در فیلم های آبیار است .
نرگس آبیار درباره فیلمنامه « شیار 143 » و فیلم های دفاع مقدس گفت :
« من فیلمنامه شیار 143 را که به خیلی از دوستان نشان دادم ؛ می گفتند که این کار را نکن . مادر شهید خیلی کار شده است . چرا باید درباره سینمای جنگ دافعه وجود داشته باشد ؟ بخشی از زندگی ما و تاریخ ماست و می توانیمنگاه اجتماعی نسبت به آن داشته باشیم .البته ساخت فیلم های ضعیف و شعاری و بدون اینکه بخواهند واقعیت جنگ را نشان بدهند ، فضا را خراب کرده است .برخی متولیان امر بودجه های کلانی در اختیار برخی قرار داده اند که ضعیف بوده و نتوانسته حق مطلب را ادا کند . »
یک نکته در مورد نام فیلم وجود دارد ، روزنامه کیهان در مصاحبه ای که از سید احمد میرطاهری یکی از نفرات اصلی تفحص شهدا در مورخ 11/ 12 / 87 در مورد چگونگی کار تفحص چاپ کرده ، میرطاهری در مورد تفحص شهدای والفجر مقدماتی می گوید « وقتی وارد منطقه شدیم اولین مشکل کار این بود که منطقه بسیار دست خورده و عوض شده بود و شناسایی نقاط موقعیت های قبلی بسیار سخت شده بود . یادم می آید که ما برای پیدا کردن ارتفاع 143بیست باریک مسیر را رفتیم و برگشتیم و باز هم اختلاف نظر بود .»
به نظر می رسد با توجه به لحن روایت گونه فیلم همان بهتر بود که نام ارتفاع 143 بر آن نهاده شود و با مضمون جنگ هم این نام سازگارتر است .
اماظاهرا علی رقم اظهارنظرهای گسترده و نقدهای صورت گرفته هنوز کار علمی و روشمند در تحلیل فیلم شیار 143مشابه تحلیل فیلم جدایی نادر از سیمین انجام نگرفته ( لااقل من موردی نیافتم ) در حالیکه به نظر می رسد جا دارد تحلیل موشکافانه و علمی در این خصوص انجام پذیرد و آغازی باشد برای یک جریان نو در سینمای دفاع مقدس با این هدف که کیفیت این ژانر را بتواند ارتقاء دهد و واقعیت های ارزشمند مغفول مانده آن را بازنمایی کند .
با اینحال شیار 143 از جمله فیلم هایی است که پس از اکران بسیار بحث برانگیز شد ؛ به گونه ای که می شود گفت اغلب منتقدان سینما در ارتباط با این فیلم نقدی نوشته اند یا سخنی گفته اند . همین موضوع نشان می دهد که این فیلم ، فیلمی متفاوت و قابل توجه است که نمی شود به آسانی از کنار آن گذشت . لذا شنیدن نقدها و اظهارنظرهای منتقدین و صاحب نظران خالی از لطف نیست که به مواردی از آنها اشاره می داریم : (منبع : سایت رسمی فیلم و دیگر منابع اینترنتی)
1- دیدگاه صاحب نظران
ابراهیم حاتمی کیا :« الفت با نقشآفرینی مریلا زارعی مانند حاج کاظم فیلم آژانس شیشه ای هم در سینما و هم در ذهن مردم به خوبی به یادگار باقی خواهد ماند . »
کمال تبریزی :« فیلمی ست که حس لطیف زنانه در آن قوی است و ما به این گونه فیلم ها در سینمای کشورمان نیاز داریم . »
آهو خردمند :« زیباترین بازی عمرم را در شیار 143 دیدم . »
مهران احمدی :« شیار 143 اثری ماندگار در سینمای ایران خواهد شد . »
عبدالجبار کاکایی : « یکی از بهترین آثار دفاع مقدس بود که دیده ام . »
فرزند شهید باکری بادیدن فیلم شیار 143 تحت تاثیر قرار گرفته و در مصاحبه ای گفت :
من نمی دانم مردم عادی تا چه اندازه این موضوع را حس می کنند ، اما برای ماکه طی سال های گذشته با این موضوع مواجه بوده ایم ، این مسائل بسیار ملموس بود . این فیلم به نظر من اگرچه تلخ بود، اما زندگی صدها آدم بود که این شرایط را تجربه کرده اند . شاید یکی از نقاط قوت فیلم حس زنانه آن باشد . این حس را تنها یک مادر می تواند درک کند و به نظرم یک زن واقعا بهتر می تواند این مسئله را به تصویر بکشد .
2 - نظر منتقدان :
هومن داودی :« درست است که فضاسازی یکی از مهم ترین عوامل موفقیت یک فیلم است اما شیار 143 با پیش فرض غلط ساخته شده که فضاسازی همه چیز است .احتمالا فیلم ساز فکر کرده با رعایت لهجه ها و فیلم برداری خوب و در مجموع در آوردن حس و حال حاکم بر فضای روستایی می تواند با رها کردن مادر منتظر درد کشیده در این اقلیم کم تر دیده شده بر تماشاگران تاثیر بگذارد و با بازخوانی مداوم موقعیت های تکراری فیلمی بلند بسازد ولی ثمره ی این رویکرد ارمغانی جز ملال ندارد ... . »
علی رضا حسن خانی :« شیار 143 نشان می دهد علی رغم ادعای بزرگان و بودجه های چندین میلیاردی که برای فیلم های شان از نهادهای دولتی می گیرند ،جوانانی در گوشه و کنار این خاک هستند که قابلیت ها و ایده های شان در فیلم سازی از خیلی از این کارگردان های به اصطلاح کاربلد بیش تر است و با بودجه هایی به مراتب کمتر،فیلم های بسیار بهتری درست می کنند. »
یزدان سلحشور :« فیلمی که به راحتی می توانست با روایتی سرراست و خطی و ایده ای که بارها و بارها سینما و تلویزیون ایران سراغش رفته اند ، بدل به یکی از بی رمق ترین فیلم های جشنواره شود اما انتخاب بهترین شیوه روایت این قصه و چاشنی کردن طنز و کنش مندی دیالوگ های ساده اما مؤثر ، فیلم را به یکی از بهترین فیلم های 30 سال اخیر سینمای ایران بدل کرد . »
سحر عصرآزاد :منتقد دیگری است که در مطلبی با عنوان « شیاری در قلب مخاطب » که در سایت خبری – تحلیلی « خبرآنلاین » منتشر شده ، می نویسد ؛ « فیلم در روایت خود نوآوری هایی دارد تا شنیدن و دیدن این قصه چه بسا آشنارا به گونه ای متفاوت و به روز کند .فیلم اهمیت اصلی خود را از زاویه نگاهش به جنگ می گیرد که متعلق به امروز و گذر سه دهه از جنگ است . نگاهی که جنگ را از هر نوعش تقدیس نمی کند و با محوریت دادن به عشق مادر و فرزندی ، به نوعی این عشق را بر همه چیز و همه کس رجحان می دهد . »
اکبر نبوی :در همین چهارچوب « اکبر نبوی » منتقد سینما نیز در گفت و گو با گروه پژوهش های خبری ایرنا ، با تقسیم بندی سینمای دفاع مقدس به 3 بخش فیلم های « حماسی » ، « اجتماعی » و « انسان شناسانه » ، فیلم شیار 143 را یک فیلم انسان شناسانه معرفی می کند که در آن بیشتر با درون افراد و شخصیت ها به ویژه شخصیت الفت که مادر یک شهید است سروکار داریم . نبوی گفت : به گمان من نوع پرداخت و نگاهی که به شخصیت الفت شده خیلی به دنیای درون و پر از هیجان ، غلیان ، عاطفه و مهر و محبت یک مادر نزدیک است . شاید این نکته در فیلم به این دلیل قدرت دارد که نویسنده و کارگردان آن یک زن است . بهگفته نبوی شاید در نگاه فیلمساز نکات مهم تری وجود داشته است از جمله آنکه فیلمساز نخواسته است به حوزه های شعاری وارد شود و به شخصیت الفت در دوران انتظارش جنبه های شعاری و نا ملموس ببخشد .
مسعود فراستی :صرف نظر از نقدهای یاد شده یکی از مهم ترین و در عین حال تندترین نقدهای مطرح در خصوص فیلمشیار 143 متعلق به « مسعود فراستی » منتقد سینما است فراستی در نقدی با عنوان « تقلب » که در وبسایت رسمی وی منتشر شده ، می نویسد : شیار 143 فیلم بدی است و تقلبی ، که نان ایده یک خطی اش را می خورد . در فیلم زمان کارکردی دراماتیک و کارکردی هستی شناسانه ندارد .نه فیلمسازمی فهمدش و نه طبیعتا ما . پس انتظاری در کار نیست . به نظر می رسد فیلمساز ما انتظاری جدی ای را در زندگی تجربه نکرده چه رسد به انتظار مادر شهید . یعنی مساله را نزیسته . تجربه های نکرده اند در سینما لو می رود و هر تقلبی نیز .
میثم کریمی :« شیار 143 بر خلاف دیگر آثار دفاع مقدس در کشورمان ، نه قهرمان پروری دارد و نه با لحظاتی اغراق آمیز سعی در تفهیم مفهومی به تماشاگر دارد .این فیلم نگاه ساده و صادقانه آبیار به مقوله مادران شهدا است . »
ترما مداحی : « فیلم در رویه خود بیشتر به مصائب یک مادر در دوری از پسر دردانه اش و سختی هایی که در این راه است می پردازد و حس مادرانه و ایثار وی را به نمایش می گذارد ولی آنچه در فیلم از همه مهمتر است،انتظار است . فیلم در اصل درباره انتظار است ، انتظاری که در مراحل اولیه فقط بر پایه احساسات و غرایز مادرانه شکل می گیرد ولی هر چه به پیش می رود ، رنگ و بوی عارفانه پیدا کرده و به نوعی انتظار ، نقش سلوک معنوی پیدا می کند .دیگر مسئله رسیدن مادر به فرزند نیست ، گویی اینکه هنوز به او اشتیاق دارد ، بلکه خود انتظار انسان ساز می شود .مادر اول فیلم با مادر آخر فیلم بسیار فرق دارد او از لحاظ روحی بزرگتر شده و دیگر زمینی نیست . مادر در طول 15 سال انتظار حتی از گفتن یک غیبت هم عبا دارد ، مبادا عقوبتش دامن فرزندش را بگیرد .آن هنگام که رادیو را از کمرش باز می کند و آخرین تعلق زمینی که همان فرزندش است را به کنار می گذارد ، به حقیقت ایمان دست می یابد و آنگاه است که خداوند عزوجل فرزندش را به او هدیه می دهد .»
- همانطور که ذکر شدتحلیل روشمندی از این فیلم ارائه نشده ولی ضرورت آن احساس می شود . منظور از تحلیل روشمند مدلی است که برای اولین بار توسط دکتر سلطانی در تحلیل فیلم جدایی نادر از سیمین بکار رفته ، این تحقیق هم با الگو برداری از آن صورت پذیرفته . در کل بیشتر توجه محافل علمی کشوردر تحلیل روشمند از یک فیلم در سال های اخیر مربوط به فیلم جدایی نادر از سیمین است .
به نوعی فیلم جدایی نادر از سیمین در بیان نمادین منظور فیلمساز اثری برجسته محسوب می شود و بدون دقت کافی و آشنایی با تکنیک های پیشرفته تحلیل گفتمان و تحلیل فیلم نمی توان آن را رمزگشایی کرد .
شیار 143 همچون جدایی در پی آن است که طبقات و گروه های اجتماعی و نمادهای جامعه ایرانی را بصورت جداگانه از هم معرفی کند و رویکردهای هر یک از شخصیت های داستان را به عنوان نماینده آن گروه در مورد جنگ بازنمایی کند.
اینکه آیا تفسیر ارائه شده در این فیلم از جنگ درست است یا نه ؟ و اینکه نظام های گفتمانی موجود در فیلم با نظام های موجود در جامعه مطابقت دارد یا نه ؟ سؤالاتی است که ما در پی پاسخ بدان ها هستیم .
در شیار 143 جدالی بر سر چرایی جنگ وجود ندارد بلکه منظور اصلی طرح پرسش برای مخاطبان فعلی بعد از گذشت سه دهه از جنگ است ، فیلم با نشان دادن شرایط جنگ و تبعات آن پرده هایی از واقعیت جنگ را می اندازد ، و فیلم نگاه بیننده را از زاویه متفاوت به جنگ می دوزد .
در برداشت کلی از این فیلم می توان فهمید :
در زمان جنگ مردم به همدیگر دروغ نمی گفتند ، همدلی و مشارکت بر فضای جامعه حاکم است ، بنیان خانواه مستحکم است ، بر سر نقش زن و مرد دعوایی وجود ندارد ، ارزش های دینی محفوظ است ، بی حجابی مشکل جامعه نیست ، از شبهات اعتقادی خبری نیست و ... . اما سهم همه گروه ها و طبقات از جنگ یکسان نیست اگر کسی همه چیز زندگی خود را در جنگ از دست می دهد در کنارش هستند کسانی که در جنگ منتفع می شوند و یا کسانی که از جنگ به نفع خود سوءاستفاده می کنند .
جنگ در کنار خرابی ها که به بار می آورد چرخ اقتصاد و تولید را هم متوقف می کند ، پس باید به جنگ نگاه واقع بینانه داشت نه یک سویه ، باید از رشادت ها و ایثار رزمندگان و شهدا تجلیل کرد ولی باید جلوی سوءاستفاده از جنگ را هم گرفت .
تمرکز اصلی فیلم در کنار نشان دادن تقابل طبقاتی بازنمایی نقش مادران شهداء است .
روش نشانه شناسی گفتمانی[1]
در مدلی که سلطانی برای تحلیل فیلم جدایی ارائه می دهد آمده است : « برای تحلیل یک فیلم به شکلی در حد امکان جامع طی سه مرحله لازم است .
مرحله اول ، تحلیل نظام های نشانه ای خود فیلم به مثابه یک متن است . چون هر فیلم سینمایی به طور کل متشکل از حداقل سه نظام نشانه ای در هم تنیده ی زبان ، تصویر و موسیقی است ، باید ابزاری پیدا کرد که قابلیت تحلیل همه ی این نظام ها را داشته باشد . این سطح تحلیل باید عینی و مبتنی بر داده هایی قابل رد یا اثبات از درون فیلم باشد .
مرحله دوم ، تحلیل بینامتنی است ، این بدان معناست که هر فیلم ، هم با فیلم های دیگر کارگردان ، فیلم نامه نویس در ارتباط است و هم با جریانات کلی اندیشه ای که در سینمای آن کشور وجود دارد .
بنابراین ، بعد از تحلیل فیلم ، باید دریافت هایمان را در فضای کلی تر سینمایی قرار دهیم تا درکی عمیق تر از فیلم به دست آوریم و هم از جایگاه آن فیلم در فضای سینمایی بزرگ تر مطلع شویم .
اما تحلیل فیلم کامل نخواهد شد مگر آنکه رابطه ی فیلم با فضای کلی تر اجتماعی ای که فیلم را برساخته است نیز مشخص شود .باید دید این فیلم به چه مسئله ی اجتماعی و فرهنگی می پردازد و چه کمکی به درک یا حل مسائل اجتماعی عمیق تر وکلی تر می کند ؛ یا برعکس ، مسائل اجتماعی کلی تر چه کمکی به درک فیلم می کنند.بنابراین ،
مرحله سوم ، تحلیل بافت اجتماعی است که بر اساس آن بار رجوع به خارج از حوزه ی سینما ، تبیینی کلان تر از منظر روشنفکران اجتماعی و فرهنگی داده شده ، رابطه ی اثر هنری یا فضای بزرگ تری که آن را در بر گرفته است مشخص می شود » ( سلطانی 1394 ).
این سه سطح را می توان به شکل زیرنمایش داد :
1 - تحلیل متنی :
این مرحله به تحلیل عناصر و نظام های نشانه شناختی درون فیلم اختصاص دارد ، در واقع دو مرحله بعد کاملا بر نتایج بدست آمده از آن استوار است .اگر تحلیل های اولیه مستدل و مستند به متن فیلم باشند ، تحلیل های بینامتنی و بافتی هم قابل اتکا خواهد بود .
همانطور که سلطانی ( 1394 ) نیز یادآور شده است « به دلیل درهم تنیدگی نظام های نشانه ای مختلف در فیلم ، اتکا به تحلیل یکی از نظام ها نمی تواند کارایی داشته باشد ؛ از طرف دیگر ، ابزاری برای تحلیل همه ی ایننظام ها در آن واحد نیز در دست نیست .اگر بخواهیم زبان را تحلیل کنیم ، از تحلیل تصویر باز می مانیم و برعکس .
از اینرو برای تحلیل فیلم بهتر است کانون توجه را نه برنظام های نشانه ای بلکه بر هدفی که این نظام های نشانه ای در راستای آن به کار گرفته می شوند متمرکز کنیم . مهم ترین هدف ، شخصیت پردازی است .
شخصیت پردازی جایی است که بیش ترین بار معنایی را حمل می کند و کلیه ی نظام های نشانه ای فیلم حول آن سامان پیدا می کنند .همواره شخصیت های فیلم برگرفته از شخصیت های واقعی بیرونی هستند ، با تحلیل شخصیت می توان به تحلیلی هم از فیلم و هم از اجتماع بیرون فیلم دست یافت . »
می توان گفت ، شخصیت و شخصیت پردازی محل تلاقی همه نشانه هاست و بر اساس آن تعریفی از شخصیت هر فرد شکل می گیرد . لاکلا و موف این روند را « زنجیره ی هم ارزی[2] »می دانند . با کشف ویژگی های هم ارز شده با یک شخصیت می توان به بررسی شخصیت های قابل پرداخت ، و دریافت که « زنجیره های تفاوت[3]» چگونه شکل می گیرد . ( سلطانی – 1394 )
بازشناسی هویت های فردی :
« برای شناسایی ویژگی های شخصیتی و هویت فردی در چهارچوب نظریه ی گفتمان لاکلا و موف می توان هر شخصیت را ، در این سطح ، یک دال مرکزی در نظر گرفت و به دنبال دال های دیگر گشت که تلاش می کنند ، دال مرکزی را معرفی کنند ؛ یا به عبارتی مدلولی را به آن پیوند دهند . دال هایی این گونه را که هدفشان تعریف دال مرکزی است می توان دال ارزشی نامید . دال های ارزشی شاید از هرگونه نظام نشانه ای باشند ؛ زبان ، پوشاک ، تصویر ، زاویه دوربین ، کنش شخصیت ، یا آنچه که معنایی یا ویژگی ای را به دال مرکزی ، یا شخصیت پیوند می دهند . » ( سلطانی 1394 )
شخصیت های مهمی که در فیلم « شیار 143 » وجود دارند عبارتند از :
1 – الفت 2 –یونس 3 –سید علی بمان 4 –مسئول پایگاه 5 –مصاحبه گر 6 –آهی جان 7 –فردوس 8 –مریم 9 –خواهر الفت 10 –مصطفی 11 –جلال 12 –حبیب 13 –سرگرد ارتشی 14 –گروه تفحص شهداء15 –شاهرخ (سرباز) 16 –تلفنچی 17 –سرکتاب بازکن 18 – همسر فردوس
با این ترتیب می توان دال های ارزشی مرتبط با هر کدام از این شخصیت ها را شناسایی کرد و به مدلول های آنها پرداخت تا ویژگی های هویتی شخصیتی مشخص شود . ترسیم جدول برای هر شخصیت درک مطلب را دقیق می کند.
الفت : با مطالعه الفت به مانند یک دال مرکزی و دال های ارزشی ای که با او در ارتباط می باشند جدول زیر بدست می آید .
جدول 1 : ویژگی های مهم شخصیتی الفت
شماره
دال ارزشی
- مدلول
1 – امکانات رفاهی در زندگی ندارد 2 – در روستا زندگی می کند 3 – خانه دار است و از حاصل دسترنج خود روزگار می گذراند 4 – سرپرست خانوار است
- عضو طبقه پایین جامعه
1 – از همان ابتدا به کودکانش نماز و قرآن یاد می دهد 2- مقید به انجام فرائض دینی است 3 – به امامزاده می رود 4 – یونس را به نماز اول وقت سفارش می کند.
- مذهبی
1 – به رادیو عراق گوش می دهد اما فقط برای کسب خبری از فرزندش 2 – اهل دنبال کردن اخبار سیاسی و گوش کردن به اخبار نیست .
- غیرسیاسی
1 – به یونس اصرار می کند ازدواج کند 2 – درس خواندن را از هر چیزی برای یونس واجب تر می داند 3 – دخترش ادامه تحصیل می دهد
- پایبند به سنت ها است اما به مسائل روز هم آگاه می باشد .
1 – به سید علی بمان می گوید « نماز می خوانم اما حواسم پرت می شه ، می ترسم یه حرفی بزنم یه موقع غیبتی بشه عقوبتش یونس را بگیرد 2 - برای بچه ها قصه می گوید و هم بازی آنها می شود 3 – در کنار مادرش در فقدان همسرش زندگی را ادامه می دهد 4 – اصلا دروغ نمی گوید و ریاکاری نمی کند .
اخلاقی ، ارزش مدار ، با مهر و عطوفت فراوان
از مطالعه دال های ارزشی مرتبط با الفت این نتایج حاصل می شود.الفت فردی از طبقه پایین است.علی رغم زندگی معمولی وفوت همسرش به تنهایی و بدون کمک گرفتن از فرد یا سازمانی زندگی اش را اداره میکند.
با آنکه یونس تنها اتکا و تمام امید او برای آینده است با رفتن او به جبهه مخالفت نمی کند،چالش او انتظار است.او واقعیت های زندگی را پذیرفته ، با مرگ مادر و شوهرش به طور منطقی کنار آمده است در انجام امور مربوط به فرزندانش اصلا کوتاهی نمی کند.انتظار ۱۵ ساله او برای رسیدن خبری از فرزندش او را از لحاظ روحی و معنوی قوی تر می کندو تعالی می بخشد.الفت اولفیلم با آخر فیلم یکی نیست.دخترش می گویند«این اواخرا در مقابل او احساس کوچکی می کردیم او عظمت معنوی فوق العاده یافته بود،خیلی کم حرف شده بود . »الفت هم نیروی خود را صرف رسیدن به یونس کرد و در این مسیر خود الفتی دیگر شد.
به روایت فیلم،الفت کاملا مذهبی است و اخلاق مدار،هیچ نشانه ای از غیر مذهبی بودن و تشکیک دراو دیده نمی شود اما عشق مادر به فرزندی لحظه ای او را رها نمی کند و همچون کوره مس سرچشمه اورا ذوب می کند.
بارها الفت میان مصلحت خود و جامعه گیر می کنداما هر بار به نفع جمع از حق خود می گذرد ،در شرایط مساوی بادیگران نیست،سهم او از زندگی یک پسر است نه بیشتر اما او همان یکی را هم از دست می دهد.
اما عقیده و باور خود را از دست نمی دهدو همچنان صبورانه مقاومت می کند.
در سکانس ملاقات با یونس در عالم رویا دغدغه هایش را می گوید ، « مصطفی و جلال را مثال میزند که همرزم او بوده اند که حال دکتر و وکیل شده اند و اونای دیگه که هر کدام کاره ای شده اندخطاب به یونس می گوید : اما تو چی ، هیچی نشدی ، وقتی یونس می گوید جایم خوب است ناراحت نباش و راضی باش، الفت هم راضی می شود به رضای خدا ،و از اینجا به بعد الفت از تمام تعلقاتدنیای خود گسسته می شود، وقتی دخترش خبر پیدا شدن یونس را می آورد او از قبل آن را می دانسته و آن را پذیرفته است ، پایبندی مذهب وعامل بودن به احکام آن در میان آهی جان ، الفت و فردوس و در امتداد آن فرزندان فردوس واقعیتی است روشن ،فیلمساز با ترسیمشخصیت این زنان فقط به بیان خوبی ها پرداخته و از بدی ها خبری نیست و اصلاً هیچ نشانه ای در این روستای کوچک کشور ازطبقات مرفه نیست و کسی به کسی جفا نمی کند.زندگی با همه خوشی ها و تلخی ها در میان همه اهالی جریان دارد و آنها همواره در کنار هم قرار دارند.فیلمساز با این کار قضاوت را بهمخاطب سپرده و از داوری کردن پرهیز نموده و مخاطب را با این پرسش درگیرمی نماید که آیا از حال و روز امثال الفت ها خبر داریم ؟آیا فضای حاکم در جامعهچه فضای عمومی ، حکومتی و رسانه ای به زوایای پنهان جنگ توجه دارند ؟ یا اینکه تکریم و تقدس جنگ باعث شده واقعیت های جنگ مطرح نشود .
در شیار 143بر خلاف فیلم های دیگر در این حوزه که یا کاملا فضای جنگ را ترسیم می کنند و یا فضای جنگ و هم فضای زندگی و یا بخش کمی از زندگی و بخش زیادی از جنگ را و در تمام آنها معمولا رنگ سیاست نمایان است ، فیلمساز بر جریان روزمره زندگی در یک روستا و یک خانواده روستایی متمرکز شده و مشکلات جنگ برای این طبقه از جامعه را بازنمایی می کند.بنابراین ، ویژگی های الفت به مانند یک دال مرکزی را می توان اینگونه ترسیم کرد:
2 – یونس
یونس پرورش یافته دامن مادرش است و تمام ویژگی های خوب الفت را در خود دارد . اگر عشق و مهر مادرانه الفت به پسرش لحظه ای کم نمی شود، در مقابل یونس هم لحظه ای در تکریم و احترام مادر غفلت نمی کند ، یونس برای آنکه دل مادر را برای رفتن به جبهه راضی کند او را به روح پدرش قسم می دهد و مادر می گوید راضی ام اما می خواهم سروسامان بگیری بعد ، دوره نگرانی و انتظار تا پانزده سال الفت را درگیر خود می کند تا آنجا که یونس به خوابش می آید و دوباره از او رضایت کامل می گیرد و خود واسطه می شود تا محل پیکرش مشخص شود .
یونس ، جلال ، مصطفی ، حبیب در چند ویژگی اشتراک دارند ، آنها همگی جوان اند ، از طبقه پائین جامعه هستند ، مومن و متعهد می باشند ، برای اعتلای کشور کار می کنند ، درس می خوانند ، می جنگند ، امید خانواده های خود هستند ، به کشور و آئین های دینی عشق می ورزند . این چهار جوان در وهله نخست رزمنده اند اما حوادث جنگ آنها را به 4 قسمت ، شهید ، مفقود ، اسیر و جانباز تقسیم می کند و یونس سخت ترین شرایط را متحمل می شود.
شرایط خانوادگی یونس مانع او برای رفتن به جبهه نمی شود اما مسئول پایگاه علی رغم شرایط ایده آل ترجیح می دهد در پشت جبهه بماند و به امورات اداری و پشتیبانی رسیدگی کند اگر یونس و خانواده اش فراموش می شوند ، هستند که در کانون توجه قرار دارند و به موفقیت های شغلی و اجتماعی دست می یابند .
یونس وقتی به خواب شاهرخ ( سرباز تفحص ) می آید ، اول سعی می کند روحیه مردانگی و ایثار را به او گوشزد کند و دوست دارد شاهرخ از مشکلاتی که دارد خلاصی یابد و به زیبایی رسالت شهدا به این ترتیب به تصویر کشیده می شود .
نمودار ویژگی یونس مانند الفت است با این تفاوت که او مادر نیست
شکل 3 – ویژگی های هویتی یونس
3 – سید علی بمان
راوی اصلی داستان است و برادر شیری الفت ، هم در عرصه تولید فعالانه کار می کند و هم در مسئولیت اجتماعی به عنوان یک بزرگتر تکیه گاه الفت در سختی ها و نا امیدی ها است . برای کسب خبر از فرزند خود و دیگر همرزمان وی راهی مناطق عملیاتی می شود و خطر را به جان می خرد تا بلکه بتواند نگرانی خانواده رزمندگان را برطرف کند . وقتی مصاحبه گر از ویژگی یونس سوال می کند ، می گوید « اینها چهار نفر بودند یکی شهید شد ، یکی اسیر ، یکی جانباز و یکی مفقود » در واقع پیام اصلی فیلم را بازگو می کند حوادث جنگ ، فراگیری سختی های بعد از آن در کلام و رفتار سیدعلی بمان به خوبی نمایان است سید علی بمان نماینده عموم جامعه است . کسانیکه به انواع مختلف درگیر جنگ شدند .سید علی مقبول اهالی روستا است و محور وحدت و همگرایی میان مردم ، در غم و شادی سید علی حضور دارد و بدون منت به مردم خدمت می کند .چیزی که این روزها کمتر از آن سراغ داریم . وقتی سید علی توسط نیروهای سپاه به منطقه عملیاتی می رسد به او یک دوربین می دهند تا صحنه را تماشا کند . فرمانده به وی می گوید چه می بینی ، آنجا کشته های ما و عراقی ها باقیمانده اند و هیچکدام نمیتوانیم برای آنها کاری کنیم ، سید علی در تنهایی خود بر زمین می نشیند و به شدت گریه می کند . این صحنه حس مشترک از جنگ را القا می کند ، هم ایرانی هم عراقی سختی های جنگ را متحمل هستند . فیلمساز در چند صحنه دیگر فیلم هم به سراغ این حس می رود ، در نمایش اسرای عراقی و وقتی اسرا آزاد شدند وقایع جنگ را دو طرفه بازگو می کند.
نمودار شخصیتی سید علی بمان را اینگونه می شود ترسیم کرد :
4 – مسئول پایگاه
جایگاهی کاملا نمادین دارد حتی اسم او مشخص نیست ، او همواره در پشت میز در ساختمان پایگاه بسیج نشسته و این خانواده رزمنده ها هستند که به آنجا مراجعه می کنند تا از فرزندانشان خبری کسب کنند . شاید بتوان گفت این متفاوت ترین نگاه نرگس آبیار به جنگ در مقایسه با دیگر فیلمسازان باشد و جای تعجب دارد که به این نگاه نقادانه وی واکنشی نشان داده نشده و حتی منتقدین سینما هم از کنار آن عبور کرده و عجیب تر اینکه سپاه و بسیج هم چنین اعتراضی نداشته و حتی برای نمایش این فیلم برای خانواده شهدا پیشقدم بوده اند.
به نظر این موضوع از دو حال خارج نیست1 – نظر فیلمساز مورد قبول واقع شده و او واقعیت را بازنمایی کرده 2 – بدلیل پنهان شدن مفاهیم در لایه های زیرین و بیان نمادین با کمک نشانه ها و رمز آلود کردن فیلم ، این رمزگشایی صورت نگرفته و توجه تمام مخاطبان به سوی الفت و یونس جلب شده و برخی مفاهیم معنادار در فیلم از نگاه ها پنهان مانده است .
5 – مصاحبه گر
نرگس آبیار اثر سینمایی متعدد ندارد ، وی قبل شیار 143 ، بن بست مهربانی و اشیا از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیک ترند را در کارنامه خود ثبت کرده ، نقطه اشتراک کارهای آبیار نوع آوری در شیوه بین مسئله ، توجه جدی به شخصیت زن ، زندگی روزمره ، راستگویی و امانت داری است .
همه این موارد در فیلم شیار 143 مشهود است ، فیلم به شکل مستند داستانی ساخته شده ، نقش اول و قهرمان فیلم یک زن است ، زندگی روزمره وی به تصویر کشیده شد ، او درستکار است و امانتدار .
اما یکی از نکات فیلم در لحن ، ظاهر و محتوای سؤالات مصاحبه گر است که معانی رادر ذهن تداعی می کند ولی منتقدان هیچ اشاره ای به آن نکرده اند .
اول اینکه فیلمبردار و مصاحبه گر جلیقه خبرنگاری بر تن دارند در صورتیکه قرار نیست گزارش خبری تهیه شود . صحنه ای که در آن مصاحبه گرفته شد بیشتر به یک تاق بازجویی شبیه است و اصلا مرسوم نیست که برای همچین موضوعی در چنین فضایی گزارش گرفته شود ، بلکه معمولا در منزل اشخاص و یا در محیطی صمیمی اینکار انجام می شود .
نکته بعد لحن سرد و توام با قدری تندی در پرسش ها است که باز صحنه بازجویی را در ذهن تداعی می کند نه مصاحبه ای برای موضوعی ارزشی و معنوی .
وقتی به پایان فیلم می رسیم مصاحبه گر با صراحت می گوید « باورش سخته با یک خواب پیکر یک شهید پیدا بشه ، من همیشه با خودم می گفتم چرا اینهمه سال استخوان های این شهیدان را برای خانواده ها می آورند . هیچ جای دنیا این کار رو نمی کنند . »
با این ترتیب به نظر می رسد مصاحبه گر به عنوان نماینده سینماگران خود یکی از بازیگران فیلم است و فیلمساز آگاهانه این شیوه را انتخاب کرده.
نرگس آبیار در مصاحبه خود می گوید « چرا باید درباره سینمای جنگ دافعه وجود داشته باشد ؟ بخشی از زندگی ما و تاریخ ماست و می توانیم نگاه اجتماعی نسبت به آن داشته باشیم . »
با این توصیف می توان گفت نگاه جامعه سینمایی به دفاع مقدس با انتظارات و رویکردهای حاکم فاصله دارد شاید به همین خاطر است که معدود کسانی پیدا می شوند که بدون حمایت های کلان مالی دست به ساخت فیلم جنگی بزنند و اگر هم این اتفاق رخ دهد بدلیل نوع نگاه عامرانه نه عاشقانه و متعهدانه آثار تولید شده کمتر مورد اقبال مخاطبان قرار می گیرد .
6 – آهی جان
مادر الفت است ، زنی روستایی ، مهربان و کاملا پایبند به سنت ها ، با دخترش زندگی می کند و حکم پشتیبان و بزرگتر خانه او را دارد ، الفت در سایه او در فقدان شوهر آسوده زندگی می کند .
آهی جان وقتی مریم و فردوس کودک هستند و به همراه یونس مشغول بازی کردن و مرتب جیغ می کشند به دخترها تذکر می دهد که رفتار دخترانه داشته وبا متانت باشند مگرنه کسی به خواستگاری آنها نخواهند آمد و روی دست مادرشان می مانند .
آهی جان نقش مادرانی را دارد که در گذشته تمام اهتمام خود را برای تربیت شایسته ای فرزندان صالح به خرج دادند و الفت حاصل تربیت آهی جان ، آهی جان ، الفت ، فردوس ، مریم ، خواهر الفت همگی نمایندگان جامعه زنان از گذشته ، حال و آینده اند .
آهی جان در تمام سختی های زندگی در کنار دخترش حضور دارد و الفت هم لحظه ای او را از خود دور نمی کند و یا موجب رنجش خاطر او نمی شود ، همین حالت میان الفت و فردوس وجود دارد ، فردوس حتی بعد از ازدواج مرتب به مادرش سرکشی می کند و غمخوار مادر است .
همانطور که ذکر شد این فیلم کاملا زنانه است . می توان گفت فیلم درباره جنگ و زن است ، تکریم مقام مادر است نه فقط مقام مادر شهید. آهی جان با اعلام خبر پذیرش قطعنامه از دنیا می رود ، انگار یک ورق از تاریخ ایران با این اتفاق ورق می خورد و فاصله میان گذشته و حال ایجاد می شود ، اما زندگی همچنان جاری است و انتظار می خواهد آینده را به حال پیوند دهد .
7 – فردوس
خواهر یونس است ، اختلاف سنی اندکی دارند ، فردوس تربیت یافته دست الفت است ، هیچ تضاد میانشان وجود ندارد . غمخوار مادر است و تقریبا همان ویژگی های مادر را دارد .
جلال پسر سید علی بمان و همرزم یونس قبل از اعزام به جبهه خاطرخواه فردوس است اما معلوم نمی شود چرا فردوس با کسی دیگر ازدواج کرده شاید سال های طولانی اسارت جلال باعث شده ، همانطور که مریم را که نشان شده ی یونس بود به دیگری شوهر می دهند و چه بسا این از تبعات گریزناپذیر جنگ است و علاجی برای آن نیست .
مریم و مادرش هم در دسته ، آهی جان ، الفت ، فردوس و تمام زنان روستای خود جای دارند و تقریبا ویژگی های مشترک زیادی با هم دارند و فیلمساز تضادی در میان ایشان ندیده تا به نمایش گذارد بر خلاف فیلمهای دیگر که درباره جامعه امروزی است و تضاد میان مرد و زن و میان زنان در آنها کاملا آشکار است و رنگ اصلی مفاهیم فیلم های امروزی ،خیانت ، پنهانکاری ، سست شدن کانون خانواده و مشکلاتی از این قبیل است .
8 – مریم و خواهر الفت
شخصیت این دو در امتداد الفت است و الفت ، آهی جان ، فردوس ، مریم و خواهر الفت نمایندگان جامعه زنان طبقه پایین ، سنتی و روستایی کشور محسوب می شوند و ویژگی مشترک زیاد میان آنها وجود دارد. لذا فیلمساز به صورت مجزا به ایشان نپرداخته است.
9 – مصطفی ، جلال ، حبیب
این سه شخصیت بعلاوه یونس فیزیک گروه را تشکیل می دهند . ویژگی مشترک آنها جوان ، رزمنده ، طبقه پایین ، مذهبی ، وطن دوست بودن است ، همانطور که سید علی بمان می گوید این چهار نفر با هم به جبهه اعزام شدند اما هر کدام سرنوشت متفاوتی یافتند . یکی شهید ، دیگری اسیر ، یکی جانباز و دیگری مفقود شد . و گذشت ایام هم مسیر آنها را از هم جدا کرد و عامل اصلی در این میان همان جنگ است.
شاهرخ ( سرباز تفحص ) :
« قبل از اینکه برم منطقه ، افسردگی داشتم قرص م ی خوردم ، از موقعی که اینجا اومدم ، حالم خیلی خوب شده . آفتابش خیلی خوبه ، صدای خاک رو هم میتونی بشنوی ، تهران آفتابش آفتاب نیست ، دود و دم ، سر و صدا ، صدای خودتو هم نمی شنوی . » با توجه به اینکه والفجر مقدماتی جایی بین چذابه و فکه انجام شده است اگر این جمله را در کنار صحبت سید احمد میرطاهری قرار دهیم که از اولین کسانی است که برای تفحص شهدای گمنام اقدام کرد معنای بهتری دست گیرمان می شود « من شاهد بودم که سربازان همراه ما هم چگونه در آن تاریکی ها نماز شب می خواندند . امان از شب های سکوت و تاریک فکه. بعضی از شب ها و سکوت و ظلمات و تنهایی ممکن است ترس آور باشند اما شب های سکوت و تاریک فکه لذت آور بود و پر از رمز و راز ، گاهی وقت ها بچه ها می پرسیدند که چرا فکه چنین است . من می گویم هیچ جا از زمین های عملیاتی به فکه نمی رسد. » ( روزنامه کیهان – شماره 19311 )
می توان گفت اینجا یکی از همان پیچ های داستان فیلم است ، ارتباط میان گذشته و حال و آینده برخی از زوایای جنگ ، همان زاویه که به جنگ قداست بخشید و بایستی این قداست در جای خودش بیان و ترویج شود نه استفاده موردی یا ابزاری از آن شود.
10 – تلفنچی ، سر کتاب باز کن ، همسر فردوس
اینها را می توان نمادی از روزمرگی و برداشته های عامیانه و متفاوت از مقولات زندگی تصور کرد . تلفنچی هر روز کار ثابتی انجام می دهد ، تا پایان جنگ خبری از امکانات جدید زندگی نیست ، روستا فقط یک تلفن دارد ، آب شرب لوله کشی ، گاز کشی صورت نگرفته ، با اتمام جنگ آبادانی هم از راه می رسد ؛ سیم تلفن به منزل الفت هم راه پیدا می کند. با آنکه چهره اول و آخر روستا نو نوا نمی شود نمای عظیم معدن بزرگی خود را به رخ روستا می کشد ، روستاییان به زندگی روزمره ادامه می دهند.
سر کتاب باز کن نماد خرافه پرستی است ، الفت یکبار دیگر حتی با اینکه با اصرار تلفنچی برای یافتن نشانه ای از پسرش به نزد سر کتاب باز کن رفته پس از ادکی درنگ و دیدن رفتار و شنیدن حرفهای او ، بلافاصله از آنجا خارج می شود. تا هم پیام فیلم در غلط بودن این گونه کارها را به مخاطب برساند و هم بار دیگر عظمت روحی یک مادر شهید را به نمایش بگذارد.
همسر فردوس حرف خاصی نمیزند و حضور اندکی در داستان دارد اما می توان فهمید خواهر یونس مسیر زندگی را درست انتخاب کرد ، و زندگی مشترک خوبی را آغاز نموده است.
ابهامی در خصوص استفاده از تلفن وجود دارد ، با آنکه رزمندگان از نامه بیشتر برای رساندن خبری از خود به خانواده استفاده می کردند و خیلی کمتر از تلفن به خاطر در دسترس نبودن در مناطق عملیاتی استفاده می شد ، معلوم نیست چرا اصلا نامه ای از رزمندگان به خانواده ها نمیرسد ، مخصوصا در مورد الفت و یونس که هم یونس دانشجو است و هم الفت سواد دارد.
خانواده الفت = همسر الفت فوت شده ولی الفت ازدواج نکرده – از مادرش نگهداری می کند
خانواده سید علی بمان
خانواده فردوس
خانواده مریم
خانواده مصطفی
خانواده جلال
از خانواده سید علی بمان خیلی اطلاعی نداریم ، همسرش موقع تولد جلال از دنیا رفته و سید علی دیگر ازدواج نکرده ، غیر از پدر و پسر از دیگر اعضای این خانواده خبری نیست. سید علی و پسرش هر دو دیندار و مقید می باشند ، سید علی به همین خاطر مورد وثوق اهالی است . جلال بعد از آزادی از اسارت به تحصیل ادامه می دهد و وکیل می شود و موقعیت های اجتماعی مناسبی کسب می کند.
از دیگر خانواده ها یعنی خانواده فردوس ، مریم ، مصطفی ، حبیب هم خیلی اطلاعی وجود ندارد و فقط می توان روی نقاط اشتراک یا افتراق آنها سخن گفت . همه این خانواده ها از طبقه پایین ( روستایی ) هستند ، همگی دیندار و سنتی ، اهل کار و تلاش ، وطن دوست ، هیچکدام مشکل مالی یا خانوادگی ندارند میان این خانواده ها هم اختلاف و درگیری وجود ندارد.
این وضعیت دقیقا بر عکس شرایط خانواده های فیلم جدایی نادر از سیمین است در آنجا هم خود خانواده ها مشکل دارند اعم از اختلاف و مشکلات مالی و هم میان این خانواده ها نیز مشکل وجود دارد. اگر خانواده های شیار 143 را گذشته جامعه و خانواده های جئایی نادر از سیمین را حال جامعه بدانیم خواهیم دید که از زمان جنگ تاکنون چقدر شرایط تغییر کرده چه بسا خانواده های روستایی فیلم ما هم جزو همان هایی باشند که به شهر کوچ کرده اند و در پیچ و خم های آن پرفتار شده اند.
شاید بتوان گفت هشت سال مقاومت در برابر ابر قدرت های جهانی به برکت همین انسجام و همدلی میان مردم بوده وگرنه تحمل آن شرایط سخت و جان فرسا با وجود شکلات عدیده داخلی امکان پذیر نخواهد بود . و این یکی از نگاه های متفاوت فیلمساز به مقوله جنگ است در واقع فیلمساز یک فلاش بک زده به گذشته تا یک بار دیگر یادآوری کند ما در مسائل اجتماعی مشکلاتی داریم که حتی در زمان جنگ نداشتیم ، که اگر داشتیم معلوم نبود سرنوشت جنگ به کجا بیانجامد.
نرگس آبیار در فیلم « اشیا از آنچه که در آینه می بینید به شما نزدیک ترند » نیز به همین رابطه میان خانواده های ایرانی و تشریک مساعی بین آنها می پردازد ، شیار 143 ادامه همان رویه است در قالب ژانر جنگی.
فقط یک سوال در مورد خانواده در شیار 143 مطرح است ، چرا علیرغم اینکه الفت و سیدد علی همسران خود را از دست داده اند ، دوباره ازدواج نمی کنند ؟ شاید برای برخی این سوال اینطور مطرح باشد چرا این دو با همازدواج نمی کنند ؟ پاسخ به آن ساده است زیرا سید علی و الفت خواهر و برادر شیری هستند . اما در مورد عدم ازدواج جئاگانه آنها و آغاز زندگی جدید ، این ابهام باقی است ، شاید فیلمساز خواسته بگوید در گذشته نیز مشکلات خانوادگی از این دست وجود داشته ولی منجر به فروپاشی بنیان خانواده ها نمی شده.
از هویت خانوادگی به هویت طبقاتی
به لحاظ هویت های گروهی ؛ شخصیت های مختلف فیلم را می توان به چند گروه تقسیم کرد.
الفت ، آهی جان ، سید علی ، فردوس ، مریم ، حبیب ، مصطفی را به خاطر ویژگی های مشترکی که دارند می توان در یک طبقه اجتماعی ( طبقه پایین ) جای داد . در مقابل آنها مسئول پایگاه ، مصاحبه گر ، گروه تفحص ، تلفن چی را در یک گروه ( طبقه حاکم ) مصاحبه گر ( طبقه هنرمندان و رسانه ای ) با کمک منطق هم ارزی می توان به بررسی ویژگی هایی پرداخت که فیلم به طبقه پایین نسبت می دهد . بر این اساس اگر ویژگی های کلیه این شخصیت ها را در کنار هم بگذاریم به نمودار زیر خواهیم رسید.
شکل – ویژگی های هویتی طبقه متوسط
وقتی افراد در یک گروه قرار می گیرند به این معنی است که دارای هویت مشترکی هستند ( سلطانی 1394 )
با این ترتیب می توان ویژگی مشترک طبقه پایین را اینگونه معرفی کرد .
1 – به لحاظ مالی تقریبا همگی از امکانات حداقلی و ضروری زندگی برخوردار می باشند ، الفت ، سید علی بمان ، همسایه ها ، فردوس ، خواهر الفت ، نه ماشین دارند ونه از وجود ظواهر دنیای مثل طلا خبری ندارند 2 – همگی آنها مذهبی هستند و علامتی از غیر مذهبی بودن یا شکاک بودن در امور دینی دیده نمی شود ، دلیل این ادعا این است که هیچ مشخصه غیر مذهبی به آنها نسبت داده نشده است . 3 – به سرنوشت کشور علاقه مند و در عمل به آنها وفادارند در مطالب هیچ کدام بی اعتنایی به سرنوشت کشور دیده نمی شود . سختی ها هم لب آنها را به گله و شکایت باز نمی کند 4 – به سنت و فرهنگ کشور پایبند می باشند . علی رغم اینکه به رادیو عراق گوش می دهند و بطور مرتب از آهنگ های شاد پخش می شود ، هرگز علاقه ای به آن نشان نمی دهند و صرفا منتظر شنیدن اسامی اسرا می باشند . الفت خطاب به سید می گوید « اینکه چیزی نمیگه فقط کوفت و زهرماری پخش می کنه . »
5 – تضادی میان آنها دیده نمی شود نه تضاد میان زن و مرد و نه میان زنان و یا مردان ، مردان در برابر زنان قد علم نمی کنند ، حتی اگر کارهایی مجبورند انجام دهند که باب میل زنان نیست اما حاوی مهر و عطوفتی است باور پذیر.
6 – مشکلات زندگی و سختی های جنگ آنها را از پای در نمی آورد و بلکه آنها با قناعت به زندگی خود ادامه می دهند . با آنکه از سوی دولت هیچ عنایت خاصی به ایشان نمی شود حتی برای یافتن فرزندان خود باید خودشان آستین بالا بزنند و به هر دری سری بزنند اما باز هم اعتراضی نیست (البته تمام این ویژگی ها مربوط به مقطع خاصی است که فیلم آن را روایت کرده ) در کل چون طبقه دیگری از اجتماع در مقابل طبقه پایین نشان داده شد ، عملا نمی توان به تضاد طبقاتی پی برد.
فقط در میان طبقه پایین هم هستند افرادی که مصلحت اندیش تر و یا هوشیار تر و از موقعیت ها به طور مساوی استفاده نمی کنند ، الفت نماینده گروهی است که حق زیادی از او ضایع شده و همه تعلقات خود را در جنگ از دست می دهد.
الفت نیز در این میان درگیر جنگ است ، جنگی که پایان ندارد ، اگر یونس خالصانه و بی ادعا در جنگ شرکت کرده ، و مادری بی ادعا و فداکار دارد ، سربازی بی ادعا و گمنام پیکر یونس را از دل خاک بیرون می کشد و این خود دلالتی است معناگرا.
نظم های گفتمانی
از بین مفاهیم مختلف که در فیلم مطرح شد و تاثیرات آن در فرد ، خانواده و اجتماع روشن شد . می توان دوران جنگ را دور دانست که طبقه پایین اجتماع در به سرانجام رسیدن آن نقش بسزایی دارند. با توجه به دال هایی که در گروه وجود دارد ، می توان به مفصل بندی گفتمانهایی که در فیلم وجود دارند و برای تولید معنا رقابت می کنند دست یافت اولین گفتمان ، گفتمان زنانه است که الفت نماینده آن است و بار اصلی داستان را به دوش می کشد . او زنی پر کار و با نشاط است که از زندگی ، جز به ثمر رساندن میوه زندگی اش ، آرزوی دیگری ندارد . اما وقوع جنگ رنج و سختی دراز مدت را بر او تحمیل می کند.
گفتمان دیگر ، گفتمان عمومی جامعه است و سید علی بمان و مردم روستا نماینده آن هستند . سید علی نگاه عاقلانه و آینده نگرانه به جنگ دارد و در عین تحمل سختی های جنگ خیلی هم از آن آسیب نمی بیند و چرخ زندگی خود را در حرکت نگه می دارد و حتی فرزندش که مدتی اسیر بوده بعد از جنگ وضع مناسبی پیدا می کند و از طبقه پایین به طبقه متوسط جامعه صعود می کند ( وکیل می شود )
گفتمان دیگر ، گفتمان حاکم بر جامعه است ، فرمانده پایگاه و مصاحبه گر نمایندگان این گفتمان اند ، فرمانده پایگاه کار خود را می کند و در جنگ و بعد از آن آنقدر کار برای انجام دادن دارد که وقتش به کارهای دیگر نمی رسد و نگاه عامرانه او به مردم آرام آرام شکل می گیرد. اگر بعد از عملیات به خانواده رزمنده ها می گوید « جنگ جنگه این چیزا رو داره » بعدا به الفت می گوید صدای رادیو را کم کن و حوصله اش رو ندارم و در نهایت به الفت می گوید خانم میر جلیلی ما بالاخره پیکر فرزند شما را پیدا کردیم.
و اما مصاحبه گر ، نماینده رسانه ها و هنرمندان است چرا که جنگ را روایت می کند آنگونه که یک گزارشگر خبری روایت می کند اما آنرا به تصویر می کشد آنگونه که یک فیلمساز اینکار را انجام میدهد . اما نه او درک درستی از جنگ دارد و نه مردم اعتماد و توجه کافی به این دو دارند . در طول فیلم برنامه تلویزیون به اخبار جنگ می پردازد و حتی خبر پذیرش قطعنامه 598 پخش می شود ولی الفت به آن توجه ندارد و اخبار را از طریق دیگر دریافت می کند.
در نهایت این گفتمان زنانه و حاکم هستند که جنگ را روایت می کنند ، موضوع فیلم زن و جنگ است . و به وضوح می توان دید که میان سه گفتمان یاد شده فاصله و تفاوت وجود دارد و فقط با عبور از کلیشه ها و ورود به جهانی موشکافانه و حتی نقادانه در زمینه جنگ است که می توان این تفاوت را فهمید.
شکل – نظم گفتمانی فیلم
تحلیل بینا متنی
تا بدینجا ما کل فیلم شیار 143 را به عنوان یک متن در نظر گرفته ایم و طی چند مرحله ، نظم گفتمانی فیلم شناسایی و توصیف شد . اما برای رسیدن به فهمی عمیق تر از آن ، لازم است اول ، پیوند میان نظم گفتمانی و مضامین پیش کشیده در این فیلم با فیلمهای دیگر فیلمساز مشخص شود ، سپس فیلمساز و مجموعه فیلمهایش با آثار و اندیشه های فیلمسازان دیگر سینمای دفاع مقدس مقایسه شود.
نرگس آبیار علاوه بر نگارش فیلمنامه شیار 143 . فیلم کوتاه بن بست مهربان و فیلم سینمایی اشیا از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک ترند را در کارنامه خود دارد وهمچنین تاکنون بیش از 30 جلد کتاب از وی منتشر شده و چند مستند داستانی نیز از ساخته های وی می باشند ، اما شیار 143 بهترین فیلم نرگش آبیار به شمار می آید.
یکی از کانون های توجه آبیار در فیلمایش «زنان» هستند . ژانر مورد علاقه وی اجتماعی است ، پیام اصلی در فیلمهای آبیار به خانواده ، موقعیت زنان ، راستگویی ، درستکاری و امانت داری بر می گردد ، بازنمایی زندگی روزمره پایه ثابت فیلمهای آبیار است و آنچه وی را متفاوت می کند شیوه روایت گری او در فیلم است که شکل ثابتی ندارد بلکه کاملا خلاقانه است مثل نحوه روایت در فیلم شیار 143 که آنرا به شکل مستند داستانی بازگو می کند ولی مخاطب را مفاهیم نهفته درگیر می کند و تا انتهای داستان همراه می نماید. در همین راستا توجه آبیار عموما به متن جامعه و به قولی به طبقه پایین جامعه است و دغدغه آن را دارد که با بازنمایی زندگی این طبقه از جامعه هم مشکلات ایشان را به تصویر بکشد و هم خوبی ها و قابلیت های مثبت آنها را نمایان کند.
دینداری ، مذهب و پایبندی به سنتهای اصیل ایرانی در آثار وی مشهود است . در فیلم اشیا از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک ترند دقیقا به آداب و رفتارهای پسندیده خانواده های ایرانی در گذشته نه چندان دور اشاره شده و در شیار 143 به نحوی دیگر این محبت و همدلی میان خانواده به تصویر کشیده شده است.
در آثار آبیار از بدی ها و تضادها خبری نیست در نتیجه چند صدایی را در آثارش دنبال نمی کند. نگاه او اجتماعی و انسانگرایانه است.
آبیار تشخیص حقیقت را به مخاطب می سپارد و سعی دارد تمام توانش را در بازنمایی زندگی روزمره صرف کند تا از لابه لای حوادث آن بتوان به حقیقت دست یافت.
تحلیل بافتی
مرحله سوم تحلیل بر اساس الگوی نشانه شناسی گفتمانی ، قرار دادن درونمایه ها و نظامهای گفتمانی به دست آمده از فیلم در بافت اجتماعی کلانتر است. چون بر اساس نظریه گفتمان لاکلا و موف ، اجتماع عرصه نزاع میان گفتمانهای مختلفی است که هر کدام تلاش دارند مناسبات اجتماعی را به شیوه خود تعریف کنند ، برای دستیابی به فهم دقیق تری از محصولات فرهنگی و هنری مانند فیلم نیاز است آنها را در سایه این منازعات کلان اجتماعی دید و تعبیر کرد. ( سلطانی 1394 )
فیلم شیار 143 محصول دهه اخیر است. سوال این است که فضای گفتمانی سیاسی ، اجتماعی ایران در این دهه چگونه است و چه اثری بر این فیلم داشته.
به لحاظ اجتماعی در سالهای اخیر نگاهی شکل گرفته که به جنگ هشت ساله صرفا به دیده تقدس نگریسته می شود و فضای غالب در تولید آثار سینمای دفاع مقدس در همین راستا است و اصلا پسوند مقدس برای دفاع ، خود حکایت از این رویکرد دارد. اما این امر از مقطعی به بعد یعنی از سال 1384 با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و اهتمام به بحث شهدا به عنوان شاخصه گروهی خاص قلمداد گردید و به نحوی جنگ از حالت عمومی خود که تمام مردم کشور در آن درگیر بوده و با آن زندگی کرده اند خارج و یک حالت انحصاری به خود گرفته ، فیلمهای ساخته مسعود ده نمکی با هزینه های میلیاردی با این توجیه که برای سینمای جنگ باید بیش از این اهمیت قائل شد نه تنها به این فضا دامن زد بلکه باعث شد سطح هزینه های ساخت فیلم و خصوصا دستمزد بازیگران به صورت صعودی بالا رود و عملا تولید فیلم و خصوصا در زمینه ژانر جنگی را با مشکل جدی مواجه کند.
نرگس آبیار در این فضا ، فیلم شیار 143 را عرضه کرد که هم در زاویه نگاه به جنگ متفاوت است و هم در میزان هزینه ها با فیلمی همچون اخراجی ها و معراجی ها قابل مقایسه نیست. لحن مصاحبه گر ، شیوه روایت گری ، نقش فرمانده پایگاه به شکلی نمادین نشان دهنده وجود این نگاه در جامعه است.
دهه اخیر دهه برجسته شدن دروغ و پنهان کاری است ، از پنهان کاری در سیاست گرفته تا عرصه های اقتصادی ، اجتماعی و روابط خانوادگی . در این عرصه به خود می توان آثار سینمایی را دید که به این مضامین اشاره دارند.
نگاه آبیار ، نگاهی اصلاح گرانه است او این شرایط را بر نمی یابد و خواستار آن است که قداست جنگ به معنای واقعی ، نه شعاری حفظ شود و خودش از شعار زدگی و سیاست زدگی در این فیلم کاملا پرهیز کرده و سعی کرده با نگاهی صادقانه به زندگی یک مادر شهید ، قسمتی از واقعیت جامعه را به تصویر بکشد.
نکته دیگر جایگاه زنانه در بافت اجتماعی و تناسب فیلم با آن است. با آنکه در دو دهه اخیر فیلمهای زیادی با مضامین اجتماعی و خانوادگی رابطه میان زن و مرد ساخته شد اما آنچه در نگاه ما به زن ارج و قرب می دهد قداست مادر است نه حمایت های حقوقی و قانونی که برخی می خواهند با تمسک به آن برای زنان جامعه ایران منزلتی کسب کنند که در عمل شاهد تضاد های زیاد و از جمله بالا رفتن آمار طلاق در جامعه می باشیم.
نرگس آبیار در این فیلم قداست مادر ایرانی را به تصویر کشیده و برشی از یک مقطع تاریخی کشور را بازنمایی کرده تا به سهم خود گام در اعتدال جایگاه زن ایرانی بردارد.
الفت علیرغم سختی ها و مشکلات فراوان ، راستگو ، مومن ، پر تلاش و امیدوار باقی می ماند و فرزندان خود را تربیت می کند و مسئولیت اجتماعی خود در عرصه جامعه را پذیرا می شود.
او الگویی از مادر ایرانی است ، که نه از باورهای خود دست بر میدارد و نه از عشق مادری به فرزند.
از نشانه های نمادین ، دار قالی است که بیش از پانزده سال برپا است و تار و پود آن بند به بند با سر انگشتان الفت آشناست ، اگرچه بافت قالی به طول می انجامد اما به سرانجام می رسد. الفت نماد عقیده و سرزمین ایرانی و قالی نماد جامعه رو به رشد است و این با فضای عمومی جامعه سازگاری دارد. فیلمساز حافظه تاریخی نه چندان دور جامعه را بازنمایی کرده تا قدر و منزلت مادران بیشتر شناخته شود.
جمع بندی و نتیجه گیری :
همانگونه که در آغاز مقاله مطرح شد ، الفت نماینده جامعه زنان ایرانی و مسئول پایگاه ، نماینده گروهی است که در جنگ اشتغال پیدا کرده ان و مصاحبه گر نماینده جامعه رسانه ای و هنرمندان است که هنوز درک درستی از جنگ ندارند و در کل مسئول پایگاه و مصاحبه گر را می توان نماینده نگاه سیاسی حاکم بر جامعه دانست.
سید علی بمان نماینده عموم مردم و یونس نماینده جوانان گمنامی که در جنگ رشادت به خرج دادند و ادعایی هم نداشته اند. فیلمساز خواسته تفاوت و تقابل این گفتمانها را بازنمایی کند. در حالی که پرداختن به موضوعات دفاع مقدس هنوز هم سهل و ممتنع می نماید و عبور از کلیشه های مرسوم و وارد شدن به ابعاد نهفته در جنگ نگاهی عمیق و عظمی راسخ می خواهد.
در پاسخ به این سوال که نظامهای گفتمانی مطرح در فیلم کدامند ، این مقاله نشان می دهد که در سطوح مختلف نظامهای گفتمانی متعددی قابل شناسایی است و نسبت گفتمان سیاسی حاکم بر موضوع جنگ خیلی فراگیر تر از دیگر گفتمانها است و تقریبا صدای مشخصی از دیگر گفتمانها شنیده نمی شود و این حاصل شرایط اجتماعی حاکم در کشور در دهه اخیر است به نحوی که هنوز تقدس جنگ هشت ساله مانع از پرداختن به ابعاد گوناگون آن از سوی هنرمندان شده و کمتر هنرمندی به عبور از این مرز ها علاقه نشان می دهد و چه بسا هزینه های عبور از مرزها برای یک فیلمساز غیر قابل جبران باشد و آینده و سوابق کاری او را متاثر از خود نماید .
در این فیلم گفتمان زنان به عنوان بخشی از گفتمانهای موجود در جامعه بازنمایی شده و صرفا به همان اکتفا شده است. حتی از حضور طبقات و اندیشه های دیگر در فیلم خبری نیست ، شعارهای سیاسی ، قهرمان پروری و جلوه های ویژه جنگی در این ژانر جنگی وجود ندارد.
این نظامهای معنایی در آثار دیگر نرگس آبیار هم وجود دارد ولی نه خیلی پر رنگ ، شیار 143 نقطه شروعی برای طرح این گفتمان متفاوت است. هرچند آثار هنری و ادبی ، پدیده های پیچیده ای هستند و به آسانی نمی توان همه معانی پنهان در آنها را آشکار کرد ، اما روش تحلیل سه مرحله ای نشانه شناسی گفتمانی نشان داد بخش قابل توجهی از این معانی را می توان با روشی که مبتنی بر بازشناسی هویت فردی و تحلیل شخصیت پردازی است کشف کرد. ( سلطانی 1394 )
کاربرد این روش در تحلیل شیار 143 نشان داد این فیلم دارای لایه های پنهان معانی است که از دید منتقدین مغفول مانده است و صرفا به این فیلم از زاویه تکریم مادران شهدا نگریسته شد در صورتی که فیلم جنبه انتقاد اجتماعی دارد و خصوصا به زوایایی از جنگ اشاره می کنند که کمتر مورد توجه جامعه بوده است. شیار 143 در این مسیر با بضاعتی در خور سعی می کند از فضاهای مرسوم فاصله بگیرد.
الفت زنی است که حتی در بدترین لحظات زندگی نا امید نمی شود ، او نمادی می شود از استقامت و انتظار سازنده در تحمل سختی های تحمیل شده از طرف جنگ.
منابع
سلطانی ، علی اصغر ( 1384 ) قدرت ، گفتمان و زبان. نشر نی
سلطانی ، علی اصغر ( 1394 ) مطالب درسی تحلیل گفتمان
سلطانی ، علی اصغر ( 1394 ) نشانه شناسی گفتمانی یک جدایی ( مقاله )
پورکنسن ، ماریان – فیلیپس ، لوئیز ( 1392 ) نظریه و روش در تحلیل گفتمان. مترجم : هادی جلیلی . نشر نی
قجری ، حسینعلی – نظری ، جواد ( 1392 ) کاربرد تحلیل گفتمان در تحقیقات اجتماعی – نشر جامعه شناسان
سایت خبر آنلاین www.khabaronline.ir
خبرگزاری جمهوری اسلامی IRNA– شیار 143 در ترازوی نقد
سایت مهرخانه www.mehrkhane.com
بانک اطلاعات نشریات کشور www.magiran.com– روزنامه کیهان شماره 19311
سایت نقد و بررسی شیار 143 www.efafinstitute.ir
سایت آسمونی www.asemooni.com
سایت فیلم شیار 143
[1] - برای اولین بار توسط دکتر سید علی اصغر سلطانی ارائه شده است و در حقیقت تلاشی برای تبدیل نظریه گفتمانی کلان لاکلا و موف به روشی کاربردی برای تحلیل حداقل بخشی از معانی پنهان و آشکار در فیلم و ادبیات داستانی است .
Chain of equivalence- [2]
Chain of difference - [3]