دربارهی تاریخ و جزئی از آن

ترجمه اختصاصی سلام سینما
همچنان که در نمایش موزیکال بزرگ «همیلتون» اثر «لین مانوئل میراندا» به مبارزات انقلابی نزدیک میشویم، «جورج واشینگتن» به دستیار جوانش «الکساندر همیلتون» دستور میدهد که به خانه برود و نفسی تازه کند. او که با شجاعت و انگیزهی زیادی نیروهای تحت فرمان خودش را رهبری میکرد، از مرخصی که رئیسش به او داده بسیار ناامید میشود. او با حالی آشفته به همسرش «الیزابت» میرسد و همسرش برای او میخواند:«اطرافت را نگاه کن، چقدر خوششانسیم که الان زنده هستیم».
به شکل معجزهآسایی «همیلتون» احساسات ما دربارهی مسائلی که امروزه با آن درگیر هستیم را برمیانگیزد. امروز با بحرانی در حوزهی سلامت به نام کووید19 درگیر هستیم که جان هزاران نفر را گرفته و جان هزاران نفر دیگر را هدف گرفته است. با تظاهراتی درگیر هستیم که نسبت به نابودی و سرکوب در زندگی سیاهپوستان معترض است. ما در زمانهی سختی زندگی میکنیم و در همین میان «همیلتون» را داریم که اتوپیایی از عدالت را با چاشنی فرهنگ عامه و تاریخ یک ملت در این زمانه به ما یادآوری میکند.
نمایش «همیلتون» طی دو اجرا در ژوئن 2016 توسط «توماس کایل» هم برای اجرای صحنه و هم برای تبدیل به فیلم کارگردانی شد. تدوین آن بر عهدهی «جونا موران» بوده که نهایت تلاشش را برای ایجاد سکوت در حین نمایش کرده است اما در برابر تلاش بیوقفهی چند خانواده ناآشنا با فرهنگ تئاتر نتوانسته کاملا موفق شود. نمایش «همیلتون» با اینکه متعلق به چهار سال پیش است اما ارتباط تنگاتنگی با امروز دارد.
کمپانی دیزنی که این فیلم را آمادهی اکران کرده بود و برای اکران عمومی آن در اکتبر 2021 نیز برنامهریزی کرده بود، پس از بسته شدن سینماها به دلیل پاندمی کووید19، تصمیم گرفت تا یک سال زودتر آن را بر روی سرویس دیزنی پلاس در دسترس مخاطبان قرار دهد. «همیلتون» روز چهارم جولای روی سرویس دیزنی پلاس قرار گرفت تا همهی ما شهروندان آمریکایی آن را تا روز انتخابات که یک رفراندوم ملی برای پایان دادن به خشونت سیستماتیک نژادی و دیکتاتوری بارها و بارها تماشا کنیم. یکی از بهترین نوآوریهای «همیلتون» به کار گرفتن بازیگران رنگین پوست در نقش پدران آمریکاست. «کایل» و «میراندا» تلاش کردهاند تا به مفهوم «ملت مهاجر» در نمایش خود عینیت ببخشند. همچنین آنها از موزیک «هیپ هاپ» به عنوان زبان اعتراضات استفاده کردهاند.
هیچکدام از این المانهای موجود در این نمایش برای این نیست که «کایل» و «میراندا» خواسته باشند «همیلتون» را به عنوان «فیلمی که اکنون به آن نیاز داریم» یا منبع الهامی برای تبدیل شدن به «قهرمان یک ملت» معرفی کنند. «همیلتون» اثری است که مشخصا هیچ ایدهای از کار بزرگی که انجام میدهد ندارد و این ویژگی مختص کاراکتر «الکساندر همیلتون» نیز هست. کل این نمایش در پاسخ به اولین سوالی است که در خود نمایش مطرح میشود: «چطور یک حرامزاده، یتیم، فرزند فاحشه، مهاجر اسکاتلندی، افتاده در نقطهای فراموش شده از کارائیب، با تقدیر الهی تبدیل به یک قهرمان تاریخساز میشود؟».
همانند ذات دموکراسی که موضوع اصلی «همیلتون» است، این نمایش هم از تضاد پر است. «همیلتون» یکی از آثار ماندگاری است که در دوران اوباما ساخته شده اما در دوران ترامپ به نماد فرهنگی مبارزه تبدیل شده است. در سال 2016 معاون رئیسجمهور «مایک پنس» برای دیدن این نمایش به برادوی رفت و شخصا از روی صحنهی نمایش مورد انتقاد واقع شد. این تقابلها تنها از اثری قابل انتظار است که نه فقط با تاریخ درگیر باشد بلکه تبدیل به جزئی از آن شود. من همچنان از اینکه «همیلتون» را «فیلمی که اکنون به آن نیاز داریم» بنامم امتناع میکنم زیرا این فیلم لیاقتش بیشتر از این بازیهای تبلیغاتی است. و دلیل دیگرم این است که با شرایط موجود شاید آثار بهتری از «همیلتون» در آیندهی نزدیک پیش رویمان قرار گیرد.
منبع : لس آنجلس تایمز
مترجم : وحید فیض خواه