نقد سریال خودسر (Wayward)؛ وقتی توهم و واقعیت در دنیای نوجوانان تلاقی پیدا میکنند

اخیرا سریال «خودسر» از نتفلیکس منتشر شد، سریالی در ژانر معمایی که به دنبال نمایشی جدید از دنیای نوجوانان است.
به نقل از فرارو، این سریال اثری وهم آلود و آزاردهنده از دنیای نوجوانان است که خیلی زود وارد قلمروی کابوس میشود و در نهایت هیچ راه حلی هم ارائه نمیدهد.
«خودسر» با دو خط داستانی موازی آغاز میشود؛ ماجراهای نوجوانانی به نام «ابی» و «لیلا» و زوجی به نام «الکس» و «لورا» که در سال 2003 به «تال پاینز» نقل مکان کردهاند. جایی که در زمینه درمان نوجوانان درگیر رفتارهای خطرناک و مواد مخدر فعالیت میکند. یک مکان مخصوص که ظاهر آرام و دوست داشتنی دارد اما هر گوشه آن نشانه ناهنجاری و تهدیدهای بالقوه است.
تصویری ناراحت کننده اما سطحی از دنیای نوجوانان
یکی از جنبههای مهم «خودسر» نمایش لایههای پنهان زندگی است. در عین حال درباره مشکلات انبوهی از دنیای نوجوانان صحبت کرده و این فرصت را به مخاطب میدهد تا از دیدگاههای مختلف به داستان نگاه کند. همچنین یکی از ویژگیهای اصلی «خودسر» توجه به جزئیات و روانشناسی کاراکترهاست، نوجوانان به عنوان محور مرکزی تعاملات انسانی و دوستانه داستان قرار دارد. چیزی که در نگاه اول کلیشه به نظر میرسد اما تضاد میان کاراکترها و آسیبهای جمعی آن را از سایر آثار متمایز میکند.
سریال از نظر بصری به طرز ماهرانهای حس دلهره و ترس را نشان میدهد. تضاد میان مناظر زیبای جنگل و فضاهای تاریک به درستی تصویرسازی شدهاند. سریال در قسمتهای ابتدایی با ایجاد حس تعلیق و دادن سرنخهای تدریجی، جذاب و پرکشش است اما هرچه به انتها نزدیکتر میشود، صحنهها شبیه به توهم و خیال میشود.
پایان بندی به گونهای نمایش داده شده که گویی کابوسی بیش نیست، در حالی که اگر به گونهای متفاوت به آن پرداخته میشد، ممکن بود برای فردی یک آرمان شهر و برای دیگری جهنم باشد. این پایان ناامیدکننده در تضاد با آن چیزی که سریال از دنیای نوجوانان به دنبالش قرار میگیرد. در نهایت «خودسر» سریالی که تلاش میکند با ترکیبی از ژانرهای مختلف یک درام عمیق از دنیای نوجوانان باشد، با این حال با نگاه سطحی از کنار آنها میگذرد و در پایان چیزی جز سرخوردگی باقی نمیگذارد.