بازسازی بی نقص کنسرت Live Aid
بردن دو جایزه اصلی مراسم گلدن گلوب امسال، من را بیشتر از قبل وادار کرد که فیلم «حماسه کولی» را تماشا کنم. البته با انتشار نقد های نسبتا متوسط از فیلم پیش از مراسم، مرا کمی از تماشای فیلم دلسرد کرد اما آن اتفاق عجیب گلدن گلوب، مهر تاییدی برایم بود که بشینم و فیلم را تماشا کنم. «حماسه کولی» بیشتر به جای این به زندگینامه شخصی فردی مرکوری بپردازد، به نحوه تشکیل گروه کویین تمرکز دارد؛ فیلم تصویر پیش پا افتاده و سریع از تشکیل گروه را به مخاطب نشان می دهد. فردی از همان ابتدا دل اعضای گروه را می رباید و با تک سکانس شرکت در یک کلاب مختص دانشجویان و اجرای یک آهنگ، عضو اصلی گروه می شود. البته کاملا مشخص است که ایراد این سکانس ها مربوط به کارگردانی برایان سینگر نمی شود. (می دانید که برایان سینگر از پروژه به دلیل اختلافاتی جدا شد و ساخت فیلم به دست الکس فلچر افتاد و بعد دوباره برایان برای سکانس های لیو اید، به پروژه محلق شد!) سپس فیلم بیشتر به مسئله تمایل جنسی فردی می پردازد که نزدیک 2/4 فیلم بر روی این موضوع تاکید دارد. فیلم با تاکید بر روی این سناریو، از حس و حال راک اند رول ابتدایی فیلم می کاهد تا اینکه به دقایق پایانی فیلم و کنسرت Live Aid می رسد. لحظات پایانی که به کنسرت Live Aid اختصاص دارد، یک بازسازی جذاب و بی نقص از همان کنسرتی است که به عنوان یکی از بزرگترین اتفاقات تاریخ موسیقی جهان و راک نام برده می شود. در مورد هنرنمایی رامی مالک هم بگویم که اگر فردی زنده می بود و می دید رامی مالک نقشش را بازی کرده، قطعا پس از تماشای فیلم، برمیخیزید و رامی را تا سر حد مرگ ستایش می کرد!