جستجو در سایت

1397/11/26 00:00

یادداشتی بر مجموعه

یادداشتی بر مجموعه
فرقی نمیکند بازی باشد یا فیلم ، رمان باشد یا قصه کامیک . در هر حال وقتی کاراکتر یا شخصیتی خلق میشود ، از قاعده خلق مخلوقات خارج نیست و آن تکامل است .

 تکامل چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیافتد . حتی خداوند متعال نیز برای خلق انسان ، موجودات و حیات های دیگری را آفرید تا آنکه نوبت و امکان خلق انسان فراهم آید .

شخصیت ها پس از خلق دچار تکامل میشوند . گاهی این تکامل از پیش ، فکر شده است و گاهی این تکامل ها ناخواسته و از سر هم گامی با زمان هستند . به همین دلیل است که نویسنده ها با شخصیت های داستان های خود زندگی در دنیا آنها سیر میکنند . شخصیت و کاراکتر شما وقتی به تکامل برسد ، شما ناچارید یا آن را رشد سنی بدهید یا آنکه پیچیده اش کنید . 

معمولا خالقان اثر از رشد سنی شخصیت ها پرهیز میکنند ، چرا که دنیای روایت دنیای تخیل است و وقتی تخیل جذاب است که ورای واقعیت زندگی عمل کند . پس معمولا ما شاهد این هستیم که کاراکتر ها ، از لحاظ بعد درونیشان ، با پیچیدگی همراه میشوند . 

بازی های سریالی بسیاری تا به حال عرضه شدند که برخی با اقبال شدید مواجه شد . بازی هایی که گاه خود بازی معرف بود و گاهی شخصیت آن . سال 1996 اولین بازی از مجموعه تامب رایدر منتشر شد که اقبال خوبی را در پی داشت . شخصیت لارا کرافت که شخصیت محوری این بازی بود ، دختری انگلیسی را روایت میکند که علاقه خانوادگی اش به اشیا عتیقه و باستانی ، اورا تنبدیل یه یک جوینده مقبره ها و اماکن باستانی تبدیل کرده است . روایت های جذاب در کنار انتخاب کاراکتری با جذابیت های بصری باعث شد  تا سازندگان آن ، نسخه های بعدی را نیز تولید و روانه بازار کنند  . همین نسخه ابتدایی آنقدر فراگیر و جذاب بود که منجر به بازسازی همین نسخه و انتشار آن در سال 2007 گردید .

ویدیو گیم تامب رایدر آنقدر تاثیر گذار بود که نسخه های بعدی را نیز دنبال خود آورد . اما مساله ما فقط بازی نیست . سینما به عنوان رسانه جذاب و فراگیر که همه را مجذوب میکند و مردم میتوانند رویاهایشان را روی پرده سینما ، تحقق یافته ببینند ، اثر زیادی از مجموعه های بازی ، پذیرفته است . فیلم هایی همچون بازی و فیلم پرنس آف پرشیا و یا اساسینز کرید ، نمونه هایی از تاثیر گیم بر سینما باشند و کاربرانی را که تا دیروز در فضای گیم با کاراکتر ها مواجه میشدند ، این بار بر روی پرده های جادویی سینما رویای فضای گیمشان را تماشا کنند . تامب رایدر نیز از این روند بی بهره نماند و لارا گرافت نیز جای خود را در سینما باز کرد . 

لارا کرافت که دختری با ظاهر جذاب و اروتیک است ، خیلی زود تبدیل به کاراکتری جذاب شد که همه او را با فرم بدنی اغراق آمیزش در بازی میشناختند . سال 2001 وقتی نسخه سینمایی لارا کرافت : مهاجم مقبره منتشر شد ، انتخاب بازیگر به نحوی بود که نزدیک به فیزیک کاراکتر لارا در بازی باشد . نزدیکترین گزینه به فیزیک لارا ، آنجلینا جولی ، بازیگر معروف هالیوودیست . دو سال بعد هم در فیلم  لارا کرافت : گهواره حیات ، باز هم شاهد بازی آنجلینا بودیم . داستان این دو فیلم حول شخصیت لارا میچرخید و صرفا ماجراهایی را به تصویر میکشید که دنباله ماجراهای درون بازیست . 

با گذشت زمان و تکامل شخصیت لارا ، بازی ها نیز از سبک مرسوم خارج شدند و از نسخه لارا کرافت و نگهبان نور که محصول سال 2010 بود ، تغییر رویکرد بصری را هم در اثر شاهد بودیم . فیلم تامب رایدر محصول 2017 ، متفاوت ترین محصول از سری آثار لارا کرافت را رقم زد . 

در تمام قسمت های قبل ، شاهد کنش های بیرونی لارا بودیم که حول آنها ، داستان پیش میرفت . اما آغاز فیلم تامب رایدر به گونه ای بود که خبر از کشمکش های درونی لارا داشت . بازی مرموز و درون گرای آلیسیا ویکاندر باعث شد ، لارا کرافت  را برای اولین بار به چشم یک آدم مرموز و در عین حال زیرک و سخت گوش نگاه کرد . 

با وجود اینکه نیمه دومین فیلم از ماجراجویی های لارا کرافت تبعیت کرده ولی تفاوت نیمه اولیه و شخصیت پردازی این لارا کرافت چیزی نبود که از نگاه همه دور بماند . اینجاست که محتوایی فمنیستی اثر بیشتر خود را نشان میدهد . فمنیست به عنوان جریان آزادی خواهی زنان و استقلال طلبی آنها از مردان ، تمرکز بر آزادی عقیده و پوشش زنان داشته . اما به مرور زمان ، این تفکر نهادینه تر شده و با ته کشیدن جغرافیای محدودیت های رفتاری و ظاهری ، پا به جغرافیای درونی زنان گذاشته است .

 لارا کرافت در این نسخه بیش از هر چیز یک دختر جنگجو خستگی ناپذیر است . در اینجا خبر از جاذبه های اروتیک نیست و لارا هم از تکنیک هاو ابزار های خاص بهره مند نیست . حتی در روایت نیمه دوم داستان و مواجهه با اماکن مرموز باستانی نیز ، داستان به گونه ای متفاوت و منطقی تر پیش می رود . خبری از نیروهای اهریمنی و ماورایی نیست . به جای آن ، باور پذیر تر و واقعی تر شدن رقابت ها باعث شد برخی منقدان اثر را تمجید کنند ولی برخی که همچنان پایبند به اصول تامب رایدر بودند ، از این تغییرات چندان راضی نیستند .

به نظر میرسد ، لارا کرافت برای اینکه بتواند نماد و الگوی زنان و دختران طرفدار فمنیست شود ، باید سالها منتظر میماند تا این روند تکامل شخصیتی بتواند از یک دختر ، پسر پسند به یک الگو تبدیل شود . 

جریان فمنیست همچنان به یک الگو و اسوه نیازمند بوده و همواره سعی میشده ، از زنان تاثیر گذار و مهم استفاده کند. اما این لارا کرافت تازه ، با در هم تنیدن مفاهیم ارزشی و عاطفی خانواده و در عین حال استقلال طلبی فردی که در فیلم زیاد به چشم میخورد ، میتواند الگویی برای دختران باشد که حتی پسر ها را به خود جذب کند .

آنچه در این یادداشت سعی شد به آن اشاره شود ، نیاز سنجی رسانه ای برای مخاطب است که در طی سالها از یک موضوع به تکامل میرسد و دیگر نمیتوان با همان روش قبلی با مخاطب سخن گفت . باید همراه با مخاطب ، رشد کرد . این رشد هم در ظاهر باید دیده شود و هم در باطن . شاید حلقه مفقوده مخاطب شناسی در ایران ، همین میل به تکامل در آثار رسانه مخصوصا سینما و گیم باشد . سینما و گیمی که امروز بیشترین تاثیر را روی هم میگذارند و در برخی مواقع کاملا ترکیبی عمل میکنند .


فیلم های مرتبط

افراد مرتبط