بورژوا پرستی در سینمای هالیوود
سینمایی «آسیایی های خرپول» به کارگردانی جان ام چو یک اثر بداهه در برابر اندیشه ای متمولانه در حوزه ساخت آثار سینمایی از جانب هالیوود است که می خواهد به طور کاذب شکل شادی از آسیایی ها و مشخصا چینی ها ، به معرض نمایش بگذارد که آمریکایی زیستن را دوست دارند .
*داستانی پیش پا افتاده با زرق و برق سینمایی
به نظر من سینما ابزاری برای سفر کردن است . سفر به نادیده ها که با استفاده از آن می توان مضامین نوینی از زیستن را تجربه کرد . در فیلم « آسیایی های خرپول» داستان به اندازه ای پیش پا افتاده و تودستی (ابزار مند) انتخاب شده که صرفا جنبه های تزئینی سینما بر بدنه فیلمنامه آن غالب می شود . داستانی که تکراری است و سفر کردن در آن چیزی به لحاظ تجربی به مخاطب نمی افزاید . «آسیایی های خرپول» داستان آدم های ثروتمندی است که علاوه بر دانش اقتصادی بالا نگاهی منفی به پایین دستان خود دارند . آدمهایی که عاشق شدنشان هم با پیروزی مصادف است . چرا که هیچ دغدغه ای به جز رسیدن به هدف پیش پا افتادشان ندارند . پسری به نام نیک که عاشق دختری فقیر اما دارای تحصیلات بالا می شود قصد ازدواج با او را دارد در این میان خانواده متمول چینی پسر پی به راز نگفته دختر در مورد گذشته خود و خانواده او می برند ، داستان از این پیش پا افتاده تر می شود هنگامی که خود دختر نیز از آن گذشته بی اطلاع است و این بی اطلاعی را نه در متن فیلم نامه و نه در ساختار بیانی آن ، شاهد بودم . داستان عشق پسر پولدار و دختر فقیر و یا برعکس جایی برای مانور دراماتیک ندارد و همه چیز چنین داستان هایی تکراری است . فیلم با آب و تاب زیادی مراسم عروسی ، مهمانی ها و لذت بردن از ثروت و دارایی یک خانواده نظام مند اسیایی را به نمایش می گذارد . این زرق و برق سینمایی بیش از هر اثر هالیوودی جنبه آمریکایی به خود گرفته و پیوند فرهنگی بین دو ملت چین و آمریکا را به جهت منفی به تصویر کشیده است . مخاطب گول هیجانات ، خنده ها و بعضا اشک های پایانی فیلم را می خورد و از بنیاد سینمایی ، که داستان و فرم و روایت آن است دور می شود . به عنوان مثال در یکی از پلان های فیلم هنگامی که معشوقه نیک وارد خانه مجلل آسیایی می شود با عظمت و شکوه آن محل به گونه ای برخورد می کند که گویی مانند آن را در آمریکا نیافته نتیجه این می شود که آسیایی ها از آمریکایی ها متمول تر هستند . از آن بالاتر اینکه صاحب خانه به این نکته که ترامپ در آن محل اتاقی برای استراحت و تفریح دارد اشاره می کند و این جنبه منفی فرهنگی که نه بر روی مخاطب تاثیر زیادی دارد و نه به لحاظ سینمایی خطر ناک است به طرز یک شوخی دست دوم ارائه می شود . همه می دانند که ترامپ آدم خنده داری است پس فیلم ساز اسیایی که به شدت محو زرق و برق سینمای هالیوود و قدرت بازآفرینی یک قصه تکراری با استفاده از ابزار تکنولوژیک شده ، صرفا جنبه سرگرمی اثر را اولیت قرار می دهد . در این میان خرده روایت هایی دیده می شود مبنی بر این که مردی به همسر مهربان خود خیانت می کند به دلیل بی توجهی او ، وکیل خانوادگی نیک ، دختری است که از بچگی با آنها بزرگ شده است در گذشته علاقه به وی داشته است ، مادر نیک خود از دسته پایین اقتصادی انتخاب شده و ... همگی از یک سینما باز جدی لمس شده اند و تکرار آن خسته کننده است . اما آنچه این خستگی را از تن مخاطب دور کرده است همان استفاده از رنگ های تند و شاد و حرکت های دوربین برای برداشت از نماهای چشم نوازی است که تنها ثروتمندان می توانند آن را درک کنند و یک مخاطب سطح پایین از نظر اقتصادی تنها با تماشای آنها متعجب و خیره می شود از اینکه مگر در این دنیا چنین اتفاقاتی هم رخ می دهد .
*منش غیر پهلوانی فیلم ساز
به نظرم سینمای اسیا با : کوروساوا ، اوزو ، کیارستمی و مخملباف تعریف می شود و این که چنین آثاری در حیطه سرگرمی آن هم به جنبه منفی از هالیوود برای اسیایی ها تولید شود یک شوخی بی معنی است . اسیایی که پر از فرهنگ و مفاهیم غنی زیستن است و ما اوج مردانگی آن را در «آشوب» کوروساوا و «خانه دوست کجاست» کیارستمی می بینیم . داستان به طرز مشکوکی از فرهنگ استفاده از تکنولوژی های مجازی حمایت می کند و به طور خیره کننده این حمایت را به انجام رسانیده است . آدمهایی که مدام با لبخند و رضایت از خود در کافه ها و مراسم و میهمانی ها سلفی می گیرند نمادی از تزلزل فرهنگی جوامع اند که مولف ناجوانمردانه از آن حمایت کرده و آن را بخشی از زندگی بورژوا مابانه اسیایی ها قلم داد می کند . البته فیلم به خود خود دارای نواقص فیلم نامه ای زیادی است از جمله اینکه تکلیف خانم وکیل در فیلم چه می شود ؟ . چرا انقدر راحت ادمهای این داستان از کنار مشکلات روحی و خانوادگی شان عبور می کنند و آن را را به همان راحتی بعضا رفع و رجوع می کنند . چرا فیلم ساز هیچ دورنمای رئالیستی از شرایط زیستن در جزایر و کشورهایی که از آسیا به نمایش کشیده نشان نمی دهد و صرفا آن بخش متمولانه آنها را برای پیش برد اهداف سیاسی خود به تصویر کشیده است . این تفاسیر همه از منش غیر پهلوانی مولف خبر می دهند که می خواسته با هیجان نمونه جذابی از خانواده دوست های آسیایی ، کسانی که با چنگ و دندان خانواده شان را حفظ می کنند ، نمایش دهد اما این نمایش خیلی مسخره است و در عین مسخرگی تامل برانگیز . گاهی یک فیلم بد هم می تواند مخاطب را به تفکر وادارد و شاید این نکته مثبت اثری است که هیچ اطلاع درستی از زندگی آسیایی به مخاطب خود نداده است . اگر می خواهید با دیدن زرق و برق زندگی های آسیایی که به شدت از غرب وام گرفته اند حوصله خود را سر جا بیاورید این فیلم را سرسری ببینید چرا که این اثر مرا به یاد آثار دسته چندم ماهواره ای می اندازد که در عین تیشه به ریشه زدن بنیاد خانواده از مهم بودن عشق و احساسات و جوانمردی دم می زنند .