جستجو در سایت

1399/06/24 00:00

قدرتمند و وفادار مانند قهرمان داستانش

قدرتمند و وفادار مانند قهرمان داستانش

ترجمه اختصاصی سلام سینما

زمزمه‌های نارضایتی در طول دهه‌ی گذشته به دلیل تصمیم دیزنی برای تبدیل بخش عمده‌ای از آثار انیمیشن پرطرفدارش از سرتاسر جهان شنیده می‌شود. این آثار توسط نسل‌های قبل بسیار عزیز نگاه داشته می‌شوند و به همین دلیل آن نسل در برابر از بین بردن خاطرات کودکی خود مقاومت می‌کند. در این میان برخی از بازسازی‌های دیزنی به نظر آثار سرگرم‌کننده و رضایت‌بخشی رسیده‌اند. در سال 2019 دو بازسازی لایواکشن از «شیرشاه» و «دامبو» فاقد روح و محتوا بوده‌اند. در این میان بازسازی لایواکشن «سیندرلا» در سال 2015 و «دیو و دلبر» در سال 2017 دارای جذابیت‌‌های بصری مناسبی بوده‌اند که تماشای آنها را ممکن کرده بود. تنها نکته‌ی مثبت این اقدام دیزنی برای بازسازی انیمیشن‌های قدیمی‌اش، اعطای فرصتی جدید به فیلمسازان جوان بوده است. 

حالا با «مولان» روبرو هستیم که کارگردان آن، «نیکی کارو» نیوزیلندی است. او نیز از فیلمسازان جوانی است که پیش‌تر یک فیلم خوب به نام «نهنگ سوار» از او دیده بودیم. او در «مولان» از گروهی از بازیگران چینی و چینی-آمریکایی استفاده کرده است که برخی از آنان پیش از «مولان» آنطور که لیاقتش را داشتند، دیده نشده بودند. خبر خوب این است که «مولان» در تصویربرداری و کارگردانی یک دستاورد مهم است اما خبر بد این است که درخشش لازم را ندارد. فیلم قوام خوبی دارد و بازیگرانش نیز شایسته‌ی توجه هستند. اما اگر انیمیشن زیبا و تماشایی «مولان» محصول سال 1998 را ندیده‌اید، احتمالا تنها نیستید. «مولان» جدید که از چهارم سپتامبر روی سرویس دیزنی پلاس قابل دسترس است، آبروی نسخه‌ی اصلی را حفظ کرده است اما فاقد شور و هیجان آن است. 

داستان به شکل ساده‌ای از قالب داستانی نسخه‌ی اصلی پیروی می‌کند. دختری که خودش را در نقش یک جنجگوی مرد جا می‌زند تا در جنگ شرکت کند و نیز از اعتبار و حیثیت خانواده‌اش محافظت کند. «لیو ییفئی» نقش قهرمان داستان یعنی «مولان» را ایفا می‌کند که برای این کار به اندازه‌ی کافی قدرتمند و با روحیه بنظر می‌رسد. پدرش «ژو»(زی ما) از کودکی به او آموخته است که قوی باشد. اولین فنی که او از پدرش می‌آموزد نحوه‌ی جلوگیری از افتادن از پشت بام است. او در نوجوانی بارها و بارها توانایی‌اش را با استفاده از حرکات آکروباتیم ثابت کرده است. اما در امپراطوری چین تنها راهی که یک دختر می‌تواند خانواده‌اش را سربلند کند، یک ازدواج موفق است که «مولان» در این مسئله موفق نبوده است. 

یکی از نقاط قوت بارز «مولان» که نمی‌توان آن را نادیده گرفت، تصویربرداری آن به سبک «ووکسیا» است که توسط فیلمبردار با استعداد «مندی واکر» انجام شده است. این سبک مخصوص فیلم‌های فانتزی رزمی است که در سینمای آسیا بسیار پرطرفدار است. شناخته‌شده‌ترین فیلمی که به این سبک در هالیوود فیلمبرداری شده است، «ببر خیزان، اژدهای پنهان» اثر «آنگ لی» محصول سال 2000 است. پالت رنگی که در «مولان» استفاده شده است، سنتی و هیجان‌انگیز است. بدلکاری‌های فیلم نیز قابل توجه است.

در واقع «مولان» به لحاظ فنی و روش‌شناسی همه‌ی گزینه‌ها را تیک زده است که شاید همین مشکل اصلی آن باشد. «لیو» در لباس رزمی قرمز با حرکات آکروباتیک خود بسیار درخشان و جذاب است. اما کاراکتر او زیرسایه‌ی کاراکتر تازه‌واردی قرار گرفته است که با جادویش می‌تواند خود را تبدیل به یک عقاب اشرافی کند. «گونگ لی» نقش «ژیانیانگ» را ایفا می‌کند. او ضدقهرمانی است که استعدادهای ماوراءالطبیعه‌اش دردی بزرگ را برای او رقم زده است. مادامی که «گونگ» در تصویر است، فیلم بسیار سرزنده و شاداب است و به راحتی توجه‌ها را به سوی خود جلب می‌کند. 

حضور کاراکتر «ژیانیانگ» فراتر از پیام «هرکاری از دست دخترها برمی‌آید»، لایه‌های بیشتری به داستان بخشیده و باعث پیچیده شدن آن گشته است. ایده‌ی دشمنی دو زن که در نهایت به رابطه‌ی خانوادگی ختم می‌شود، چندان در ایجاد تعلیق موثر نبوده است. این نسخه از «مولان» مانند قهرمان داستانش قدرتمند و وفادار است. 

منبع : تایم

مترجم : وحید فیض خواه