مثل یک جلسهی فیلمنامه خوانی بیپایان

ترجمه اختصاصی سلام سینما
در این زمانه که همه از اسپویل شدن فیلمها فراری هستند، احتمالاً ما مجاز نیستیم که رازهای آخرین داستان یک «اَبَر شرور» اروجینال را لو بدهیم، اما بگذارید فقط بگوییم که ما سریعتر اتوبوسهای قرمز را که از تاوربریج به لندن میروند، بخشیدهایم. این موضوعی است که به طور واضح شرم آور است.
حواس تان باشد، شاید آنها چاره دیگری نداشتهاند. شاید دیگر چیزی نمانده بود. تا زمانی که این وقایع کاملاً غیرمنتظرهی مفرط و سرگرم کننده متوقف شود، به نظر میرسد که هر قطعه موسیقی ضبط شده بین این موضوعات افتضاح «پروفومو» و عروسی پرنسس دیانا پخش شده است. «کروئلا دی ویل» پیر و بیچاره - به همین دلیل است - به سختی میتواند دندانهایش را پاک کند بدون اینکه تکههای بنفش را پاک کند یا آن بازیکن اوهایو زمان حرکت او را شناسایی کند.
دیزنی با روزگار [فعلی ما] و واقعیت ما ارتباطی ندارد. هیچ نسخهای از یک پانک در دهه 1970 که از زباله، فقر، بیکاری و مخالفت پاک باشد، با عقل جور در نمیآید. اما دیزنی با خودش صادق است. در لندن، مری پاپینزها بیشتر از آدمهای عصبانی در خیابانها حضور دارند و این خوب است. فیلم کاملاً در ژانر دوستانه و خانوادگی ساخته شده است در کل بامزه خنده دار است، فیلم کریگ گیلسپی، که از لباسهای خارق العاده جنی بیوان سود زیادی میبرد. سنت بازسازی فضای تاریخی خانه موشها - به عنوان مثال ماری در دهه 1910 – و مانند سرزمین عجایب قابل هضم بوده و داستان بدان سبک ادامه مییابد. نبوغ دیزنی اینجا به چشم می آید.
اما استون، با وجود لهجه متغیر خود، کاریزماتیک است و در حال نقشآفرینی، چیزی همدلانه تر از یک ضد قهرمان است. او سرگرم کننده است. او جذاب است و نمایش شیطنتش مثل گنهاهان کبیره است. اگرچه برخی از جنجالها پیرامون رشد روانشناختی جوکر جمع شده بود، اما این فیلم هرگز سعی نکرد وانمود کند که قهرمان آن چیزی غیر از یک شرور بدخواه است.
کروئلا مانند نتیجه یک جلسه فیلمنامهخوانی بی پایان است که فقط پاسخهای جزئی به سوالات مطرح شده را ارائه میدهد. شاید او میخواهد مثل بتمن باشد و بیاید در صحنههای ابتدایی یک ضربه روحی مشابه به فیلم بدهد، نه «کروئلا دی ویل» که از روشهای سوال برانگیز برای اهداف بالقوه و قابل توجیه استفاده نمیکرد.
بدترین راه حل این است که تمام حرکتهای سنتی کروئلا را به اما تامپسون در نقش یک بارونس پلید به تصویر کشیده شود. در حوالی فاجعه آغازین رخ میدهد که زن جوان اولین قدمهای آزمایشی خود را در تجارت پارچه برمیدارد، در زندگی بعدی استلا / کروئلا حضور پیدا میکند. او یک دوشس بی ادب است یا یک گربه است. او یک آدمکش بالفطره است. زنگهایی به صدا در میآید؟ اگر این فیلم و قهرمان آن نام دیگری داشتند، باز هم از بارونس به عنوان "کروئلا دی ویل" یاد میشد.
منبع: آیریش تایمز
مترجم: وحید فیض خواه