درامی تحسین برانگیز با نقشآفرینی درخشان «جدیدی»

ترجمه اختصاصی سلام سینما
در عصر فضای مجازی که در کمتر 15 دقیقه میتوان در آن به یک چهرهی مشهور تبدیل شد، قهرمان بودن به معنای واقعی چه معنایی میتواند داشته باشد؟ اگر مطمئن باشی که کار درست را انجام دادهای، آیا لازم است که راه بیوفتی و دیگران را متقاعد کنی که انسان درستی هستی؟ یا باید به هر قیمتی که شده، حتی به قیمت بیآبرو کردن دیگران، آبروی خودت را حفظ کنی؟
فیلمساز ایرانی «اصغر فرهادی» تمام این پرسشها و پرسشهای دیگر اخلاقی را در یک درام تحسین برانگیز که در مرکز آن «امیر جدیدی» با نقشآفرینی خود میدرخشد، کنار هم میگذارد. «جدیدی» نقش مردی را ایفا میکند که ناخواسته به دلیل از خودگذشتگیاش در فضای مجازی وایرال میشود. همانطور که در یک سال اخیر خوب این را یاد گرفتیم، ویروسها علاقهی زیادی به جهش کردن دارند.
«قهرمان» باری دیگر این حقیقت را ثابت میکند که هر چقدر «فرهادی» فیلمسازی توانمند و خلاق است و ملودرامهای منحصر به فردی با بنمایههای اخلاقی و انسانی میسازد، آثاری که در کشورش ایران جلوی دوربین میبرد، همواره غنیتر از آثار او در خارج از ایران است. فیلم قبلی پرستارهی او یعنی «همه میدانند» که در جشنواره کن در سال 2018 اکران شد، به هیچ عنوان ظرافت دراماتیک و هوشمندی اخلاقی فیلمهایی مثل «درباره الی»، «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» را نداشت.
یکی از ویژگیهای داستانهای «فرهادی» این است که میتواند آنها را بردارید و ببرید و در هر نقطهای از جهان آنها را بازسازی کنید. این مسئله دربارهی داستان «قهرمان» نیز صدق میکند و به راحتی میتوان داستان آن را در جایی مثل میانهی غربی آمریکا با بازیگرانی آمریکایی جلوی دوربین برد. اما فیلمها فقط داستان نیستند. بخش عمدهای از جذابیت «قهرمان» مربوط به فضای شهری شیراز و نیروهایی است که جامعهی ایرانی وجود دارند. اینها در کنار سرعت روایت فیلم، احتمالاً اثر فرهادی را به فیلم محبوب طرفداران فیلمهای هنری مستقل تبدیل خواهد کرد.
کاراکتر «رحیم» یک حس شکستخوردگی و ناامیدی را به مخاطب منتقل میکند که او تلاش میکند با لبخند آن را پنهان کند. لبخند او وسیلهی اندازهگیری شرایط احساسی فیلم است. گاهی لبخند او محو میشود و تأثیری نابودکننده بر مخاطب میگذارد. اولین باری که «رحیم» را میبینیم وقتی است که به مرخصی دو روزه از زندان آمده است. او از کنار یک دیوار میگذرد که روی آن تصویری از جنگل و پرندگان کشیده شده است و ما بعداً درمییابیم که نقاش آن تصویر «رحیم» است. او یک هنرمند است که با شکایت «بهرام»(محسن تنابنده)، ضامن او نزد یک نزولبگیر که نتوانسته است پولش را پس دهد، به زندان افتاده است.
زن مورد علاقهی «رحیم» یعنی «فرخنده»(سحر گلدوست) در یک مرکز گفتار درمانی کار میکند که پسر «رحیم» یعنی «سیاوش» از مراجعان آن مرکز است. «رحیم» و «فرخنده» هنوز با هم ازدواج نکردهاند اما قرار گذاشتهاند تا پس از آزادی «رحیم» از زندان، ازدواج کنند. آزاد کردن «رحیم» از زندان کاری است که «فرخنده شاید بتواند به تنهایی آن را انجام میدهد زیرا در ایستگاه اتوبوس کیفی پیدا میکند که 17 سکه طلا در آن قرار دارد. این تعدادسکه اگر فروخته شوند، با پول آن میتوان «بهرام» را راضی کرد که شکایت خود را پس بگیرد.
«رحیم» پشت لبخندهایش فردی بسیار مظرب است که دربارهی هر موضوعی نگران است. او نمیتواند از ناراحتی وجدان خود بگذرد و در شهر اعلامیههایی پخش میکند تا صاحب کیف را پیدا کند و کیف را به او برگرداند. این اقدام قهرمانانه، او را به سر تیتر خبرها و ستارهی فضای مجازی تبدیل میکند.از طرفی دیگر مسئولان زندان تصمیم میگیرند از این کار «رحیم» نه فقط بخاطر ارج نهادن به اصول اخلاقی بلکه برای بازیابی جایگاه خود نزد افکار عمومی که اخیراً بدلیل خودکشی یک زندانی از دست رفته بود، تقدیر به عمل آورند. از اینجاست که «قهرمان» آغاز میشود و به مرور «رحیم» را میبینیم که با دردسرهای بزرگتری روبرو میشود.
چه کسی «رحیم» را به این روز انداخته است؟ «بهرام» که قبول نکرد بخشی از طلبش را دریافت کند و رضایت دهد؟ مسئولان زندان که «رحیم» را در مرکز توجه رسانهها قرار دادند تا به خواستهی خود برسند؟ آیا افراد تلویزیون هستند که از «رحیم» خواسته بودند تا اسمی از نزول بگیر در تلویزیون ایران نبرد؟ آیا دروغ مصحلتی است که «رحیم» گفت تا رابطهی غیررسمیاش با «فرخنده» را پنهان کند؟ آیا خیریهای است میخواهد به او کمک کند تا بدهیاش را پرداخت کند؟ «فرهادی» به خوبی نشان میدهد که در میان تمام تصمیماتی که آدمها میگیرند، بزرگترین قربانی بچهها هستند. در داستان او این «سیاوش» است که به وضوح بیشترین فشار را تحمل میکند.
«قهرمان» موسیقی متن ندارد و تمام صدای فیلم را سر و صدای ترافیک، تکههای موسیقی و صدای بازیهای کامپیوتری بچه ها تشکیل میدهد. به لحاظ بصری نیز فیلم در محیطی کاملاً پرفشار میگذرد که ارتباط صمیمی فقط درون خودرو ممکن است، زندان مثل یک جعبه است که آدمها مجبورند در آن زندگی کنند، اما فضاهای شلوغ میتوانند مثل خانهی «ملیله» خواهر «رحیم» و شوهر خواهرش «حسین»، خوشحالکننده و اطمینانبخش باشند. در «قهرمان» هیچکس کامل نیست، هیچکس شرور نیست و همزمان با برطرف شدن شک ما دربارهی «رحیم»، ما مخاطبان تبدیل به انباری از احساسات در برابر این فضای خاکستری میشویم که همواره در حال تغییر است.
منبع: اسکرین دیلی
مترجم: وحید فیض خواه
قهرمان (A Hero (2021
تاریخ اکران: 13 جولای 2021 (جشنواره فیلم کن)
کارگردان و نویسنده: اصغر فرهادی
توزیعکننده: آمازون
بازیگران: امیر جدیدی، محسن تنابنده، فرشته صدرعرفایی، سارینا فرهادی، احسان گودرزی، سحر گلدوست، مریم شاه داعی، علیرضا جهاندیده، صالح کریمایی، فرخ نوربخت، محمد عاقبتی
فیلمبرداری: علی قاضی، آرش رمضانی
تدوین: هایده صفی یاری
خلاصه داستان: «قهرمان» درباره شخصیتی به نام رحیم است که به دلیل ناتوانی در بازپرداخت بدهی در زندان به سر می برد اما طی دو روز مرخصی در تلاش است شاکی خود را با دادن بخشی از بدهی متقاعد به پس گرفتن شکایت کند. هر چند که اتفاقها آنگونه که برنامهریزی شده پیش نمیرود.