جستجو در سایت

1399/01/21 04:56

دوریِ کُشنده از عشق

دوریِ کُشنده از عشق
در پادکستِ ابدیت و یک روز در مورد جشنواره کارلووی‌واری،حسین عیدی‌زاده جالب گفت : من عاشق کوروساوام ولی فیلمایی که از میزوگوجی دیدم ،نظرم رو عوض کرد،

درست است ، در سینمای ما فیلم خارجی اکران نمیشود ، جریان اصلی و مستقل ندارد ، تجاری و هنری هم ، آمریکایی فرانسوی به هم‌چنین

تصور کنید جایگزینیِ واتساپ و اینستاگرام را با ایتا و سروش ، اذیت کننده است ، اما کشنده نیست

حتی اینکه ما دیگر کیارستمی ، تقوایی،بیضایی نداریم و مهرجویی ،کیمیایی هم دیگر آن درخشش پیش را ندارند ، کشنده نیست .

اما قطعا نداشتنِ اکران نوروز ،مرگبار است ، نه فقط برای سینماگر و سینما دار ،بل برای سینمادوست‌ها هم

اینکه درخت گردو ، شنای پروانه ، خروج، روز صفر و... فیلم‌های خوبی‌اند (یا بد) تفاوتش چیست وقتی نمیشود آنها را روی پرده‌ی عریض دید-حال اگر آن پرده عریض مورددار باشد ،صدای سالن خوب نباشد ،صندلی‌ها قدیمی و ناراحت باشند ، چه فرقی دارد ؟ سینما در شهرستان این است دیگر ، هرکه سینما خواهد ،جور همه را میکِشد-

با این احوال بیش از یک ماه است سینما نرفته‌ایم و کم‌کم -و متاسفانه- بیش از دیروز داریم با پرده غریبه میشویم

آخر ما که جوکر ،1917،مرد ایرلندی،داستان ازدواج و... را روی لب‌تاب دیدیم،حق بود که مثلا خروج هم در لب‌تاب ببینیم؟


در مورد سینماداران هم که انگار بیش از حد شبیه‌اند به کتابفروشان،هیچ کاری نکرده‌اند تا فیلم‌دیدن روی پرده را تسهیل کنند ، مثلا ؟ مثلا فیلم دیدن در فضای باز

فعلا گفته‌ها حاکی از آن است که تا شش ماه دیگر ،خبری از سینما نیست 

و ازین تب بزرگ‌تر ، کابوسِ نامیرایی کرونا و مرگ سینماست .