جستجو در سایت

1397/08/29 16:37

رقص روی شیشه

رقص روی شیشه
به پیشواز سریال در حال ساخت رقص روی شیشه


این چند سطر شاید اولین نظر از روی قسمتی ازسریالی که در حال فیلمبرداری است ،باشد ،برای یک نقاد شاید 

ریسک به حساب آید ،اما بیشک برای هر موردی ،اولی هم وجود دارد ، البته داستان سریال مورد بحث نیست چرا که علم غیبی هم در کار نیست ،بلکه اشارات مربوط به سبک کلی کار است ،بر حسب نمایش بسیار کوتاهی از فیلمبرداری فیلم که در اینستاگرام مربوط به سریال ارائه شده.

نگاهی به بخشهای بسیار کوتاه از لوکیشنها و اتوموبیل ها و نوع زندگی بازیگران (در قسمت بسیار کوتاه ارائه شده از فیلمبرداری )،سریال رقص روی شیشه که احتمالا نام انتخاب شده میتواند در نگاه نویسنده و کارگردان حاکی از امکان شکستن شیشه روابط ،در هر لحظه از زندگی عزیزان باشد ،و نمایش نوع زندگی دو بازیگر اصلی ،مهتاب کرامتی و بهرام رادان در خانه ای مجلل که سوژه پول سازیست برای بسیاری سازندگان ،چرا که هم تماشاگر به لطف نویسنده و کارگردان داخل خانه های مجلل پولداران میشوند ،هم دلشان خنک میشود از غیرتی شدن بازیگر مرد که هم میتواند از روی شکاک بودن اقا باشد و یا ولنگو واری خانم  که بر سر همسرش فریاد میکشد (نمیخوام صدتا مرد غریبه سرک بکشن تو رخت خوابم) در جایی نوشته شخصی در نقد فیلمی را دیدم که یکی از ایرادات ایشان با این جمله شروع و خاتمه میافت (ستایش فقر) و البته خورده ایشان به نویسنده فیلم سد معبر بود ،و ،که بگمان نگارنده فیلمی قابل قبول است که احتمالا بزودی در موردش خواهم نوشت که احتمالا از دید برخی ،به این خاطر که (ستایش فقر) نشود این سریالها و فیلمهای غیر فقری ساخته میشود !!، از مطلب دور نشویم ،در گذشته ،نه چندان دور نویسنده و کارگردان جرات گفتن اتاق نشیمن یا حمام را هم نداشتن اما اکنون براحتی از دید زدن صدها مرد از اتاق خواب (وای چه جراتی) بمیان میاید ،،پاشنه آشیل ، فروش را عزیزان خوب در یافته اند ،و آن نمایش روابط زن و مرد (که روزی اصلی ترین تابوی فیلم سازی ) بود ،آنهم از بدترین انواع نوع نمایش و گفتار که حالت اروتیکی دلخواه بینندگان باشد ،ماشین پورش که دائم از آن تعریف میکنند و بیشتر عکس آنرا میبینیم در فضای مجازی ،چرا که معمولا گذرمان به فرشته و زعفرانیه و بالاهای شهر و منزل (سلبریتیان) که نمیافتد ،پس دل خوش داشته باشیم به این سریالها ،یاد صحنه ای از (گنج قارون) افتادم که اواسط فیلم فردین به آرمان گفت ،،آخه اسمال تو اینارو از کجا میدونی و ظهوری در جواب گفت ،خوب معلومه آدم بی پول ،همیشه حساب زندگی پولدارها را داره .،،

و این کشف بزرگ است که سریالهای پشت هم عتیقه رو میشود آنهم از نوع زندگی مرفه هان بزرگوار ،چرا که این 70 درصد حتی زیر خط فقر ، پول خریدن سی دی ،چهار ،پنج هذار تومانی را که دارد ،حتی اگر به نان شب محتاج باشد ،و معمولا ،خانم ها و آقایان سازنده دنبال همان پنج هزار تومن ها هستند..البته معمولا یا تقریبا همیشه ،انتهای فیلمها یا سریالهای ایرانی باز است که بیننده ،احتمالا نقص بی عرضگی نویسنده و فیلمساز را در ذهن خود باید پر کند ، چراکه البته در بسیار موارد ،خودشان هم نمیدانند چگونه فیلم و سریال را ببندند ،از اینرو ما زودتر به استقبال رفتیم . این همه اینان شاهکار میزنند ،اینبار امیدوارم من اشتباه کرده باشم

سامانی