گونه شناسی علمی تخیلی
به نام خدا
ژانر (یا بهتر بگوییم گونه) علمی تخیلی یکی از مهم ترین و پرطرفدار ترین گونه های سینما است.حس گریزگرایی و فرار از جهان واقعی از همان ابتدای تولد سینما با اشخاصی مثل جرج ملیس و فیلم سفر به ماهش با مردم بوده و هست. واقعیت هر چقدر هم شیرین باشد(که اینگونه نیست)، اما باز همان چیزی است که ما تجربه میکنیم.
ذات اجتماعی انسان، گریز گرا است و دوست دارد هر چیز بیشتر و بهتر از چیز موجود را تجربه کند. حس وجود در جهان آخرالزمانی یا آرمانشهری که در آن، ربات ها جهان را اداره میکنند و غیره و غیره. این ها همان چیزهاییست که طرفداران گونه علمی تخیلی عاشق آن ها و تجربه آن هایند. اما آیا شناخت گونه علمی تخیلی به اندازه تجربه آن، سهل و شیرین است؟! ما اینجاییم تا یکی از بهترین ژانر های سینمایی را تشریح و گونه شناسی کنیم. گونه شناسی علمی تخیلی...
تعریف ژانر:
در تعاریفی که برای این ژانر آمده میتوان هر چیزی که دور از واقعیت است را قرار داد. با در نظر گرفتن این نکته که مشخصه اصلی ژانر فانتزی همچون علمی تخیلی است. با این تفاوت که ژانر فانتزی، مربوط به جادو و افسانه و فولکلور های محلی میشود ولی ژانر علمی تخیلی بیانگر موضوعاتی است که پایه علمی دارند، فقط هنوز اثبات نشدند.
برای مثال فیلمهایی مانند فرنچایز ارباب حلقه ها یا هری پاتر که همگی آنان را تماشا کردیم فانتزی اند اما فیلمهایی مثل تلقین، در میان ستارگان، ادیسه فضایی 2001 و... در ژانر علمی تخیلی جای میگیرند. چرا که هر سه پایه علمی دارند که با داستانی تخیلی پیش میرود. پس در جمع بندی تعریف میتوان گفت که نه ژانر علمی به تنهایی وجود دارد و نه ژانر تخیلی. فیلم های خیالی با علمی تخیلی اند یا فانتزی.
تاریخچه ژانر :
تصویر تخیل در سینما ، به قدمت خود سینما است. اگر آثار جرج ملیس را علمی تخیلی ندانیم و صرفا جنبه فانتزی شان را در نظر بگیریم، ژانر علمی تخیلی از آلمان سرچشمه میگیرد. هنر نقاشی اکسپرسیونیسم و کوبیسم در آلمان و همچنین فوتوریسم در ایتالیا موجب شد این سبک از نقاشی ها که به آینده دور اشاره داشتند وارد هنر هفتم شوند. 20 سال پس از تولد سینما در سال 1927،کارگردان اکسپرسیونیسم آلمانی(یعنی فریتز لانگ)، فیلمی تحت عنوان متروپلیس را ساخت. فیلمی راجع به 80 سال آینده با ماشین های پرنده و ساختمان های معلق و تمام ویژگی های یک آرمانشهر.
فیلم وی علی رغم تحسین منتقدان، در گیشه شکست خورد و موجب شد تا سال های پیش رو، کسی به ساخت فیلمهای اینچنینی فکر نکند. در همین بازه زمانی در شوروی، فیلمهایی که المان های مختلف این ژانر را داشتند نیز ساخته میشدند.
دقیقا 6 سال بعد در امریکا، مریان کوپر و ارنست بی شودزاک دست به ساخت فیلمی در ژانر (هیولایی) زدند که ناخودآگاه به ژانر علمی تخیلی نزدیک بود. فیلم کینگ کونگ که مطمئنا بازسازی های آن را دیده اید.
کینگ کونگ اولین فیلمی بود که علی رغم سال تولیدش، یعنی 1933،بسیار از زمانه خود جلو تر بود. همچنین اولین فیلمی که در آن به صورت گسترده از بازو های مکانیکی غول آسا و ماکت های شهر و انسان (به جای جلوه های ویژه)استفاده شد، همین فيلم بود.
تابعد از کونگ و ظهور ژانر فانتزی با فیلمهایی چون سفر های گالیور و جادوگر شهر اُز که هر دو شش سال پس از کینگ کونگ اکران شدند، دیگر خبری از ژانر علمی تخیلی نبود.تا اینکه دهه 60 به اتمام رسید.
عصر طلایی این ژانر در دهه 60 و 70 :
در پایان دهه 60 و با آغاز دهه 70 میلادی، همچنان که موج سینمای جهان از کلاسیک به سمت مدرن حرکت کرد، انقلابی در ژانر علمی تخیلی رخ داد.
انقلابی که با فیلم ادیسه فضایی 2001 از کارگردان کمالگرای امریکایی. یعنی استنلی کوبریک آغاز شد. این فیلم در پایان دهه 60 اکران و همچون دیگر آثار این کارگردان با تحسین جهانی مواجه شد.
در این فیلم نخستین بار شاهد حیله های دوربین برای ایجاد جلوه های علمی سفر به فضا هستیم. چیزی که تا فیلم را نبینیم متوجه آن نخواهیم شد.
فیلم استنلی کوبریک تاثیر شگرفی بر سری فیلمهای علمی تخیلی آینده سینما (همانند جنگ ستارگان.. پارک ژوراسیک.. بازگشت به آینده و... گذاشت.) تنها کسانی که پس از کوبریک این ژانر را سر و سامان و پرورش دادند، جرج لوکاس و استیون اسپیلبرگ بودند. ژانر علمی تخیلی چندین بار زیر و رو شد. یک بار در دهه 20 و یکبار در دهه 60.اما سوال اینجاست؟!
چرا علمی تخیلی، پرطرفدارترین ژانر از تم فانتزی، اکنون یک گونه سینماییت. شاید ترکیب آن با ژانر های مختلف. شاید حس گریز گرایی که ابتدا به آن اشاره کردیم. وجود هر دلیلی ممکن است. از آن که بگذریم، میرسیم به زیرشاخه های گونه علمی تخیلی و تعاریف آن ها.
اقسام گونه علمی تخیلی :
این گونه ی پر طرفدار به طور کلی 6 زیرشاخه دارد...
آخرالزمانی
سایبر پانک
استیم پانک
اپرای فضایی
بایو پانک
اتوپیا(آرمانشهر)
آخرالزمانی یا آپوکالیپس:
معنی لغوی آپوکالیپس همان آخرالزمان (یا به اصطلاحی پایان دنیا) است. فیلم های آخرالزمانی یکی از زیرشاخه های رایج و پرطرفدار گونه علمی تخیلی اند. در این فیلم ها، همراهی مخاطب با شخصیت های اصلی بر سر زنده ماندن در جهان آخرالزمانی بیشتر از سایر ژانر ها به چشم میخورد. نقطه عطف این ژانر در گونه علمی تخیلی، با فیلمهای بلید رانر ساخته ریدلی اسکات و مکس دیوانه ساخته ی جرج میلر بوده و همچنان در سینما پایدار و محبوب است.
اتوپیا (آرمانشهر) :
آرمانشهر یا مدینه فاضله که به معنای سرزمین رویایی(یا حداقل آن چیزی که در رویای انسان است) همانند شهری با ماشین های پرنده و قواعد منظم و صلح و پایداری و...
همان طور که در ابتدای تحلیل گفته شد، اولین فیلم علمی تخیلی، فیلم مترپلیس از فریتز لانگ بود. در آن فیلم، شهر همانند نیویورکی فانتزی با قطار های معلق و... بود.
پس با صراحت میتوان گفت که آرمانشهر یا اتوپیا، پدر زیرشاخه های این گونه است.
سایبرپانک:
معنای لغوی سایبرپانک همان ضد آرمانشهر است. سایبرپانک ها، فیلمهایی اند که در آن آرمانشهر وجود دارد، اما هیچ آرمانی وجود ندارد. شهر در سیاهی و تباهی است و این تباهی به روح مخاطب القا شده و مخاطب آن را حس خواهد کرد. نکته جالبی که راجع به این ژانر وجود دارد این است که تلفیق آرمانشهر با فیلم نوآر مسبب تشکیل آن شده. نوآر همان فیلم سیاه(فیلم هایی با موضوعات جنایی.. تباهی.. سایه های اکسپرسیونیستی و...) است. برای درک بهتر سایبرپانک و البته نوآر، فیلم بلید رانر را تماشا کنید. ظاهراً سایبرپانک از همین فیلم شروع شد.
استیم پانک:
استیم پانک به تلفیق دوره ویکتوریایی و ماشین های اسب بخار با جهان مدرن میگویند. اگر سراغ فیلم های استیم پانک نرویم ضرری نمیکنیم. چرا که هیچ فیلم قابل توجهی در این ژانر وجود ندارد.
استیم پانک را بیشتر میتوان در انیمه های ژاپنی یافت که خود دارای رگه هایی از خلاقیت هنری اند. قلعه متحرک هاول یا لاپوتا قلعه ای در آسمان از بهترین های استیم پانک در سینمایند.
اپرای فضایی:
همان طور که از نامش پیداست، مربوط به آن دسته از فیلمهای علمی تخیلی میشود که ماجرای آن در فضا رخ میدهد. از سری محبوب جنگ ستارگان گرفته تا آپولو 13 و میان ستاره ای و شاهکار استنلی کوبریک (ادیسه فضایی 2001 که آغاز کننده این زیرشاخه بود) همه اپرای فضایی اند. داستان هایی حماسی همچون موسیقی اپرا که گاهاً خارج از جهان فیزیکی روایت میشوند.
بایوپانک:
در آخر میرسیم به زیرشاخه بایوپانک. بایوپانک از هیث تم آخرالزمانی شباهت بسیاری به آپوکالیپس دارد. منظور از بایو پانک آخرالزمانی است که از طریق طبیعت، ویروس و... به وجود آمده باشد.
در واقع میتوان گفت آپوکالیپس و بایو پانک تقریبا یک معنا میدهند. فیلم های ژانر زامبی یا فیلمهایی مثل یک مکان ساکت و با عشق و هیولا ها، همگی از آثار خوب بایوپانک علمی تخیلی اند.
گرچه قواعد کلی گونه وحشت شامل زیرشاخه های فوق میشد، اما این ترکیب ثابت نیست و سابقاً با تغییرات جریان های سیال، کم و زیاد میشود.ترکیب بالا مربوط به قبل از قرن 21 است. پس بر فرض مثال فیلم های ابرقهرمانی و یا فیلم آواتار از جیمز کامرون که در هیچکدام از مخیله ها نمیگنجد، خود آغازگر اتقلابی جدید در گونه علمی تخیلی و یا حتی خارج و مستقل از این گونه است. به قول بازن، گستره سینما آنقدر وسیع است که ما مدام در حال گم شدن و بهدنبال این و آن گشتنیم. اما همچنان گیج و گم باقی میمانیم.!