بن بست عاطفی
زیر سقف دودی جدیدترین اثر پوران درخشنده به یکی از پدیده های نگران کننده اساسی ترین بنیان هر جامعه یعنی خانواده می پردازد.
تم اصلی اثر در حال اکران این روزهای این فیلمساز, در مورد پدیده طلاق عاطفی در خانواده هاست که به عقیده بسیاری از کارشناسان مسائل اجتماعی افزایش نگران کننده ای در جامعه داشته است.
فیلم با معرفی یک خانواده از طبقه مرفه جامعه اغاز می شود. فرهاد اصلانی در نقش مرد خانواده مدیر عامل یک کارخانه در حال ورشکسته شدن است که از ابتدای فیلم مشخص میشود که رابطه او با همسرش (مریلا زارعی ) بسیار سرد است و یکی از نکات منفی فیلمنامه اشاره نشدن به دلایل سرد شدن این رابطه است در حالی که وقتی قرار است یک پدیده مخرب اجتماعی مورد واکاوی قرار بگیرد دلایل به وجود امدن آن نیز باید برسی شود اما فیلمنامه نویس هیچ اشاره ای به گذشته این خانواده نمی کند.
شخصیت مادر خانواده با بازی مریلا زارعی در تضاد کامل با شخصیت پدر قرار میگیرد و حتی درگریم بازیگرها این تضاد به خوبی دیده میشود .نقش زن خانواده , مادری مهربان و دلسوز و همسری کدبانو است که در تمام مدت فیلم تلاش میکند تا روابط خانوادگی رو گرم نگه دارد. اما این تضاد شخصیت ها هیچ کمکی به پیشبرد داستان نمی کند و متاسفانه زیر سقف دودی اصلا شروع نمی شود .
در ادامه فیلمساز به پدیده روابط خارج از خانواده می پردازد و همانطور که مخاطب با توجه به روند داستان پیش بینی می کند فرهاد اصلانی یک رابطه خارج از خانواده دارد و با یک کارمند بانک با بازی خانم بهنوش طباطبایی رابطه دارد که باز هم فیلمساز هیچ پیش زمینه ای از این رابطه را به نمایش نمی گذارد و تنها نقطه اشتراک که در ذهن مخاطب دلیلی برای این رابطه ایجاد میکنه موضوع فراهم کردن یک وام بانکی برای نجات کارخانه است که در ادامه این موضوع نیز عقیم میماند .
یکی از پیامدهای طلاق عاطفی تاثیر ان بر روی فرزندان است که فیلمساز سعی کرده با پرخاشگر نشان دادن تنها پسر خانواده این پیامد را نشان بدهد اما شخصیت پردازی نقش پسر خانواده در سطح باقی می ماند و هیچگاه به درون شخصیت وارد نمیشویم .
در جایی از فیلم شخصیت پسر در تلاش برای اگاه کردن مادرش, به دلایل سرد بودن روابط مادر و پدرش می پردازد که موضوع اضافه وزن و عدم اراستگی رو عنوان میکند در حالی که این دلایل سطحی ساده انگارانه ترین دلایل پدیده طلاق عاطفی می باشد و متاسفانه عدم پژوهش به خوبی در مرحله فیلمنامه رخ عیان می کند .
در حیطه شخصیت پردازی , تماشاگر با شخصیت های تک بعدی مواجه می شود که تا انتهای فیلم شخصیت ها برای اثبات خصوصیات رفتاری معرفی شده قدم برمیدارند . پدر خانواده همواره انسانی عصبی و پرخاشگر نشان داده می شود که هیچ میلی به گفتگو و درمان محیط سرد خانوادگی ندارد و این فرار از گفتگو به عنوان یک نماد برای نشان دادن الگوی قدیمی مرد سالاری به کار گرفته شده است و حتی در ادامه با عکس العمل عصیانگری که نسبت به بحث مشاوره و روانشناسی نشان میدهد این الگوی مرد سالاری را اثبات میکند که فیلمساز سعی کرده تا از این موضوع به عنوان یکی از پیامدهای منفی در خانواده ها استفاده کند و پسر خانواده که قرار است به زودی ازدواج کند به نوعی این رفتار را از پدر به ارث برده و بابت اشتباهی که مرتکب شده است حاضر به عذرخواهی نیست.
شخصیت مادر هم به هیچ وجه از تک بعدی بودن خارج نمی شود و تا انتها زنی منفعل باقی می ماند که به هیچ وجه قادر به تغییر شرایط نیست و درنهایت تصمیم به ترک کردن خانه خود می کند .
از طرفی با ورود شخصیت روان شناس تلاش اخر فیلمساز برای تاثیر بیشتر و واکاوی علمی پدیده طلاق عاطفی را نشان می دهد که متاسفانه نه تنها کمکی به پیشبرد داستان نمیکند بلکه موجب بیرون زدن پیام فیلم از فیلمنامه می شود و گویی نویسنده خود را در جلد روانشناس قرار داده است و پیامهای اخلاقی مستقیمی به مخاطب انتقال میدهد که باعث از ریتم افتادن فیلم میشود و در نهایت با واکنش منفی تماشاگر مواجه می شود.
زیر سقف دودی عاری از هرگونه زیر متن است و فیلمساز به خود زحمت لایه بندی محتوا را نداده است و مخاطب نیازی به درک لایه های زیرین ندارد و در همان لایه داستان مستقیما و بدون واسطه پیام فیلم منتقل می شود .
کلام آخر اینکه با توجه به ساخته قبلی کارگردان یعنی ((هیس!دخترها فریاد نمی زنند)) که مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفته بود و از فیلمنامه محکم و استخوان داری برخوردار بود فیلم زیر سقف دودی یک پله پایین تر از فیلمهای قبلی فیلمساز است .