نقد فیلم «موج نو» : قصیدهای جادویی در ستایش سینما

موج نو ریچارد لینکلیتر، نه یک بازسازی ازنفسافتاده، بلکه ادای احترامی پرشور و شیوا به گدار و سینمای این فیلمساز مولف است. در این یادداشت به ادای احترام ریچارد لینکلیتر به فیلم کلاسیک شاهکار «ازنفسافتاده» (Breathless) ساخته ژان - لوک گدار نگاهی میاندازیم.
«موج نو» (Nouvelle Vague) برای فرار از رنگهای تکراری جهان واقعی، تماماً سیاهوسفید و در فرمت سنتی 4:3 و روی نگاتیو ضبط شده است. این فیلم به سبک سینمایی ژان – لوک گدار و به زبان فرانسوی روایت میشود و قصیدهای جادویی در ستایش عاشقان به سینما است.
سبک موج نو که در دهه 60 میلادی در فرانسه به وجود آمد، به دلیل قوانین ساختارشکنانه، روایتهای خارج از چهارچوب و جامپکاتهای عامدانه شناخته شده و تعریف میشود. بااینحال ریچارد لینکلیتر در جدیدترین اثر خود از جامپکات افراطی دوری میجوید و با ساختار زیبای خود ایمان مخاطب را به سینما باز میگرداند.
سال 1983 جیم مکبراید تلاش کرد نسخه انگلیسی زبانی از فیلم ازنفسافتاده با بازی ریچارد گیر بسازد. وی یکی از مهمترین و اصلیترین قوانین ژان – لوک گدار را شکست و فیلم خود را در فرمت رنگی ساخت. گدار خود به ساختارشکنی معروف بود، بنابراین نمیتوان از جیم مکبراید خرده گرفت. بااینحال تصاویر سیاهوسفید موج نو ریچارد لینکلیتر حالوهوای دیگری دارد. گویی از قلب پاریس در 1960 برآمده است.
موج نو شنبهشب برای نخستینبار در هفتاد و هشتمین جشنواره کن به نمایش درآمد. برای دیدهشدن چه جایی بهتر از اینجا؟ این کارگردان 64 ساله تلاشی برای بازسازی ازنفسافتاده نمیکند، بلکه با احترام در مقابل یک دوره درخشان سینما زانو میزند.
خود ریچارد لینکلیتر فیلمسازی انقلابی محسوب میشود. کافی است به فیلم «پسرانگی» (Boyhood) نگاهی بیندازید. این فیلم بامهارت هرچهتمامتر در مدتزمان 12 سال فیلمبرداری و ساخته شد و منتقدان را متحیر ساخت.
او اصرار داشت موج نو دقیقاً به سبک خود گدار ساخته شود و موفق شد به چیزی دست یابد که در مخیله هیچکس نمیگنجید.
فرانسوا تروفو یکی از چهرههای پیشگام سبک موج نو فرانسه، در سال 1973 فیلمی درباره سینما ساخت و آن را «روز بهجای شب» (Day for Night) نامید. این فیلم موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد.
روی دست این فیلم نمیآید. ریچارد لینکلیتر شاید نتواند رقیبی برای فرانسوا تروفو باشد، اما همانند او لذت خالصانه هنر سینما را با هوشمندی هرچهتمامتر به تصویر میکشد.
گدار، تروفو، کلود شابرول و ژاک ریوت همگی در ابتدا منتقدان بزرگ مجله سینمایی معتبر و تأثیرگذار «کایه دو سینما» بودند و بهتدریج به فیلمسازان مطرحی تبدیل شدند. گدار (با بازی قدرتمند گیوم ماربک) احساس میکند از سایر دوستهایش جا مانده و به تروفو برای ساخت فیلم بینظیر «400 ضربه» (400 Blows) حسادت میکند. گدار مصمم میشود فیلم بلندی بسازد. آثار کوتاه از نظر او جز سینما محسوب نمیشود.
او سراغ بازیگری آمریکایی به نام جین سیبرگ، (با هنرمندی زویی دویچ) میرود و او را ستاره فیلم خود میکند. او ژان – پل بلموندو (اوبری دولن)، ستاره نوظهور را در نقش مقابل جین سیبرگ قرار میدهد. گدار به بازیگران اجازه دیدن فیلمنامه را نمیدهد؛ زیرا فیلمنامهای وجود ندارد. او دوست ندارد بازیگران از پیش خود را آماده کنند؛ بلکه باید برداشت خود را از موقعیت و شخصیتهایشان ارائه دهند. اقدامات افراطی او جین سیبرگ را تا مرز کنار کشیدن از پروژه رساند؛ زیرا نه به او اجازه گریمشدن میداد، نه اجازه پوشیدن لباسهای فاخر.
ریچارد لینکلیتر برای فیلم خود از همان لوکیشنهایی استفاده کرده که گدار در ازنفسافتاده. مشخص است که او به همراه تیم خود مطالعه بسیاری انجام داده است. همه اسامی واقعی هستند. هیچچیز مندرآوردی نیست.
نباید از فیلمبرداری فوقالعاده داوید شامی، طراحی صحنه کاتیا ویسزکاپ و تدوین بینظیر کاترین شوارتز غافل شد.
تجربه تماشای موج نو ریچارد لینکلیتر همانند سوارشدن در ماشین زمان و سفر به دوره جادوییایست که در آن سینما همه چیز و معنای واقعی هنر است. مهم نیست اگر ازنفسافتاده گدار را ندیده باشید. اگر عاشق فیلم، سینما و خالقان رؤیاپرداز آن هستید، موج نو شما را شگفتزده خواهد کرد.
