رسول صدر عاملی: جداسازی سینمای کودک از نوجوان ضروری است

سومین نشست از سلسله نشستهای «قرار هفت» با موضوع «کنشگری نوجوان و سینمای دفاع مقدس» امروز سهشنبه ۸ مهرماه ۱۴۰۴ به همت اندیشکده امید در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد. این نشست با حضور رسول صدرعاملی (نویسنده، کارگردان و تهیهکننده) و محمدرضا شریفینیا (بازیگر و تهیهکننده سینما و تلویزیون) همزمان با برگزاری سیوهفتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان برپا شد.
دفاع مقدس عرصه حاکمیت نوجوانها
در آغاز برنامه، فیلم سینمایی باشو، غریبه کوچک ساخته بهرام بیضایی به نمایش درآمد؛ روایتی از نوجوانی جنگزده که از جنوب کشور به شمال ایران پناه میبرد. به بهانه موضوع نشست، آماری از شهدای نوجوان دوران دفاع مقدس مرور شد. بر اساس آمار بنیاد امور مستضعفان، حدود ۲۰ درصد از ۲۲۰ هزار شهید هشت سال جنگ تحمیلی دانشآموز بودهاند و نزدیک به ۴۰ درصد از اسرا را نیز دانشآموزان تشکیل میدادند.
رسول صدرعاملی در آغاز گفتگو از نقش کلیدی نوجوانان در جنگ گفت: «بخش بزرگی از بار دفاع مقدس بر دوش نوجوانان بود؛ از فرماندهی در جبههها گرفته تا مسئولیتهای اجتماعی در پشت جبهه ها و سطح جامعه. نوجوانهای بسیاری در غیاب پدران و برادران بزرگترشان که به جبهه رفته بودند، بار معیشت خانواده را به دوش می کشیدند.»
جشنواره کودک یا نوجوان ؟
صدر عاملی در ادامه به نقد محتوایی جشنواره کودک و نوجوان پرداخت و جداسازی این دو حوزه سینمایی را ضروری دانست. صدرعاملی با اشاره به تمایز بنیادین این دو فضا توضیح داد:« سینمای کودک با عناصر خیالانگیز، فانتزی و فضای شاد نزدیک به دنیای کودکان تعریف میشود اما سینمای نوجوان به مرحله گذار از کودکی به دنیای مسئولیتها میپردازد؛ جایی که نوجوان در رابطه با خانواده، مدرسه و جامعه هویت خود را شکل میدهد. با این حال در ایران، سینمای نوجوان اغلب در سایه سینمای کودک قرار میگیرد و حتی در ذکر عنوان جشنواره نیز پسوند نوجوان خیلی اوقات در گفتگو ها حذف میشود و از این جشنواره با نام جشنواره کودک یاد میشود در حالیکه در ژاپن و استرالیا و دیگر کشورها جشنوارههای مستقل برای سینمای نوجوان برگزار میشود.»
صدرعاملی همچنین با تحسین فیلم باشو، غریبه کوچک گفت: «بیضایی در این فیلم دو فرهنگ و زبان را در مواجهه قرار میدهد و آنها را به همدلی میرساند و از ایران سخن میگوید؛ حرفی که جامعه امروز هم نیازمند شنیدن آن است.»
سینمای ضدجنگ با رویکرد بازنمایی رنجها برای شناخت دشمن
محمدرضا شریفینیا نیز در سخنان خود ضمن ستایش این فیلم به سوءمدیریتهایی در زمان ساخت و اکران آن اشاره کرد که به گفته او موجب شد باشو غریبه کوچک سه سال در توقیف بماند و پس از آن نیز چندان دیده نشود. او با این بهانه بحث «سینمای ضد جنگ» را پیش کشید و گفت: «در سالهای دفاع مقدس، هر فیلمی که به تبعات و آسیبهای جنگ میپرداخت، برچسب ضد جنگ میخورد و با مشکلاتی در نمایش روبه رو میشد. در حالیکه نشان دادن رنجها و خسارتها در واقع بازتاب سبوعیت دشمن است. همانطور که امروز وقتی تصویر کودکان غزه را میبینیم در حقیقت دشمن را میشناسیم؛ اما در آن سالها، ما در بازنمایی این دردها دچار هراس بودیم، انگار که ما آغازگر جنگ بودهایم.»
سیاستگذاری ایجابی در مدیریت فرهنگی
شریفینیا در ادامه به موضوع مدیریت فرهنگی پرداخت و گفت: «مدیر فرهنگی خوب کسی است که با کنه زندگی مردم جامعه آشنا باشد و آن را درک کند. سیاستگذار فرهنگی باید نگاه ایجابی داشته باشد نه سلبی. مدیر باید به فیلمساز بگوید بر اساس شرایط روز جامعه به این موضوعات بپرداز، نه اینکه تنها بگوید حذف کن.»
چرا آثار موفق جشنوارهای دیده نمیشوند؟
او همچنین از مشکل دیده نشدن فیلمهای ارزشمند در جامعه سخن گفت: «بسیاری از آثار تأثیرگذار در جشنوارهها تحسین میشوند اما در بازار آنطور که شایسته است به چشم نمیآیند.» او در همین زمینه با اشاره به فیلم زیبا صدایم کن ساخته رسول صدرعاملی گفت: «این اثر درباره نوجوان است و بسیار تأثیرگذار اما شایسته بود که بسیار بیشتر دیده شود و به دست مخاطبین بیشتری برسد.» شریفینیا در این خصوص مشکل اصلی را ضعف تبلیغات دانست و گفت: « در سایه بی توجهی تلویزیون نسبت به معرفی آثار موفق سینمایی، فیلمساز مجبور است برای تبلیغ اثر خود در شبکههای ماهوارهای هزینه کند را بپردازد در حالیکه مثلاً شبکهای مثل منوتو وقتی سریالی تولید میکند، با حجم زیادی از تبلیغات، مخاطب را به تماشای آن وادار میکند.»
صدرعاملی هم در تکمیل این موضوع گفت: «ما در جشنوارهها به فیلمها بها میدهیم اما بعد آنها را رها میکنیم؛ در حالیکه باید در و دیوار را به هم بدوزیم تا مخاطب آن فیلم را ببیند.»
او در بخش دیگری از سخنان خود درباره ویژگیهای سینمای نوجوان تأکید کرد: «فیلمی برای نوجوان موفق است که صرفاً از ابتدا تا انتها درس اخلاق ندهد. موضوع باید جذاب و سرگرمکننده باشد و در دل خود پیامی هم داشته باشد.»