محبوب ترین فیلم های پژمان جمشیدی از نظر کاربران سلام سینما
اختصاصی سلام سینما- پژمان جمشیدی بازیکن سابق پرسپولیس و ستاره امروز سینما است. بازیکنی که با سریال «پژمان» وارد عرصه تصویر شد و البته کمتر کسی فکرش را میکرد پیشرفتش به حدی باشد که از جمله بازیگران پرفروش سینمای ایران در سال ۹۸ شود. او فیلم به فیلم بهتر شد و در قالب کمدینی ویژه جای خود را در سینمای ایران باز کرد.
هرچند که در ابتدا کسی جدیاش نمیگرفت و حتی وقتی که نامش بهعنوان یکی از کاندیداهای سیمرغ نقش مکمل مرد برای فیلم «سوء تفاهم» خوانده شد، بسیار ی خندیدند و مسخرهاش کردند، اما امروز باید او را یک کمدین مطرح دانست. با وجودیکه در فیلمهایی جدی مانند «سوتفاهم» یا «ایده اصلی» هم نقشآفرینی کرده اما بیشتر تجربیات او فیلمهای کمدی هستند و در آثار جدی هم کاراکترهایی را به اجرا درمیآورد که مایههایی کمدی دارند.
ویدیوی بیوگرافی کامل پژمان جمشیدی در کانال یوتیوب سلام سینما
این روزها پخش سریال «زیرخاکی» در شبکه یک سیما باعث شده تا نام او بار دیگر بر سر زبانها بیفتد و مهمان خانههای مخاطبان صدا و سیما باشد. در این یادداشت محبوبترین فیلمهای پژمان جمشیدی از نظر کاربران سلام سینما را مرور کردهایم.
محبوبترین فیلمهای پژمان جمشیدی از نظر کاربران سایت سلام سینما:
امتیاز کاربران: ۸.۱
«جهان با من برقص» بهترین فیلم پژمان جمشیدی تا به اینجا است. فیلمی خودمانی با صمیمتی دیریاب اما دلنشین. کمتر کسی از سروش صحت انتظار ساخت فیلمی با چنین فضا و اتمسفری را داشت. «جهان با من برقص» یک فیلم کمدی درام است که همانقدر که میخنداند، تماشاگر را غصهدار هم میکند. دلیل اصلی آن موضوع فیلم است: قهرمان فیلم جهان ماههای آخر زندگی خود را میگذراند و دکترها گفتهاند چند ماهی بیشتر زنده نیست. به همین دلیل برادرش ضیافتی ترتیب داده تا رفقای صمیمی برای آخرین تولد او دور هم جمع شوند. دورهمی و تولدی که سایه سنگین مرگ همواره بر سرش سایه میاندازد و احساسات تماشاگر را درگیر میکند.
پژمان جمشیدی هم یکی از این رفقاست که دکتر است و نظربازیهای عاشقانهای هم با خواهر جهان دارد. نقشآفرینی جمشیدی از یک نظر در این فیلم متفاوت است؛ برخلاف همیشه که حتی در فیلمهای جدی هم آن طبع شوخطبعی خاص خود را دارد، در اینجا جدیتاش بیشتر از هروقت دیگری است و جنس این جدیت و قرار گرفتن آن در صحنهها و موقعیتهای بامزه است که طنز میآفریند و بازی متفاوتی را سبب میشود.
صحنههای داخل اصطبل خوب از آب درآمدهاند و در میان آنها جایی که جمشیدی با توپی مجازی روپایی میزند و بازی میکند جالبتوجهتر است.
فیلمی که در نتیجه موفقیت سری اول ساخته شد و ادامه داستان همان فیلم را در بازگشت به ایران تعریف میکند. زوج پژمان جمشیدی و سام درخشانی بار دیگر جواب خود را پس دادند و فیلم را در گیشه سربلند کردند. «تگزاس۲» بیش از ۲۵ میلیارد تومان فروخت و این فروش را تنها از صدقه سری جمشیدی و درخشانی دارد.
خود فیلم یک کمدی معمولی است که شوخیهایش را عموما از فضای مجازی برداشته و روایتی شلخته و ازهمگسیخته دارد. اما حضور این دو بازیگر در کنار همدیگر آنقدری گیرا هست که تماشاگر را پای فیلم بنشاند و بازی هرکدامشان به تنهایی و حضور هماهنگ آنها مقابل یکدیگر نقطه قوت «تگزاس ۲» محسوب میشوند.
سری اول «تگزاس» در پی موفقیت فیلمهایی مانند «من سالوادور نیستم» ساخته شد و فرمول مشابه همان فیلم را به کار گرفت تا تضمینی بر فروشش در گیشه باشد: یعنی فیلمبرداری در کشوری خارجی که در اینجا برزیل بود و استفاده از زنان بیحجاب جلوی دوربین که امکانی است که فیلمبرداری خارج از ایران برای فیلمها میسر میکند.
جمشیدی در سری اول گریم عجیبی هم داشت و با موهای زردش بامزه شده بود. ضمن اینکه آن ادا و اطوارهای بامزه خاص خودش هم، از جمله مهمترین عناصر خندهدار فیلم بهحساب میآمدند.
«تگزاس» هم از نظر سینمایی فیلم قابل توجهی نیست و تنها برای خندیدن و سرگرم شدن در یک عصر کسلکننده مناسب میباشد. اما همین فیلم یکی از سکوهای پرتاب جمشیدی به سمت آثار پرفروش بعدیاش شد. سازندگان و عوامل سینمایی بعد از «تگزاس» او را جدی گرفتند و به پتانسل بالایی که برای فروش فیلم دارد و مخاطبان زیادی که به سالن سینما میکشاند، پی بردند.
اینبار پژمان جمشیدی در کنار محسن کیایی زوج اصلی فیلمی کمدی و تعقیب و گریزی «لونه زنبور» را شکل میبخشیدند. اما این زوج در داستان ماجرایی «لونه زنبور» کودنی خاصی داشتند و جمشیدی هم یکی از خنگترین کاراکترهایش را به اجرا درمیآورد. خصوصا ضعف بیناییاش در بسیاری از صحنهها دست به دست این خنگی مفرط کاراکتر میداد و لحظات خندهداری را سبب میشد. فیلم موفق شد در اکران نوروزی فروش قابل توجهی داشته باشد و باعث دیدهتر شدن پژمان جمشیدی شود.
ایده اولیه اینست: قهرمانان فیلم عتیقه باارزشی را در خانهای متروکه پنهان میکنند و وقتی بعد از قریب به بیست روز به آنجا بازمیگردند تا امانتیشان را بردارند با یک کلانتری مواجه میشوند که درواقع همان خانه متروکه است که تغییر کاربری داده. حالا باید خود را بهجای سرباز جا بزنند و از داخل کلانتری و از میان کلی پلیس، عتیقه را بیرون بکشند. ایدهای که هم جذاب به نظر میرسد و هم بهواسطه تعریف موقعیتی ابزورد پتانسیل خوبی هم برای خنداندن تماشاگر دارد. اما شوخیهای فیلمنامه آنطور که باید خندهدار از آب درنیامده بودند و این بیشتر بازی جمشیدی و کیایی بود که لبخند بر لبان تماشاگران مینشاند.
احتمالا اگر ویروس کرونا کار سینماها را به تعطیلی نمیکشاند، الان «خوب بد جلف 2: ارتش سری» هم در این لیست حضور داشت. اما چندان که باید دیده نشد و باید منتظر گشایش دوباره سینماها بماند. اما «خوب، بد، جلف» اولین فیلم سینمایی که پیمان قاسم خانی خودش آنرا کارگردانی میکرد، را میتوان بهترین کمدی پژمان جمشیدی تا به اینجای کار دانست.
اصلا این زوج محبوب پژمان جمشیدی و سام درخشانی در «خوب، بد، جلف» کشف میشود و قرار دادن جمشیدی با بازیگران دیگر بهعنوان یک زوج هم از همین فیلم الگو میگیرد.
بازی که جمشیدی در این فیلم ارائه میدهد هم یکی از بهترین تجربیات خود او جلوی دوربین است.